ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی
دسته بندی

اشعار

اشعار ۳

بسم الله الرحمن الرحیم وبی تو علی جان خاک برسر دنیا مسجدکوفه چنین گفت چو فرقت را دید علی علی الدنیا بعدک العفا(العفی) مرگ براین زندگی بی علی بارالها ببخش بنده ای را که جز تو بخشنده ای نمی شناسد ودرگذر از بنده ای که جز توآمرزنده ای نمی داند ودست گیر بنده ای را که جز تو دستگیری نمی خواهد وعطا کن به بنده ای که جز تو عطابخشی نمی یابد…
ادامه مطلب ...

جهل نامقدس

بسم الله الرحمن الرحیم جهل نامقدس از بی خدا ترین فقیه به بی رحم ترین والی آری حسین گرچه زاولاد انبیاست گر چه که پروریده دامان اولیاست جدش رسول…
ادامه مطلب ...

اشعار ۲

بسم الله الرحمن الرحیم اشعار استاد محمد مهدی معماریان قسمت دوم: بیا تا بخوانیم گل یاسمین را همان سرّ سین را (یس والقرآن الحکیم انک لمن المرسلین) ای…
ادامه مطلب ...

حدیث واقعه

بسم الله الرحمن الرحیم یک قافله زعطرگل یاس میرود ازدیده خزان بخدا می سپارمش این مرغکان سبز مهاجر براستی سوی کدام بیشه نادیده می پرند من در ورای باور ایشان…
ادامه مطلب ...

ماه رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم ماه رمضان آمد وازلطف خداوند شیطان شده دربند هم روزه بگیریدهم ازحادثه ها پند شیطان شده دربند نفست نزند نامه اعمال تو را گند شیطان شده…
ادامه مطلب ...

عرب

بسم الله الرحمن الرحیم روزی عرب بر کل عالم فخر میکرد فخری به کل مردمان دهر میکرد روزی عرب آقای دنیا بود بی شک سالار و سید بر عجم ها بود بی شک بر تارکش یک…
ادامه مطلب ...

امام زمان عج

بسم الله الرحمن الرحیم فراق روی تو ای آفتاب عالمتاب بخون نشانده دل دودمان آدم را خیال خال تو تا دیده را تفحص کرد بکنج خانه دل راه داده ماتم را نیامدی و فراقت…
ادامه مطلب ...

شعر : نبودی ببینی

بسم الله الرحمن الرحیم خروش قیامت به پا شد نبودی ببینی بسیط زمین پر بلا شد نبودی ببینی در آن دم ز اولاد طه و یس چه سرها ، غریبانه از تن جدا شد نبودی ببینی ز…
ادامه مطلب ...

جانفدای حیدر کرار

بسم الله الرحمن الرحیم من بی جمال روی علی خوار می شوم دردم ز حد گذشته و بیمار می شوم زنجیر عشق حیدرم از پا اگر فتد بی قید و بند گشته و بی عار می شوم یک دم ز عشق…
ادامه مطلب ...

شعر غدیر

بسم الله الرحمن الرحیم هو العلی پرتواز رویت آفتاب گرفت غنچه از خجلت نقاب گرفت بوده از پیچ و تاب گیسویت زلف سنبل چو پیچ و تاب گرفت روز عید غدیر پیغمبر بیعتت را ز…
ادامه مطلب ...

شعر :پیر ما گفت

بسم الله الرحمن الرحیم پیر ما گفت که من خود به چشم خویشتن دیده ام چیزی که آسمان با همه ی وسعت خود یاد نداشت دیده ام روزی که سگی از ظلمت آن صاحب خود را…
ادامه مطلب ...