۹۸-۱۱-۸ اسرار سوره کهف
ایام فاطمیه شب اول
بسم الله الرحمن الرحیم
ایام فاطمیه سه شنبه ۹۸/۱۱/۸
عنوان: اسرار سوره کهف ولایت
صدیقه طاهره برزخ بین نبوت و ولایت است.
برزخ واسطه است و چیزی که واسطه است از هر دو طرف بهرهمند است هم از ولایت و هم از نبوت.
خانم فاطمه زهرا س کهف اسرار ولایت است.
کهف قران، کهف اسرار ولایت است
گاهی کلام الهی و امر الهی شنیده نمیشود ولی انجام میپذیرد
ایا اصحاب کهف این کلام که وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ از انها جدا شوید و پناه به غار ببرید راشنیدند؟ خیر
در داستان فرعون و غرق شدنش در دریا گفت امنت ایمان اوردم به آنچه بنی اسراییل ایمان آورده
جواب آمد آلْآنَ وَقَدْ عَصَیْتَ قَبْلُ آیا الان ایمان اوردی؟ تو قبلاً عصیانگر بودی، ایا این کلام را فرعون شنید؟ خیر
پس دستوراتی هست شنیده نمیشود ولی اطاعت میشود
إِذْ أَوَى الْفِتْیَهُ إِلَى الْکَهْفِ
[ﻳﺎﺩ ﻛﻦ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ [ﺁﻥ] ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻏﺎﺭ ﭘﻨﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ.
اینها ناخداگاه جدا میشوند و میروند طرف کهف.
و در این ۳۰۰ سال کسی جرات نمیکرد طرف اینها برود.
آیه قران
وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ
ودر این ۳۰۰ سال انها را حرکت میدادیم بطرف راست و چپ…
وبعد از ۳۰۰ سال بیدار شدند و… اینها اولیاء الله هستند.
قرآن کریم میفرماید از هیچکس در مورد اینها سؤال نکن و خود قران تعداد انها را مخفی کرده است چون شکرانه ولایت کتمان است
حدیث قدسی: اولیایی تحت قبایی لا یعرفهم غیری
در تفسیر لیله القدر: لیله یعنی الله و قدر یعنی فاطمه
لیله القدر یعنی فاطمه الله
اولیاء ولایت خود را اظهار نمیکنند بلکه کتمان میکنند و البته با طهارت و امداد الهی است که پی به وجود انها میشود برد.
اقاجان فرمودند:
شکرانه نبوت پذیرش ولایت است
و شکرانه ولایت کتمان آن است
آیه قران
الأنبیاء
فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
سؤال کنید از اهل ذکر اگر نمیدانید
امام صادق ع: ما اهل ذکر هستیم، رسول الله ذکر است و ما اهلبیت او پس، اهل ذکر هستیم
حدیث از خانم صدیقه طاهره س
مثل علی مثل کعبه است که حج کردن بسوی او واجب است اگر حج را ترک کردید کعبه سراغ شما نمی اید شما باید سراغ کعبه بروید.
داستان حضرت خضر و حضرت موسی ع
در سوره کهف اسرار ولایت است و از انبیا و رسل ذکری نیامده و اگر حضرت موسی ع را ذکر کرده در اینجا دیگر حضرت موسی سمت رسالت ندارد بلکه شاگرد حضرت خضر ع است.
اولوا العزم پنج تن هستند
پیامبراکرم ص و حضرت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام
اما آدم ع جزو الوالعزم نیست
طه
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِیَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا
ما عهد کردیم با آدم او فراموش کرد. لذا او اولوالعزم نشد. عهد او در مورد ولایت امیرالمؤمنین ع است.
حضرت موسی ع چطور شاگردی حضرت خضر ع شد؟ درحالیکه جزو اولوالعزم بود سوره کهف آیه ۶۰
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّىٰ أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُبًا
ﻭ [ﻳﺎﺩ ﻛﻦ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﺟﻮﺍﻥ [ﺧﺪﻣﺖ ﮔﺰﺍﺭ] ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ میروم ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﺮﺳﻢ ﻳﺎ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻱ ﻃﻮﻟﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺳﻔﺮم ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﻢ، [ﺩﺭ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ میروم ﺗﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﺤﺼﻴﻞ ﺩﺍﻧﺶ ﺑﻴﺸﺘﺮ، ﻋﺒﺪ ﺻﺎﻟﺢ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﺑﻢ.
و جوانی که همراه حضرت موسی ع بود حضرت یوشع بود.
وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّىٰ أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُبًا (۶۰)
دست برنمی دارم تا به محلی تلاقی دو دریا برسم
حقب را گفتهاند ۹۰ سال یک عمر است، برای پیدا کردن این شخص (استاد) یک عمر میگردم.
اقای قاضی (اگر کسی نصف عمر خود را دنبال کامل بگرد ارزش دارد
اگر کسی استاد کامل پیدا کند به شاگردی پذیرفته شود نصف راه را رفته است (الحمدالله رب العالمین)
مجمع البحرین محل جمع شدن دو دریاست
حضرت موسی ع میخواست مکان را پیدا کند یا شخصی را؟ شخص را میخواهد و مجمع البحرین حضرت خضر ع است.
محل جمع دو دریا، دریای غیب و دریای شهادت در او جمع است.
روایت از امام رضا ع: هر وقت نام حضرت خضر ع را میبرید به ایشان سلام کنید چون ایشان حاضر میشود.
روایت: حضرت خضرع در آخر الزمان در جوار امام عصر عج هستند و جزو ملازمان ایشان میباشند
گفته شده در ایام حج حضرت خضر ع و حضر الیاس کارهای خود را باهم انجام میدهند و همچنین گفته شده یکی مأمور بر خشکی و یکی مأمور بر دریاهاست
ادریس مثلث العظمه (ادریس سه برابر عظمت)
اینها مجمع البحرین هستند
الکهف
فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَیْنِهِمَا نَسِیَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ سَرَبًا
ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺩﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﺭﺳﻴﺪﻧﺪ، ﻣﺎﻫﻲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﺑﺮﺩﻧﺪ، [ﺁﻥ] ﻣﺎﻫﻲ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ [ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺳﺮﺍﺯﻳﺮ] ﺩﺭ ﺩﺭﻳﺎ ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺖ. (۶۱)
ماهی را فراموش کردند یعنی چه؟
الکهف
فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءَنَا لَقَدْ لَقِینَا مِن سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبًا
ﻭﻗﺘﻲ [ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ] ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ، ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖﮔﺰﺍﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ﻏﺬﺍﻱ ﺻﺒﺢ ﮔﺎﻫﻲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﻔﺮﻣﺎﻥ ﺳﺨﺘﻲ ﻭ ﺧﺴﺘﮕﻲِ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﻳﺪﻳﻢ. (۶۲)
روایت دارد انبیاء وقتی مأمور میشدند جایی بروند نه خستگی میفهمند نه گرسنگی
لذا وقتی حضرت موسی میگوید خسته شدیم یعنی از انجا رد شدند.
هر موقع انسان در سلوک الی الله خسته میشود بدانید جایی را خطا کرده ای و از حد خود تجاوز کرده است.
الکهف
قَالَ أَرَأَیْتَ إِذْ أَوَیْنَا إِلَى الصَّخْرَهِ فَإِنِّی نَسِیتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِیهُ إِلَّا الشَّیْطَانُ أَنْ أَذْکُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِیلَهُ فِی الْبَحْرِ عَجَبًا
ﺧﺪﻣﺖﮔﺰﺍﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻲ ﭼﻮﻥ ﻛﻨﺎﺭ ﺁﻥ ﺳﻨﮓ پناه ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ، ﻣﻦ ﻣﺎﻫﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﺑﺮﺩم ﻭ ﺁﻥ ﺑﺎ ﻭﺿﻌﻲ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺭﻳﺎ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ، ﻭ ﺟﺰ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮم ﻧﺒﺮﺩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ. (۶۳)
پناه بر صخره بردیم
اصحاب کهف به غار پناه بردند
گاهی وقت فراموشی از جانب شیطان است.
من فراموش کردم او راه دریا را گرفت.
ماهی چی است؟ صخره چی است؟ محل تلاقی دو دریا چی است؟
الکهف
قَالَ ذَٰلِکَ مَا کُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَىٰ آثَارِهِمَا قَصَصًا
ﻣﻮﺳﻲ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ [ﺟﺎﻱ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺎﻫﻲ] ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻃﻠﺒﺶ ﺑﻮﺩﻳﻢ. ﭘﺲ ﺑﺎ ﭘﻲ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺟﺎﻱ ﭘﺎﻱ ﺧﻮﺩ [ﺍﺯ ﺭﺍﻫﻲ ﻛﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ] ﺑﺮﮔﺸﺘﻨﺪ. (۶۴)
ماهی از حیات گرفته شده. حوت از حیات و حیات بسته به آب است حیات جزئی به دریا پیوست
الکهف
فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَیْنَاهُ رَحْمَهً مِّنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا
ﭘﺲ بندهای ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺣﻤﺘﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﻧﺸﻲ ﻭﻳﮋﻩ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ. (۶۵)
این عبد چه کسی است که حضرت موسی ع رفته به شاگردی او
اولیاء خدا در میان خلق پنهان هستند
وقتی برگشت حضرت موسی ایشان را دید درحالیکه قبلاً دیده بود و نشناخته بود چون اولیاء مخفی هستند
روایت: حضرت موسی ع گفت سلام حضرت خضر گفت انی بارضک السلام
کجا زمین شما سلام پیدا میشود
بعض اهل الله گفتهاند عالمی هست حضرت خضر در انجا حکومت میکند و بعضی اهل معرفت گفتهاند ما به انجا رفتهایم در انجا تمام موجودات حرف میزنند و به تو علم میدهند و انجا محل حکومت حضرت خضر ع است. زمینی است که فقط انجا سلام است.
حضرت خضر از آینده به حضرت موسی ع میگوید واز مصیبتی که بر سر اهل بیت پیامبر آخرالزمان میآید میگوید و گریه میکنند.
الکهف
قَالَ إِنَّکَ لَن تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا
ﮔﻔﺖ: [ﺍﻱ ﻣﻮﺳﻲ!] ﺗﻮ ﻫﺮﮔﺰ نمیتوانی ﺑﺮ ﻫﻤﺮﺍﻫﻲ ﻣﻦ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻭﺭﺯﻱ. (۶۷)
اجازه میدهی از تو تبعیت کنم تا از علوم تو رشد پیدا کنم
الکهف
وَکَیْفَ تَصْبِرُ عَلَىٰ مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا
ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ میتوانی ﺑﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺣﺎﻃﻪ [ﻋﻠﻤﻰ] ﻧﺪﺍﺭﻱ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻭﺭﺯﻱ؟(۶۸)
از این علم خبر نداری و نمیتوانی صبر کنی
قَالَ سَتَجِدُنِی إِن شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِی لَکَ أَمْرًا
ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﻣﺮﺍ ﺷﻜﻴﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﻳﺎﻓﺖ، ﻭ ﻫﻴﭻ ﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ. (۶۹)
همین جا که میگوید انشاالله صبر میکنم پس همین جا عصیان کردی چون کلام او را قبول نکرد
و همچنین نشان میدهد حضرت موسی ع از مشیت خدا خبر ندارد چون گفت انشاالله
امیرالمؤمنین ع: سلونی عن علم لایعرفه جبرئیل ولامیکائیل
از من بپرسید از علمی که جبرییل و میکاییل از آن بی خبر هستند.
اینها مراتب علم است.
قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِی فَلَا تَسْأَلْنِی عَن شَیْءٍ حَتَّىٰ أُحْدِثَ لَکَ مِنْهُ ذِکْرًا
ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻱ، ﺍﺯ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﭙﺮﺱ ﺗﺎ ﺧﻮﺩم ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ [ﺣﻘﻴﻘﺖِ] ﺁﻥ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺁﻏﺎﺯ ﺳﺨﻦ ﻛﻨﻢ. (۷۰)
سکوت، فقط نگاه میکنی بنا نیست چیزی بپرسی
باید مطیع محض باشی.
یاران امام عصر عج: مثل کنیز که از ارباب حرف شنوی دارند در برابر امام زمان اینطور هستند، مطیع محض.
در زمان رسول الله که اینقدر در مورد ولایت امیرالمؤمنین ع تاکید کرد هر کس دنبال هوی و هوس خودش بود.
چرا غصب خلافت شد از امیرالمؤمنین ع بعد از این همه تاکید.
امام صادق ع فرمود: یک کلام الحسد
الحمدالله علی ولایه