ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۲-۹-۱۴ فص فاطمیه جلسه ۱۱۷

بسم الله الرحمن الرحیم

⭕️سه شنبه ۱۴۰۲/۹/۱۴، درس فص فاطمیه، جلسه ۱۱۷

🧿موضوع: فصل ۱۶ «نبوت انبائی و نبوت تشریعی»

⬅️دردیوان این کمترین (ص ۱۸) آمده است.

🌀۱-جان ما خود دفتر کل حق است

مظهر حق است و از حق مشتق است»

📌جان ما دفتر الهی است.

دفتر در آن چیزی نوشته می‌شود (کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ ۖ …،

وجود ما خودش دفتر الهی است و دفتری که خدا آن را نوشته و مطالبی که از قبل نوشته شده و از قبل در وجود ما است. مظهر خود حق است و بر شاکله خود حق است چون از حق موجود شده است، مظهریت تمام اسماء را داراست.

🌀۲-علم الاسماء که آمد در نبی

نیست وقف خاص انسان نبی»

📌تمام اسماء به آدم تعلیم داده شده و در قران آمده و حد وقف هم برای پیامبر نیست و انسانها هم این قابلیت را دارند.

🌀۳-دو نبوت هست وقف خاص و عام

خاص تشریعی و عام‌اند مقام»

🌀۴-این مقامی تا قیامت ای همام

هست باقی و ندارد اختتام»

📌این مقام تشریعی است ولی آن نبوتی که حقایق را شهود می‌کند، نبوت مقامی است که پایان ندارد.

ولایت مثل ختم نبوت نیست که خاتمه پیدا کند. نبوت مقامی برای همه است.

🌀۵-لیک تشریعی بدون ارتباب

ختم شد بر حضرت ختمی مآب»

نبوت تشریعی پیامبر اکرم تمام شد آنچه حلال بود و حرام بود تا قیامت حلال است و حرام است. بعد ایشان تشریعی وجود ندارد.

🌀۶- آن مقامی را ولایت حائز است

پس ولی را این نبوت‌ها حائز است»

🌀۷- این تو را از یکدگر می ده تمیز

فهم کن از نقل و غفلت ای عزیز»

📌نقل به معنای قرآن است

این دو را از هم جدا کن از عقل خودت کمک بگیر.

در حدیث کسا خانم فاطمه زهرا روایت می‌کند وقتی جمع می‌شوند در زیر تحت کسا نمی‌گوید پیامبر به من اینطور گفت می‌فرماید خداوند گفت خود فاطمه زهرا از قول خداوند می‌فرماید شهود حقایق همان مقام ولایت است.

🌀۸- حال برگو از ولایت تاکنون

رتبت تو از مقامی هست چون»

📌 حالا ببینید مقام شما چطور است از شهود حقایق چه بهره‌ای داریم.

⬅️ این سفره بی کران نعمتهای الهی قران گسترده شده است……

این سفره‌ای که گسترده است،

فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ

آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟

کتاب خداوند است!!!

و چقدر سراغ قرآن می‌روید و آن را قرائت کنید تا آنجا که برای شما میسور است چقدر از این سفره بهره‌مند می‌شوید،

قرآن عبارات دارد اشارات دارد حقایق دارد مقامات دارد که در قرآن مطرح است که در شهر زیارت جامعه کبیره چقدر از مقامات قرآنی مطرح شده

مثلاً شما اهل ذکر هستید، که اهل بیت را می‌گوید.

امام داریم امام یعنی پیشوا تو هم دنبال امام بروی آنگونه می‌شوی، اما امام یک مقامات خاصه دارد کسی به آنها نمی‌تواند برسد مقاماتی که در قرآن آمده مقامات اولیا است به اندازه زحمتی که کشیده می‌شود می‌توانید به آن مقامات نائل بشوید.

📌 کسی امیرالمؤمنین نمی‌شود ولی می‌تواند به مقامات آن برسد این‌ها حقایق قرآنی است که در جان ما پیاده بشود.

شما حرکت کنید در این مسیر و خدا هم برکت می‌دهد.

سوره شوری آیه ۲۰

🕋منْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَهِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ ۖ وَمَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ نَصِیبٍ

هر کس حاصل کشت آخرت را بخواهد ما بر تخمی که کاشته می‌افزاییم و هر که تنها حاصل کشت دنیا را بخواهد او را هم از آن نصیب می‌کنیم ولی در آخرت (از نعمت ابدی آن چون نخواسته) نصیبی نخواهد یافت.

حرث، یعنی معرفت امیرالمؤمنین معرفت به امیرالمؤمنین یعنی معرفت به انسان کامل.

📌در این مسیر مرد و زن ندارد هر دو یکسان هستند.

🔰 سروده عمان سامانی

🔖همتی باید، قدم در راه زن

صاحب آن، خواه مرد و خواه زن

(همتی که سلوک کند چه مرد باشد چه زن)

غیرتی باید بمقصد ره نورد

خانه پرداز جهان، چه زن چه مرد

شرط راه آمد، نمودن قطع راه

بر سر رهرو چه معجر چه کلاه»

(می‌خواهد چادر در سر داشته باشید یا می‌خواهد کلاه در سر داشته باشید این مسیر اختصاص به مردها ندارد.

⬅️ استاد طباطبایی فرمودند اگر ما این قابلیت را نداشتیم پس دعوت نمی‌کردند که تعالوا، بیایید.

🌀 کسی که خودش پایین باشد به دیگران بگوید بروید بالا، اطلع، از طلوع می‌آید

🌀کسی که در قله کوه بالا است و دیگری پایین است و امر کند بالا بیا می‌شود تعال.

📌و در قرآن چند بار آمده است که فرموده قل تعالوا بالا بیایید.

🌀 حق سبحان به زبان سفیر کبیرش خاتم انبیا و آل او به ما فرمود بالا بیایید اگر ما قابل و لایق نبودیم که ندای آنها را لبیک بگوییم به گزاف و بیهوده دعوت نمی‌شدیم و حاشا که دهان عصمت به سخره باز شود.

مسخره که نمی‌کند!!

🌀 هر کس به اندازه زحمتی که می‌کشد و غل و زنجیر را از پا باز می‌کند و با دو بال علم و عمل بالا می‌رود حالا چقدر می‌تواند پرواز کند

⬅️ مقام ختمیت از اسماء مستاثره آن جانب است.

اسما مستاثره یعنی پوشیده که رسول خدا چه مقامی دارد!!!! صحبت وحی نیست بلکه مقامی است که از خلق پوشیده است.

⬅️صفایای ملوک است.

📌 بهترین و ناب‌ترین چیزی که شاه برای خود انتخاب می‌کرد صفایای ملوک بوده و همه هرچی هستند زیر دست او هستند.

⬅️ مقدس عاقل باش نه خشک مغز

ره چنان رو که رهروان رفتند.

🌀 در سیر و سلوک آنطور عمل کن که دیگران رفتند اگر بگویید به مقام پیامبر نائل بشوم از حد خود تجاوز کرده‌اید

وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ

لکن از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد.

📌 از آقا سؤال شد تجاوز در دعا چگونه است؟ فرمود یعنی مقامات انبیا را بخواهی که نمی‌شود نائل بشوی این‌ها خواندنش تجاوز در دعا است و خواستن آن بیخود است.

📌 باید حد خود را شناخت مثلاً اینطور دعا کرد خدایا مقاماتی که می‌توانم نائل شوم.

اینکه از پیامبر اکرم بالاترین مقام را دریافت کنم چون شما نمی‌دانید پیامبر اکرم چه کسی است شما بخواهید او شوید یک امر قراردادی نیست که شما هم بشوید.

🤲 در دعا اینطور گفته شود: (به حدی که لایق آن هستم به آن مقام برسم)

📌 اما نکته دوم از معلم ثانی جناب فارابی

در رساله «اطلاقات عقل»

هیچ حقیقتی نیست که انسان نامحرم باشد که نتواند به آن علم پیدا کند. از طرفی همه موجودات تمکین و تسلیم انسانند. از سویی هم انسان حد یقف ندارد. هرچه داناتر می‌شوید دلتان می‌خواهد بیشتر بدانید.

علوم و معارف غذای نفس ناطقه‌اند چه اینکه این غذا و مغتذی مسانخ یکدیگرند. بر اندازه به نفس ناطقه غذایش داده شود بجای آنکه سیر شود گرسنه‌تر و تشنه‌تر می‌شود.

📌 به یاد بیاور که چه بوده‌ای؟ اول نطفه بودی و الان به کجا رسیده‌ای. شنوا بینا دانا و گویا. حالا چه کسی رشد داده ما را؟ دست ما و پدر و مادر ما هیچکس دخالت نداشته!!! و حالا به یک جایی رسیدید در دانستن خودت عمل کنید در علم و عمل بروید بالا و توقف نکنید و خود را ارتقا بدهید.

📌 اول نطفه بودی و می‌توانستی انسان بشوی حالا که بال و پر داری چرا پرواز نمی‌کنی!!!

🔰تو را ز کنگرهٔ عرش می‌زنند صفیر

ندانمت که در این دامگه چه افتادست»

(چرا به سوی اوج و عزت و سعادت خود پرواز نمی‌کنی)

🔰 بال بگشا و سفیر از شجره طوبی زن

حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی»

(تو مرغی هستی که در شجره طوبا می‌توانی بخوانی اینجا آمدی و اسیر شده‌ای)

🌀 اگر انسان به جایی رسید و بگوید دیگر تا اینجا بس است، بدون شک این انسان دیوانه است و باید درمان شود که چرا نمی‌خواهد بداند! چون دانستن و کنجکاوی در فطرت انسان است.

🌀 متن کتاب

📌و جناب فارابی در فصوص سخنی بدین مضمون است همانگونه که دستگاه گوارش انسان به بیماری بولیموس مبتلا می‌شود و مزاج احساس گرسنگی نمی‌کند و غذا نمی‌خواهد و اعضا و جوارح همه تحلیل می‌روند و باید شخص مبتلا به بیماری بولیموس خودش را به پزشک معالج برساند تا درمان شود در نتیجه دستگاه گوارش غذا بخواهد و اعضا و جوارح غذا بگیرند همین گونه بیماری روانی دنیا زدگی به انسان روی می‌آورد که می‌گوید همین قدر که دانستم مرا بس است این بیمار باید خودش را به طبیب روحانی برساند تا درمان شود و از دانش بیزار نباشد.

غزل (ص ۱۸ دیوان-غزل بحر وحدت)

منم آن تشنه دانش که گردانش شود آتش

مرا اندر دل آتش همی باشد نشیمنها»

📌دانش آتش می‌شود

وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ (و هنگامی که دریاهای آب (چون آتش سوزان) شعله‌ور گردد.

📌 دانستن تبدیل به شهود می‌شود.

⬅️ حضرت وسیع امام علی علیه السلام فرموده است «مغبون من ساو ی یوماه» کسی که دو روز او برابر شد مغبون است.

⬅️در قطعه ششم آمده

🔖 غبن در زرها و زیان است و غبن در رأیها

چون غنادان بی‌نیازی ور به مد خوانی سرود

📌زیان در رأیها، زیان معنوی است. ـ

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.