۱۴۰۲-۵-۳ شرح زیارت جامعه کبیره جلسه ۸
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله حسین
سه شنبه ۱۴۰۲/۵/۳ (شب هشتم محرم)
شرح: فَإِنِّی لَکُمْ مُطِیعٌ مَنْ أَطَاعَکُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اَللَّهَ
فقط امام معصوم است که اطاعت از او اطاعت از خداست.
نکته: از قرآن اطاعت کنید که دستورات خداست. اگر دستوری در قرآن نبود، اطاعت از دستور امام انجام شود.
أطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ
أطِیعُوا اللَه =اطاعت از قران است
وأَطِیعُوا الرَّسُولَ=اطاعت از سنت است
وأُولِی الْأَمْرِ=اطاعت از امام است.
آن کسی که هر حرفی زد، باید چشم گفت، فقط امام معصوم است.
حدیت: رسول خدا یک عده صحابی را برای ماموریتی فرستاد و کسی را امیر ایشان کرد که به حرفهای او گوش بدهند، و در وسط راه این امیر دستوراتی داد از جمله آنکه آتشی روشن کنند و وسط آن بروند. صحابه سر باز زدند و گفتند باید رسول الله بیاید هر چه ایشان گفت ما انجام میدهیم. وقتی نزد رسول الله آمدند، ایشان فرمود: اگر وسط این آتش رفته بودید از آنجا به جهنم میرفتید. زیرا لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق.
فقط حرف امام اولی الامر یعنی امام معصوم است که لازم الاطاعه است زیرا حرف ایشان، حرف خداست.
روایت: عدهای پیش امام سجاد علیه السلام آمدند که از بزرگان شیعه بودند. امام سجاد علیه السلام فرمود بعضی در حرف شیعه ما هستند اما اهل عمل فرق دارد.
اینها گفتند ما اهل عمل هستیم. در آنجا آتشی بود که امام فرمود آن را در کف دست خود نگه دارید. امام باقر علیه السلام که طفلی بودند، حاضر بودند. خواستند این کار را انجام بدهند که فرمود شما نه، شما از گوشت و پوست من هستید.
امام سجاد علیه السلام فرمود ما اهل عمل را میشناسیم و اینها خیلی ناراحت شدند. امام فرمود البته اهل حرف هم پیش ما آبرو دارد ولی اهل عمل نمیشوند. اهل عمل ما شیعه ما مثل یاسر، سلمان و ابوذر و اینها هستند.
کسی که شیعه میشود از اهل بیت میشود.
رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله) درباره سلمان فارسی فرمودند: «سلمان منّا اهلالبیت»
شیعه مثل ماه است. ماه نور خود را از خورشید میگیرد.
شیعه هم اینگونه است. نور امام خود را بازتاب میدهد. بعضیها مثل هلال ماه و بعضیها مثل ماه شب چهارده هستند که همه وجود او امام شده و همیشه و در هر حال مطیع امام است و لحظهای شک نمیکند.
قمر بنی هاشم در کنار اباعبدالله علیه السلام چنین بود.
حدیث از امام صادق (ع) است که میفرماید: «کان عمنا العباس نافذ البصیره، صلب الایمان، جاهد مع أبى عبد الله، و ابلى بلاء حسنا، و مضى شهیدا»؛ یعنی عموی ما عباس نگاهش آنچنان بصیر بود که تا پایان عالم را میدید، ایمانش محکم بود با امام حسین (ع) بود و در رکابش جنگید و امتحان عالی داد.
امیرالمؤمنین در نهج البلاغه به مالک اشتر میفرماید:
تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ
اگر کوهها متزلزل شوند، تو پایدار بمان.
نکتهای برای یادگاری دوستان: در مورد افراد چاپلوس: از هزار نفر افرادی که چاپلوسی میکنند یک نفر به چیزی میرسد.
قضیه شفاعت بحث دیگری است. میفرماید: گناهان مرا ببخشید شفیع من باشید چرا که من مطیع شما هستم،
و در این نکتهای نهفته است: آیا فقط امام بر ما حق دارد یا ما هم بر امام حق داریم؟ آیا حق یک طرفه است؟!!! خیر،
همیشه حق دو طرفه است.
در کافی به اسنادش از جابر از امام باقر ع روایت شده که فرمود:
امیرالمؤمنین برای مردم در صفین خطبه کرد. ابتدا حمد و ثنای خدا را به جای آورد و درود بر حضرت محمد ص فرستاد و سپس فرمود:
اما بعد خداوند برای من بر شما حقی قرار داد و آن ولایت امر شما و مکانت و منزلت من است که خداوند عز ذکره آن را از بین شما به من داده است.
و شما را بر گردن من حقی است همانند حقی که بر گردن شما داشتم. حق در وصف بیان خیلی زیباست ولی به هنگام پیاده شدن و انصاف دادن بسیار سخت است. بر نفع هر کس پیاده شود بر زیان او نیز پیاده میشود و اگر به زیان او پیاده شود به نفع او نیز پیاده میشود و اگر ممکن بود که فقط حق به نفع کسی تمام شود و بر ضد او تمام نشود باید تنها برای خدا باشد و نه برای مردم. چه اینکه خداوند بر بندگان قدرت دارد و در همه اموری که قضا به آن تعلق میگیرد عدالت را حکمفرما کرده است ولیکن خداوند حق خود را بر بندگان، اطاعتش قرار داده و اینکه خداوند به ایشان پاداش نیکو میدهد تفضل خداست. چون خود اهل کرامت است بر ایشان وسعت میدهد.
پیامبر اکرم فرمود سختترین چیز بر امت من انصاف است.
به جهت رعایت انصاف است که گفتهاند هر کسی را خواستی قضاوت کنی ببین خودت در آن موقعیت بودی چه میکردی.
روایت: اگر شخصی فرد دیگری را به گناهی سرزنش کند که آن شخص از آن گناه توبه کرده باشد، نمیمیرد تا آنکه خودش به آن گناه مرتکب شود.
حضرت علامه حسنزاده نقل کردند که شخصی برای پرداخت ۱۵ میلیون خمس نزد من آمد. گفت فقط تاریخ رسید پرداخت آن را ۵ سال قبل بنویسید. من قبول نکردم. گفتم این دروغ است. وقتی رفت، شنیدم فرشتگان کف میزدند و میگفتند احسنت یا حسن.
حدیث: گاه بندهای در درگاه خدا دیگری را نفرین میکند یا میگوید که فلانی به من ستم کرده خدایا حق مرا از او بگیر. خداوند میفرماید تو هم در حق دیگری ستم کردهای حالا هر دو را تنبیه کنم یا هر دو را ببخشم؟
«گر حکم شود که مست گیرند
در شهر هر آنکه هست گیرند»
در نظام عالم حساب و کتاب است و اگر خداوند چیزی به کسی میدهد، از روی عدالت است. بیعت از بیع است یعنی معامله.
با امام بیعت میکنید یعنی هرچه امام بگوید گوش بدهید و اطاعت کنید که شما هم ما را ببرید بهشت و امام هم میبرد و امام خلف وعده نمیکند.
شرح: وَ مَنْ عَصَاکُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ …
نگذاشتند اولیای خدا حکومت کنند تا ببینیم حکومت خدا چگونه است
محبت شما محبت خداست.
انسان کامل فانی فی الله است محبت او محبت خداست. دشمنی با او دشمنی با خداست.
حرف او حرف خداست، چون او نماینده خداست.
اگر امام از شما راضی است، خدا هم راضی است. اگر امام ناراحت باشد خدا هم ناراحت است.
اینها را جز به وجود امام نمیشود فهمید. هر که شما را دوست داشته باشد خدا را دوست دارد.
الحمدلله علی الولایه