ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۲-۹-۲۸ فص فاطمیه فصل ۱۶ جلسه ۱۱۹

بسم الله الرحمن الرحیم

سه شنبه ۱۴۰۲/۹/۲۸، درس فص فاطمیه، جلسه ۱۱۹

🧿موضوع: شرح فصل ۱۶،

⬅️ چند کلمه از رساله «صد کلمه»

🌀 آنکه در معرفت انسان و قرآن توغل کند، قرآن را صورت کتبیه انسان کامل شناسد، و نظام هستی را صورت عینیه او یابد.

⤴️توغل، یعنی فرو رفتن زیاد در زمین، و یا در علم که به کمالش برسد، در معرفت انسان و قرآن فرو برود و به کمال برسد، می‌بیند که اگر انسان کامل را بخواهد بنویسد می‌شود قرآن. این قرآن که در دست ما است صورت رسول الله است. صورت کتبیه رسول الله و امیرالمؤمنین ع است چون خودشان معجزه هستند لذا قرآن هم معجزه است و نگاه کردن به قرآن، نگاه کردن به صورت رسول الله است.

📗 کتاب وجودی رسول الله و ائمه می‌شود قرآن.

📌 حالا تا چه اندازه انسان قرآنی بشود. حظ شما از قرآن چقدر است و چقدر قرآنی شده‌اید!

🌀 هرچه اسرار در قرآن است در وجود رسول الله است.

⬅️ عینیت قرآن، تعین و تشخصش بصورت عالم وجود است.

📌اگر حقیقت رسول الله را باز کنید می‌شود این عالم که صورت علم إنایی حق است، تفصیل خورده حقیقت رسول خدا است.

🔺 یک مثلث شده «انسان کامل، عالم و قرآن» مثلثی را تشکیل می‌دهند یک سه گانه که منطبق بر هم هستند.

⬅️ آنکه در آثار صفات و اخلاق انسان‌ها و در احوال و افعال حیوان‌ها دقیق شود حیوان‌ها را تمثلات ملکات انسان‌ها می‌یابد.

⤴️ صفات و اخلاق ما یک آثاری دارند آن صفاتی که کسب می‌کنیم یک آثاری از انها ظهور می‌کند یعنی در فعل ما ظهور می‌کند مثلاً کسی که بخیل و یا سخاوتمند است در فعل او ظهور می‌کند.

📌اقلاً انسان در فعلش نمایان می‌شود.

🗨نقل از جناب ابن عربی، می‌فرماید با استادی نشسته بودیم شخصی آمد کمک خواست گفت به خاطر خدا کمک کنید یک بنده خدا آنجا بود کیسه پول خود را درآورد و در آن دنبال ریزترین قطعه طلا می‌گشت استاد فرمود می‌دانید دنبال چه می‌گردد!!! دنبال قیمت خداوند در نزد خودش می‌گردد. چون گفت برای خدا بمن کمک کنید.

📌 آن اعتقاد و صفات ما در عملکرد ما ظهور می‌کند.

♾️ کسی صفت خشم یا کینه یا ترس در او است در عمل او بروز و ظهور می‌کند وقتی این‌ها را دقت کنید بروید در احوال حیوانات می‌بینید انگار شکل صفت انسان ظهور کرده است مثلاً موش دزدی می‌کند پنهان کاری می‌کند گندم را می‌دزد انبار می‌کند، یا یک کسی مثل پلنگ مغرور است بالاتر از خودش را نمی ببیند، یا کسی مثل خوک حرام خوار است یعنی فرقی نمی‌کند چه بخورد چه نخورد‌

📌 انسان‌ها و اخلاق آنها و آثارشان را بررسی کنید همین تمثلات حیوانی که در بیرون هستند را می‌بینید.

⬅️ روایت از امام صادق علیه السلام فرمودند: حیوانات از روی صفات انسان‌ها آفریده شده‌اند.

⬅️روز قیامت، یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا

⤴️آن روزی که در صور بدمند (تا مردگان زنده شوند) و فوج فوج (به محشر) در آیید. وقتی این آیه نازل شد رسول اکرم گریه کرد. اصحاب رفتند امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا را آوردند تا رسول الله را آرام کنند که علت را پرسیدند و رسول الله فرمود عده‌ای از امت من در قیامت به صورت بوزینه و … محشور می‌شوند.

و صفات را فرمودند حرام خوار مثل خوک و عده‌ای زبان آنها روی سینه افتاده و چرک می‌آید و همه از بوی تعفن انها فرار می‌کنند اینها علمای سوء هستند. حرف آنها مردم را آزار می‌دهد.

⬅️ آنکه خود را دوست دارد دیگر آفریده‌ها را دوست دارد که همه برای او در کارند.

⤴️ اگر خود را دوست داشته باشید باید بقیه موجودات را هم دوست داشته باشید چون برای تو در کار هستند. همه با هم هستند. در بدن ما هم همه با هم کار می‌کنند مثلاً کسی بگوید من قلب یا زبان را دوست ندارم! هر کدام تعطیل شود تو هم تعطیل می‌شوی! چون اینها با هم کار می‌کنند و با هم در ارتباط هستند. در نظام عالم همه با هم کار می‌کنند. برای این عالم و انسان‌ها به گردن ما حق دارند، و باید آنها را دوست داشته باشیم. آن کسی که بقیه را دوست ندارد اصلاً خودش را دوست ندارد. این کلمه عمق دارد یعنی انسان وقتی به دیگران ظلم می‌کند دارد به خودش ظلم می‌کند. ما از یک نفس واحد آفریده شدیم. وقتی حق کسی را می‌خورید یعنی داری حق خودت را می‌خوری به کسی ظلم یا محبت می‌کنید دارید به خودتان ظلم یا محبت می‌کنید و با ظلم کردن به دیگران خود را جهنمی می‌کنید.

🕋 آیه قرآن

سوره مائده

وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ ﴿۲۷﴾

و داستان دو پسر آدم را به درستى بر ایشان بخوان هنگامى که [هر یک از آن دو] قربانیى پیش داشتند پس از یکى از آن دو پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد [قابیل] گفت‏ حتماً تو را خواهم کشت [هابیل] گفت‏ خدا فقط از تقواپیشگان می‌پذیرد.

🌀 داستان هابیل و قابیل وقتی گفت تو را می‌کشم هابیل فرمود اگر دست دراز کنی برای من، من دست دراز نمی‌کنم برای کشتنت تا گناه من و گناه تو به گردن من بیفتد.

سوره شوری آیه ۴۰

وَجَزَاءُ سَیِّئَهٍ سَیِّئَهٌ مثلها ۖ فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ.

و انتقام بدی (مردم) به مانند آن بد رواست (نه بیشتر) و باز اگر کسی عفو کرده و (بین خود و خصم خود را به عفو) اصلاح نمود اجر او بر خداست، که خدا ستمکاران را هیچ دوست نمی‌دارد.

🌀 جزای بدی، بدی است و اجازه بدی کردن داده شده، ولی عفو بهتر است.

📌 یادمان باشد هر کاری می‌کنیم با خودمان می‌کنیم هرچه می‌خواهیم برای همه بخواهیم اگر خوب است برای همه بخواهیم و اگر بد است برای هیچ کس خواسته نشود.

♾️ آیت الله بهجت رضوان خدا بر او باد می‌فرماید ما دلمان می‌خواهد هر کاری در حق هر کسی انجام بدهیم ولی هیچکس حق ندارد در مورد ما کاری کند یا حرفی بزند دقت شود می‌بینید بله شما حق می‌دهید غیبت دوست خود را کنید ولی او حق ندارد غیبت تو را بکند. چرا تو حق داری غیبت کنی و او حق ندارد!!

⬅️ آنکه خود را جدولی از دریای بیکران هستی شناخت، دریابد که با همه موجودات مرتبط است و از این جدول باید بدانها برسد.

⤴️ حق تعالی حقیقتی است که تمام موجودات قائم به او هستند و قیوم است. موجودات قائم به حق هستند. یک چیز در همه اینها مشترک است و آن، حق است و حق جزء جزء نیست. یک حقیقت یک پارچه است از طریق حق همه به هم متصل هستیم.

📌 از طریق حق می‌توان با تمام موجودات ارتباط برقرار کرد چون حق در تمام موجودات ساری و جاری است.

♾️ اگر حق را به دریای بیکران تشبیه کنیم ما جدولی از دریا هستیم و هر کدام از ما یک نهر هستیم که به این دریای بیکران متصل هستیم. اقاجان (علامه حسن زاده آملی) اگر این نهر را خوب لایروبی کنید، محل جریان آب حیات خواهد شد.

📌 از این جدول مجرای وجودی خودت که با حق در ارتباط هستی متصل می‌شوی. این عالم بریده بریده نیست یک حقیقت یکپارچه است و این را عارف شهود می‌کند ما الان جدا جدا از هم می‌بینیم.

⬅️ «ما جدولی از بهر وجودیم همه

ما دفتری از غیب و شهودیم همه»

«ما مظهر واجب الوجودیم، همه

افسوس که در جهل غنودیم، همه»

⤴️ ما دفتری هستیم که غیب و شهود در آن یادداشت شده و با چه دقتی نوشته شده مثلاً در مورد گوش‌های ما اگر یکی از انها پایین و یا بالا بود تعادل به هم می‌خورد چه تعادلی در اعضا و جوارح ما است خدا نقاشی کرده که او مصور است.

🌖 در ماه ولایت رجب گذشته همین سال به مناسبت رویداد انفعال و تلهف و تأسف از تباهی حرمان سرمایه زندگانی گفتم.

🌀چه خبرهاست خدایا که ندارم خبری

کو مرا خضر رهی تا که نمایم سفری

⤴️ چه کنیم با این همه حرمان از این همه علوم که ما بی‌خبریم هرچه انسان بالاتر می‌رود تشنه‌تر می‌شود آقا جان علامه حسن‌زاده آملی فرمودند آنچه نوشتیم و گفتیم و در مورد ما نوشتند و گفتند قطره‌ایست از اقیانوسی که به ما داده‌اند با این حال می‌گوید چه خبرهاست خدایا….

🌀با که گویم که چه ها می‌کشم از دست دلم

با تو گویم که ز احوال دلم باخبری»

🌀اسم اعظم که ز احصاء و عدد بیرون است

اسم آه است نصیبم نه که اسم دگری»

⤴️ احصاء یعنی شمردن،

اسم اعظم از شمردن بیرون است، اشاره به حدیث امام صادق علیه السلام دارد که وقتی با شخصی به دیدن مریض رفت مریض درد می‌کشید و می‌گفت آه آن شخص در محضر امام صادق علیه السلام گفت چرا می‌گویی آه بگو، یا الله … امام صادق فرمودند، ساکت آه اسمی از اسماء خداوند است همه انسان‌ها چه ظالم چه سالم، وقتی مریض می‌شوند می‌گویند «آه» این «آه» کیست؟ در آن درد، یک نفر را صدا می‌زند و آن حق است.

🌀حاصل آن همه از گفت و شنود شب و روز

بجز از حیرت و دهشت چه مرا شد ثمری»

⤴️ حاصل آن همه درس در شب و روز به جز حیرت چه ثمری دارد!!!

📌دو نوع حیرت داریم

۱-حیرت مذموم

۲-حیرت محمود و ستایش شده.

حیرت مذموم حیرت قبل از علم است. حیرت جهل و نادانی است. نمی‌داند چه کند کجا برود که از سر نادانی است. یک حیرت از سر علم است انسان علم کسب می‌کند به جایی می‌رسد حیرت او را می‌گیرد، «رب زدنی علما و تحیرا» و یا «ربّ زدنی فیک تحیّراً» در ادعیه داریم.

🤲««خدایا حیرت مرا در خودت زیاد کن»»

آقا جان علامه حسن‌زاده آملی می‌فرماید حاصل آن همه گفت و شنود شب و روز بالاترین مقام، مقام، حیرت است. در این همه عظمت که در ذره ذره عالم هست، حیران می‌شود.

می‌گوید ثمری جز حیرت ندارم. اصلاً ثمره این است که انسان مست می‌شود و سکر حیرت او را می‌گیرد. نمی‌داند چه بگوید. برای انسان چیزهایی از حق کشف می‌شود که لال می‌شود در بعضی از مقامات.

🌀دگر از ذره روا نیست دهن بگشادن

فهم ذره است چو فهمیدن شمس و قمری»

⤴️ هر دانه دانه این‌ها در تحت ولایت الله می‌چرخند،

خداوند عالم این‌ها را ربوبیت می‌کند و یک دانه از این‌ها از محور خدا خارج نمی‌شوند. همان خدایی که در ذره متجلی است در ماه و خورشید متجلی است و به بزرگ و کوچکی نیست.

🌀دیده آن که به روی تو نباشد نظرش

نتوان گفت مر او را که تو صاحب نظری»

⤴️ هر کسی به روی تو نگاه نکند عالم را وجه الله نبیند این صاحب نظر نیست اصلاً کور است نمی‌شود گفت صاحب دیده است.

🌀ای خوش آن بنده بیدار بدیدار رخت

دارد از عشق وصالت به سحرها سهری»

⤴️ خوشا بنده‌ای که برای تو بیداری دارد وقتی همه خواب هستند او برای تو بیدار است.

🌀صمت و جوع و سهر و خلوت و ذکر بدوام

خام را پخته کند پخته شود پخته‌تری»

⤴️ صمت یعنی سکوت، جوع یعنی گرسنگی، سهر یعنی بیداری، خلوت هم تنهایی، و دائم الذکر باشد این‌ها خام را پخته می‌کند و آدم پخته هم پخته‌تر می‌شود.

🌀چون که خود، عین سلام است بهشت است نظام

مظهر اسم سلام است هر آنچه نگری»

⤴️ یکی از اسماء خداوند سلام است

🕋هوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ.

چون خدای حق تعالی در تمام عالم متجلی است تمام عالم سلام است هرچه می‌خواهند کار کنند سلام باشد آب از آسمان می‌آید سلام است همه عالم تو را سلام هستند، هرچه را بینی مظهر سلام است سلام خداست بر تو.

🌀از دغلبازی و سالوسی نسناسی چند

دین حق را چه زیانست و چه خوف و ضرری»

⤴️ از دغلبازی و ریاکاری عده‌ای نسناس اند. موجودات شبیه انسان ولی انسان نیستند،

آقا جان علامه حسن‌زاده آملی در این بیت، تمثیل بکار برده‌اند. علمای به ظاهر مسلمان که در دین دغل بازی می‌کنند چطور می‌خواهند به دین حق لطمه بزنند؟! نمی‌توانند. از صدر اسلام دغل بازی بوده غاصبان غصب ولایت مگر توانستند این دین را از بین ببرند!! حضرت زینب به یزید گفت به خدا قسم تو نمی‌توانی ذکر ما را به فراموشی بسپاری و وحی ما را نابود کنی.

🌀آن همه اشک بصر کز حسنت جاری شد

باز از لطف تو داراست چه اشک و بصری

⤴️ آقا جان علامه حسن‌زاده آملی در همه حال اشک می‌ریخت گاهی وقت از اشک‌های خود نوشتند که گریه‌های خود را با ناودان بهاری برابری می‌دهند. در همه حال اشک می‌ریخت در حال مطالعه و سجده و …

آنقدر اشک ریختند که به چشم‌های ایشان آسیب رسید و نزد پزشک رفتند و دکتر توصیه کردند که آب به چشمهای شما نخورد.

می‌گوید یک شب حالی داشتم در حیاط راه می‌رفتم و ذکر می‌گفتم امام هشتم فرمودند من چشمهای تو را ضمانت می‌کنم از خواب بیدار شدم و رفتم وضو گرفتم.

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.