ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۲-۵-۲۹ شرح عیون جلسه ۳۲۹

بسم الله الرحمن الرحیم

یکشنبه ۱۴۰۲/۵/۲۹ درس عیون جلسه ۳۲۹

«موضوع: شرح عین ۵۰ در انشای نفس ابدان مثالیه را و ظهورات کمل در عوالم»

در شرح قیصری بر فص یونسی….

«نصوص شرعی حاکمند بر عدم تا روز قیامت، مگر این که عائد از متروحین در عوالم باشد…….

مراد از رجعت، رجوع حکومت به دست اهلش (امام زمان) است نه آنکه ائمه رجوع کنند به دنیا.

روایت: شیخ صدوق نقل می‌کند که مأمون عباسی، از امام رضا ع در مورد رجعت پرسید، امام در جواب فرمود: رسول الله فرمود که اسلام غریبانه آغاز شد و دوباره به غربت خود بر می‌گردد و سؤال کردند بعد از آن چه می‌شود؟ فرمود برمی گردد به دست اهلش.

نکته: رجوع حضرت عیسی ع هم از آسمان به زمین است؛ چون او زنده است.

ظهور کمل: گاه روحی ظهور می‌کند برای کسی تا مطلبی را بگوید و او را به کمال برساند، یعنی مثل انسانی عادی، برای او ظهور می‌کند. گاه برای تکمیل خودش برمی گردد.

حضرت عیسی ع وقتی برمی گردد، دیگر پیامبر نیست، ولیّ می‌شود، یعنی جزو اولیاء می‌شود و بوجهی در میان امت، ختمیت دارد.

امکان دارد انبیاء و اولیاء و انسانهای کامل را کسی اینجا ببیند؟

کسی می‌خواست امیرالمؤمنین ع را در کشف ببیند. در جواب به او گفته شد، دیدن امام عصر عج خیلی راحتتر از امیرالمؤمنین ع است چون امام عصر عج در قید حیات است و دیدار کسی که در این عالم است راحتتر است از کسی که از این نشئه رفته است.

کمل در همه عوالم می‌توانند ظهور کنند؛ چون اینان در برزخ قید ندارند. آیات قرآن معمولاً ” فی الجنه” می‌آورد. در جنت‌اند یعنی قیدی دارند، اما کملین اینطور نیستند که مقید باشند بلکه در بهشت سراح دارند؛ اطلاق دارند. خود بهشتی‌ها هم متفاوت‌اند.

روایت: کسی که زیاد ذکر می‌گوید به هرجای بهشت می‌تواند تردد کند. حال، بعضی می‌توانند به خارج بهشت هم بروند. به دنیا بیایند. در حالی که محجوران مقیدند. آن‌هایی که گناهکارند که در زندانهای برزخی محبوسند.

تجسد به چه شکل است؟ متجسد می‌شود، یعنی مثل کسی که پیش او نشسته‌اید، حرف می‌زنید، دست می‌دهید. بعد دوباره بر می‌گردد به همان حالت قبلی خودش! همانجوری که زبان ظاهر تو به روح تو تسبیح می‌کند تعریف و ثنا می‌کند موجودات این عالم هم حق تعالی که روح این عالم است را ثنا می‌کنند ولی ما نمی‌فهمیم چرا؟ دلیل دارد!!!

ظواهر عالم از انسان و حیوان و نبات و جماد و غیر آنها به زبان‌های خود و قوای روحانی و جسمانی خود بر روح حقیقی که حق است ثنا می گویند.

همه موجودات چه انسان باشد چه حیوان همه به مدبر این عالم ثنا می گویند. و خداوند را از نواقص خودشان، تسبیح و تنزیه می‌کنند که خدا منزه است از نقصهایی که در ماست و همیشه تسبیح با تنزیه می‌آید.

سبحان ربی الاعلی وبحمده

سبحان ربی العظیم و بحمده

تسبیح و تنزیه، پاکداشت یعنی می گویم خدا این نیست مثلاً خدا جسم نیست خدا محدود نیست خدا ناقص نیست خدا زمانمند نیست پس چیست؟ خداوند عین همه اشیاء است عین کمالاتشان است و حمد یعنی ظهور خداوند در موجودات‌. خداوند عین وجود من است اما از نواقص من منزه است. من پشت دیوار را نمی‌دانم چه خبر است اما خدا می‌داند من می‌میرم اما خدا نمی‌میرد … تنزیه خداوند از نواقص، تسبیح و اثبات کمالات برای خدا، حمد اوست. یعنی هر چه کمال در من هست.

کسی نمی‌فهمد مگر اینکه منور شده باشد باطنش به نور ایمان و ایقان و بعد به عیان رسیده باشد و به این مراتب نائل شده باشد او تسبیح و حمد همه موجودات را می‌بیند و می‌شنود.

مراتب وجود: ناسوت، ملکوت، جبروت، لاهوت، واحدیت و احدیت …

یک وقت در مورد مراتب وجود بحث می‌کنیم یک موقع بحث از مقامات شهود است؛ یعنی آن مقاماتی که عارف در مشاهده به آن واصل می‌شود. بعداز طی مراتب سه گانه وارد شهود می‌شود و بعد به جایی می‌رسد که نفس و روح خود را در عین هر مرتبه و حقیقت هر موجود، بصورت حال – نه بصورت علم و شهود- بیابد و خودش را در تمام موجودات ببیند مثل سریان حق در آنها خودش را در همه موجودات ساری می‌بیند خودش را در تک تک آن‌ها می‌بیند، همانگونه که حق سریان دارد.

اگر چنین باشد تسبیح موجودات را می‌شناسد

البته یک موقع فکر نکنید هرکسی ذکر در و دیوار را شنید به این مرتبه رسیده است. خیر، او در مرتبه ایمان و شهود است. این مرتبتی که می گوییم فوق شهود است که خودش با هر حقیقتی عینیت پیدا می‌کند چه احاطه ایی پپدا می‌کند؟

«سریان الولی فی العالم کسریان الحق فی العالم» سریان ولی (ولایت) در این عالم مثل سریان حق است در عالم.

وقتی انسان بدین جا برسد، تسبیح موجودات را به آن نور ادراک کند و بشنود که موجودات، هر کدام چه ذکری می گویند.

جناب ابن عربی در رساله اسرار الخلوه می‌گوید: اگر در حین ذکر متوجه ذکر اشیاء شدید و دیدید اشیاء دارند ذکر می گویند نگاه کنید ببیند آیا دارند ذکر تو را می گویند یا تو ذکر خودت را می گویی و آنها هم ذکر خودشان را می گویند. این‌ها باهم فرق دارد اگر دیدی تو ذکر خودت را می گویی و آنها ذکر خودشان را این حقیقی است ولی اگر دیدی اشیا ذکر تو را می گویند این کشف خیالی است.

البته نه بدین معنا که باطل باشد بلکه چون هر موجودی ذکر خاص خودش را می‌گوید اگر دیدی ذکر تو را می گویند آن ذکر حقیقی اشیاء نیست پس چیست؟! آنجا آن اسم برایت تجلی کرده است و تجلی این اسم را در اشیاء می‌بینید و از آنها می‌شنوید وآن تجلی آن ذکر است.

روایت هر کسی که در حیطه مؤذن هست و صدایش را می‌شنود برای وی شهادت می‌دهند و گاهی وقت ذاکر نفسش قوی می‌شود اثر می‌گذارد وقتی ذکر می‌گوید اشیاء نزدیک خودش را مغلوب می‌کند و می‌بیند که آنها هم ذکر او را می گویند و این برای اشیای نزدیک است نه برای آنکه کل نظام هستی

حضرت علی ع فرمودند: با رسول الله در مکه بودیم و از هر کجا می‌گذشتیم هیچ سنگ و درختی با او روبرو نمی‌شد مگر می‌گفت سلام علیک یا رسول الله ص پس هم سلام می‌دادند هم می‌دانستند او رسول خداست.

در داستان حضرت سلیمان ع وقتی به وادی نمل رسید مورچه گفت یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ! مورچه حضرت سلیمان ع را می‌شناسد این‌ها هم رسول خدا ص را می‌شناسند.

هر درخت و سنگی. جمادات ارواح دارند. گیاهان ارواح دارند و … ما سمیعیم و بصیریم و هشیم، با شما نامحرمان ما خاموشیم

پس در نزد اهل کشف همه عالم حی‌اند و زنده‌اند و شهادت می‌دهند و حتی پوست بدنت، حی است و شهادت می‌دهد.

روایت: در قیامت پوست علیه انسان شهادت می‌دهد. انسان که این مزاج خاص را داراست می‌تواند همه کمالات روح را بروز بدهد. غیر از او نمی‌توانند بروز بدهند. روایاتی دال بر این مطلب داریم و در مکاشفه هم دیدیم که سنگ‌ها نطق می‌کردند و با ما سخن می‌گفتند.

روایت: احد کوهیست که ما اهل بیت را دوست دارد. ومانیز او را دوست می‌داریم

صاحب مراتب سه گانه: ۱- ایمان ۲- ایقان ۳- عیان و مقام چهارم که سریان پیدا می‌کند در عالم و تمام ذرات عالم که تسبیح می‌کنند، درواقع صاحب این مقام است که تسبیح می‌کند. او کیست؟!

– جناب ابن عربی: پس او بنده (کامل) تام خداست. خدا را عبادت می‌کند با همه دهن های عالم – مگر نگفت همه عالم دهنی دارد؟

انسان کامل با همه دهان‌ها خدا را تسبیح می‌کند و همه عالم به حمد انسان کامل خدا را حمد می‌کنند.

روایاتی داریم در این زمینه که امیرالمؤمنین ع فرمود وقتی خداوند نور ما را آفرید بعد از نور ما فرشتگان آفریده شدند. بعد ما تسبیح گفتیم فرشتگان تسبیح گفتند.. پس هر چه در نظام عالم تسبیح و تحلیل می‌شود بخاطر انسان کامل است بخاطر نور وجود انسان کامل است.

یک موقع طرف تمام وجودش حمد می‌شود. خیلی مقامی است ولی یک موقع همه عالم وجود اوست و بعد همه عالم دارند حمد می‌کنند.

این می‌شود مقام حضرت محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و هنگامی که به مقام ارواح جمادی رسید.

در نماز ما اول می‌ایستیم. مقام انسانی است. خدا را تسبیح می‌کنیم، حمد می‌کنیم و بعد می گوییم الله اکبر.

کمالات انسانی را به خداوند وا می‌گذاریم. و. رکوع می‌رویم و رکوع مقام حیوانیت است و در آن حیوانیت خدا را تسبیح می‌کنیم. سبحان ربی العظیم و بحمده. باز بلند می‌شویم تکبیر می گوییم و سجده می‌رویم که سجده اول مقام نباتی است. آنجا تسبیح می‌کنیم خدا را ” سبحان ربی الاعلی وبحمده” … و سر از سجده بر می‌داریم دوباره می‌رویم به سجده “سبحان ربی الاعلی و بحمده”.. سجده دوم مقام جمادی است در سجده دوم می گویند دعا کنید. در اصل آن کسی که به مقام ارواح جمادی رسیده، نمازگزار شده است وبه سجده دوم رسیده است بعضی‌ها الله اکبر نماز را هم نگفتند!

الحمدالله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۳.۷/۵ - (۳ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.