۱۴۰۲-۴-۲۸ شرح زیارت جامعه کبیره جلسه ۲
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله حسین
چهارشنبه ۱۴۰۲/۴/۲۸ (شب دوم محرم)
«موضوع: شرح زیارت جامعه کبیره»
شرح عبارت «و بموالاتکم تمت الکلمه؛ به موالات شماست که کلمه تمام میشود»
شب گذشته گفتیم که مراد از کلمه، توحید است. روایت پیامبر (ص) و همچنین روایت مشهور سلسله الذهب از امام رضا (ع) را بیان کردیم. این دو روایت نشان میدهد شرط صدق و قبولی لا اله الا الله، ولایت است.
به ولایت آنهاست که توحید تمام میشود.
شیطان هم لااله الا الله میگوید ولی کافر است. توحید چیست؟ همین قدر که بگویی خدا یکی است؟! خیر, باید بندگی خدا کرد. بندگی خدا یعنی هر چه خدا امر کرد، اطاعت کنی. توحید یعنی حجت خدا را قبول کنی و هرچه حجت خدا فرمود، بگویی چشم. توحید بدین ولایت است که تمام میشود.
اینکه گفته شود خدا یکی است، اول راه است و بعد از آن، اطاعت و بندگی خداست.
شرح «عَظُمَتِ النِّعْمَه؛ نعمت عظیم میگردد»
بزرگترین نعمتی که خداوند به ما داده، ولایت است.
حدیث: اگر ولایت ما به کسی داده شود خیر دنیا و آخرت به او داده شده است.
حدیث: در کنز الفوائد کراجکی از محمد بن علی بن عثمان کراجکی به سندش به زید بن یونس شحام روایت شد که گفت از امام ابوالحسن موسی علیه السلام پرسیدم یکی از موالیان شما نافرمان است شراب مینوشد و گناهان کبیره از او صادر میشود آیا از او تبری جویم؟
فرمود از فعل وی تبری جویید ولی از افعال خیر او تبری نجویید و با عملش دشمنی کنید پرسیدم آیا میتوان به او، فاسق فاجر گفت؟
پاسخ فرمود خیر مراد از فاسق فاجر منکران ما و اولیای ما هستند خداوند دوست ندارد که ولی ما فاسق و فاجر باشد ولو به هر کاری دست بزند ولیکن بگویید عملش فسق و فجور است. نفس او مؤمن ولی فعل او خبیث و زشت است و روح و بدن او طیب است. نه به خدا سوگند هرگز دوست ما از دنیا بیرون نمیرود مگر اینکه خدا و پیامبرش و ما از او خوشنودیم خداوند او را با همه آن گناهان سپیدرو و با گناهان پوشیده محشور کرده در حالی که این اضطرابهای او به امنیت بدل شده است. بر او بیم و اندوهی نیست چه اینکه وی از دنیا بیرون نمیرود مگر اینکه گناهانش پاک میشوند، زیرا یا به مصیبت مالی و یا جانی و یا مصیبت در فرزند و یا به بیماری دچار میشود و کمترین چیزی که ولی ما میبیند رویارویی هولناک است که خداوند به او نشان میدهد و صبح با اندوه از خواب برمیخیزد. همین کفاره گناهان او میشود و یا ترسی از ناحیه دولت باطل بر او وارد میشود یا به هنگام مرگ بر او سخت گرفته میشود.در این صورت خداوند او را پاک از همه گناهان در حالی که بیم او به واسطه محمد و علی امیرالمؤمنین علیه السلام به امنیت و سلامت مبدل شده ملاقات میکند. در این صورت در پیش روی وی یکی از دو امر است: رحمت واسعه الهی که از همه زمین گستردهتر و وسیعتر است یا شفاعت حضرت محمد ص و امیرالمؤمنین علیه السلام دستگیر او میشود. در این هنگام رحمت واسعه الهی را که سزاوار اوست و او شایستگی آن را دارد ملاقات مینماید و خداوند به او احسان و بخششهای خاص خود را دارد.
در کافی به اسنادش از عبدالله بن ابی یعفور روایت کرده که گفت به امام صادق علیه السلام گفتم من بسیار با مردم (اهل سنت) آمیزش دارم. گروهی که شما را به ولایت نگرفتند و فلان و فلان را ولی خود گرفتند. بسیار در شگفتم چه اینکه امانتدار و راستگو و اهل وفا هستند در حالی که عدهای که شما را ولی خود گرفتند، چنان امانت و وفا و راستگویی ندارند. امام صادق علیه السلام صاف نشست و به سان خشمگینان به من روی آورد و فرمود: کسی که به ولایت امام جائر که از ناحیه خدا نیست، خداوند را اطاعت کرد دین ندارد و کسی که امامت امام عادل الهی خداوند را اطاعت کرد هرگز بر وی عقاب نیست. پرسیدم آن عده دین ندارند و این عده عقابی ندارند؟!
فرمود بله آنها دین ندارند و بر اینها عقابی نیست. آنگاه فرمود: مگر سخن خدای عزوجل را نشنیدهای که
«اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»
یعنی ایشان را از سیاهیهای گناهان به نور و توبه و آمرزش میکشاند چه اینکه ایشان ائمه عادل را ولیّ خود گرفتند و فرمود:
«وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ»
مراد این است که ایشان بر نور اسلام هستند و هنگامی که ائمه جائر را ولیّ خود گرفتند به واسطه ولایت ایشان از نور اسلام به ظلمتها و تاریکیهای کفر بیرون آمدند. خداوند بر ایشان به همراه کفار آتش را واجب کرد. پس ایشان مصداق آیه شریفهاند که
«أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»
روزی که هر کس را با امام خود میخوانیم: «یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ»
آن روز نمیگویند عمل تو چیست بلکه می گویند: زیر بیرق کدام امام هستی؟
کسی که ایمان به ولایت میآورد، از ظلمت به نور میآید
و کسی که از ظلمت به نور میرود گناهی که در ظلمت کرده، بخشیده میشود و کسی که ولایت ما را دارد خداوند دست او را میگیرد.
” الله ولی الذین آمنوا ”
جناب حافظ گفته:
«قسمت حوالتم به خرابات میکند
هر چند کاین چُنین شدم و آن چُنان شدم»
«عظمت النعمه» نعمت ولایت چه نعمت عظیمی است که انسان را نجات میدهد. در آخرت است که عظمت این نعمت مشخص میشود.
▪امام صادق ع فرمود:
از بس این حرف را زدم خجالت میکشم [بنده هم این حدیث را آنقدر خواندم که خجالت میکشم]
قدر محبت علی و فاطمه را وقتی میفهمید که جان به گلوگاه برسد.
این داغی که در دل شما هست. غمی که از ابا عبدالله و ائمه اطهار در دلهایتان هست، وقتی که از دنیا بروید، این غم به فرح تبدیل میشود. به سرور و شادی تبدیل میشود.
آن طرف متوجه عظمت این نعمت میشوید.
▪امام صادق ع فرمود: «نَفَسُ المَهمومِ لِظُلمِنا تَسبیحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَهٌ وَ کِتمانُ سِرّنا جِهادُ فی سَبیلِ اللهِ. ثم قال ابو عبد الله علیه السلام: یجب ان یکتب هذا الحدیث بالذهب؛
امام صادق علیه السلام فرمود: نفس کسى که بخاطر مظلومیت ما اندوهگین شود، تسبیح است و اندوهش براى ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست. سپس امام صادق علیه السلام افزود: این حدیث را باید با طلا نوشت!»
نعمت ولایت، عظیمترین نعمت خدا است که نازل شده است.
شرح «وائتلفت الفرقه؛ تفرقه، جمع میشود»
– با ولایت و پیروی از شماست که تفرقه جمع میشود. پیش از ظهور اسلام، قبایل عرب در جنگهای خود گرفتار بودند. پیامبر (ص) آنها را چنان با هم آشتی داد که برادران دینی هم شدند. تفرقهشان به وحدت تبدیل شد.
امام همه را دور هم جمع میکند. تفرقه را از بین میبرد. وقتی امام میآید. دنیا دارای دین واحد میشود. با پیروی ولایت شماست که تفرقه کنار میرود صلح و یکپارچگی میشود. این عبارت یک معنای باطنی هم دارد. گاه انسان قلبش دچار تفرقه و پریشانی است و جمعیت ندارد. خاصیت رفتن به سراغ دنیا است. دنیا شکلهای مختلف دارد. جمعیت ندارد. یک دل پیش زن، یک دل پیش مال و مقام و …. اگر ولایت در دل انسان بیاید، به اینها توجه نمیکند. دل از تفرقه خالی میشود.
الحمدلله علی الولایه