۱۴۰۳-۱-۲ تفسیر سوره هود جلسه ۶
بسم الله الرحمن الرحیم
««الحمدالله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»»
پنجشنبه ۲/ ۱۴۰۳/۱ تفسیر قران سوره هود
موضوع: تفسیر ایات ۶۹ تا ۷۳ سوره هود
رسول الله ص: «سوره هــــــود مرا پیر کرد»
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«داستـــــــــان حضرت ابــــــــــراهیم ع»
هود
وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ
ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﮔﺎﻥ ﻣﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺭﺍ ﻣﮋﺩﻩ ﺁﻭﺭﺩﻩ، ﺳﻠﺎم ﮔﻔﺘﻨﺪ، ﺍﻭ ﻫﻢ ﮔﻔﺖ: ﺳﻠﺎم [ﺑﺮ ﺷﻤﺎ]. ﻭ ﺩﺭﻧﮓ ﻧﻜﺮﺩ ﺗﺎ گوسالهای ﺑﺮﻳﺎﻥ [ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ] ﺁﻭﺭﺩ. (۶٩)
در آیه چند نکته قابل ذکر است.
کلمه بشری به معنی بشارت است.
در قرآن، موارد متعددی نقل شده که فرشتگان پیش انبیا رفتند ولی جایی سراغ دارید فرشتگان رسیده و سلام کرده باشند؟! اما در این داستان، فرموده فرشتگان سلام کردند.
نکته: سلام از اسماء الله است.
در سوره حشر آمده «هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ»
سلام، سلامتی میآورد.
فرمودند بهم میرسید سلام کنید که از شر یکدیگر در امان میمانید.
سلامها در قرآن مختلف است. یک موقع سلام از جانب خداست یک موقع سلام از جانب خلق است یک موقع سلام از جانب ملائکه است
و یک موقع میفرماید:
سوره فرقان/ ۶۴ : ﴿ وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴾ به جاهلان سلام میکنند.
حدیث: وقتی حضرت جبراییل بر حضرت رسول ص نازل میشد، رسول خدا ص به حضرت خدیجه س میفرمود: خداوند سلامت میرساند. حضرت خدیجه س میفرمود: «اللهم انت السلام و منک السلام و الیک السلام» خداوندا تو خود سلامی و سلام از جانب توست و سلام بسوی تو باز میگردد.
خدیجه س، کسی است که خداوند به او سلام رسانده است.
بیشترین سلام در قرآن در مورد حضرت ابراهیم ع است. هم خداوند به ایشان سلام داده است؛
سوره صافات ۱۰۹ : سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ-
هم وقتی که میخواستند حضرت ابراهیم ع را داخل آتش بیندازند، به آتش خطاب رسید که «یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً علی ابراهیم»
هم سلام به جاهلان که سلام حضرت ابراهیم ع به آزر که بت پرست بود، نوعی سلام به جاهلان است.
قالَ سَلامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کانَ بِی حَفِیًّا «۴۷» سوره مریم
گفت: سلام بر تو، به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مىخواهم، زیرا او همواره نسبت به من بسیار مهربان بوده است.
عجل (گوساله) حنیذ؛ حنیذ یعنی روغن از آن میچکد. کنایه از اینکه حضرت ابراهیم ع خیلی مهمان نواز بوده است. این نکتهای دارد. اصلاً درنگ نکرد.
بعضی از قصص قرآن با تورات و کتاب مقدس مشترک است ولی بعضی از داستانها هست که فقط در قرآن است و بعضی از داستانها نیز فقط در کتاب تورات است و در قرآن نیست! داستانهایی که مشترک بین قرآن و تورات است، اختلافاتی دارد که به سادگی نمیتوان از آن رد شد. زیرا گاه از باب اختلاف روایت نیست بلکه نشان میدهد داستان تحریف شده است.
مثالش در همین داستان است. در تورات آمده که فرشتگان آمدند و خدا هم آمد که از بیخ و بن باطل است. همچنین در تورات هست که فرشتگان شروع کردند به خوردن گوساله درحالی که فرشتگان غذای مادی نمیخورند. در حالی که قرآن میفرماید:
فَلَمَّا رَأَىٰ أَیْدِیَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَهً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ
ﻭ ﭼﻮﻥ ﺩﻳﺪ دستهایشان ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺍﺯ نمیشود، ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﻳﺎﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﺮﺱ ﻭ ﺩﻟﻬﺮﻩ ﻛﺮﺩ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺘﺮﺱ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻗﻮم ﻟﻮﻁ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ شدهایم (۷۰)
حضرت ابراهیم ع وقتی دید دستشان به غذا نمیرود در دل ترسید «وَأَوْجَسَ» گفتند نترس ما بر قوم لوط فرستاده شدهایم.
خیلی از احساساتی که داریم که مثلاً دلم به تاپ تاپ افتاد و …..
ماهیت این احساسات قلبی چیست؟!! این ترسی که در دل حضرت ابراهیم ع افتاد، چرا ترسید؟ در قدیم برای نان و نمک خیلی حرمت قائل بودند اگر کسی نان و نمک کسی را میخورد به او خیانت نمیکرد و با او نمیجنگید.
حضرت ابراهیم ع وقتی دید آنها نمیخورند، با خود گفت اینها یک تصمیمی دارند! به همین دلیل ترسید.
فرشتگان گفتند ما با تو در سلم هستیم ما برای بشارت پیش تو آمدهایم اگر چه مأمور عذابیم؛ منتهی عذاب قوم لوط. آمدنشان پیش حضرت ابراهیم ع به جهت بشارت بود.
«قَالُوا لَا تَخَفْ» گفتند نترس
روایت: حضرت لوط ع با حضرت ابراهیم ع فامیل بود.
آیه بعد فرمود:
وَامْرَأَتُهُ قَائِمَهٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ
ﭘﺲ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ [ﺍﺯ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﮔﻔﺘﮕﻮﻱ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ] ﺧﻨﺪﻳﺪ. ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﺑﻪ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﻣﮋﺩﻩ ﺩﺍﺩﻳﻢ. (٧١)
چرا قرآن میفرماید همسرش ایستاده بود و خندید و ما او را بشارت دادیم؟ حضرت ابراهیم ع پیرمرد بود و همسرش پیر زن بود. بعضی از مفسران می گویند: «فَضَحِکَتْ»
و پس خندید – هم معنای خنده دارد هم به معنی اینکه حیض شد. زنی که از جوانی نازا بوده است. در روایت امام صادق ع هم اینگونه هست.
نکتهای این جاست. قرآن یک کلمهای را آورده که هم به معنای خنده و هم به معنای حیض است و خود معنای اسحاق هم در فارسی، خنده است. زن وقتی از حیض می افتد یائسه میشود یائس انسانی که نا امید است غمگین است لذا قرآن یک کلمهای آورده که هم به معنای حیض هم بچه دار شدن است.
خیلی عجیب است پیرزن بود و حیض دید و بشارت دادیم به اسحاق بعد در پشت سر اسحاق یعقوب و پشت سر یعقوب چه بود؟
یوسف ع و چرا نگفت یوسف!؟ چون یوسف را نمیبینند؛ این بشارت یعنی اینها را میبینید اسحاق و بعد یعقوب ع را...
قَالَتْ یَا وَیْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَٰذَا بَعْلِی شَیْخًا إِنَّ هَٰذَا لَشَیْءٌ عَجِیبٌ
[ﻫﻤﺴﺮ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ] ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﻣﻦ! ﺁﻳﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺁﻭﺭم ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻣﻦ ﭘﻴﺮﺯﻧﻢ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﻦّ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﮔﻲ ﺍﺳﺖ؟ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻳﻦ ﭼﻴﺰﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﺳﺖ!!(٧٢)
همسر حضرت ابراهیم ع گفت: وَیْلَتَىٰ (در فارسی وای بر من) و در جایی بکار میبرد که یک امر خجالت آور باشد.
عجوزه از عاجز میآید. پیر زنی که وقتی از خیلی کارها عاجز و ناتوان بشود.
گفت شوهرم پیر مرد ۸۰ ساله است و من هم عجوزم این یک امر عجیبی است که شما می گویید یعنی تمام اسباب تعطیل است.
در داستان حضرت زکریا ع که پیر شده بود و دعا کرد و درخواست فرزند کرد نیز شبیه همین بود. آنجا بشارت حضرت یحیی ع داده شد. اینجا هم بشارت اسحاق به حضرت ابراهیم داده میشود و این یک چیز عجیب است؛ وقتی ما علت چیزی را ندانیم می گوییم عجیب! از طرفی خنده برای وقتی است که یک چیز عجیب میبیند و عجیب مال عقل است که وقتی یک چیزی علت ندارد آنجا انسان به تعجب میآید!
قَالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَکَاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَّجِیدٌ
ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺁﻳﺎ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﺧﺪﺍ ﺷﮕﻔﺘﻲ میکنی؟ [ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ] ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺑﺮﻛﺎﺗﺶ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ. (٧٣)
برای ما انسانها این کار عجیب است، اما برای خدا عجیب نیست.
نکته: اینکه این کار را خدا برای من کرده عجیب است.
این آیه هر دو مورد را جواب داده است که آیا از امر خدا تعجب میکنید در حالی که رحمت و برکات خدا بر شما خاندان نازل است.
او حمید و مجید است؛ حمد شده؛ ستوده شده
اهل بیت: اهل خانه نبوت؛ حضرت ابراهیم ع پیامبر است و اینها اهل بیت او هستند. ایشان با همه فرق میکنید.
شما کسانی هستید که رحمت و برکات خدا بر شما نازل میشود و این هم مخصوص حضرت ابراهیم ع نیست بلکه درباره همه انسانهای الهی، انبیای الهی، اولیای الهی همین طور است. برای آن کسانی که در اطراف انها هستند عجایبی پیش میآید. رحمت و برکات خدا برایشان پیش میآید. اصلاً هم عجیب نیست.
اینجا تعجب ندارد جای دیگر تعجب دارد.
«اگر دست علی دست خدا نیست
چرا دست دگر مشکل گشا نیس»
برکات آن زیاد است.
خداوند صاحب کمالات و عظمت است و رحمت و برکاتش بر شما اهل بیت است.
برای همین میآمدند درب خانه اهل بیت چیزی برای تبرک میگرفتند برای اینکه شفا بگیرند.
و به برکت چادر خانم فاطمه الزهرا ع چقدر از یهودیها مسلمان شدند و کسی هم که نزدیک این خانواده میشود از این رحمت و برکات بهره مند میشود.
نکته: و این غیر از آن رحمتی وسعت کل شیء است. رحمت رحیمیه است و با رحمت عام که رحمانی است فرق دارد. برکات امر خاصی است.
صدق الله العلی العظیم
خدایا توفیقی بده ما در مورد قران تو کوتاهی نکنیم
و سهم و بهره ما از قرائت بیش از این باشد.
الحمدلله علی الولایه