ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۲-۱-۲۵ تفسیر سوره هود جلسه ۱۴

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه ۱۴۰۲/۱/۲۵ «ایام ماه مبارک رمضان» ((تفسیر سوره هود، «جلسه ۱۴»)) ـ

((تفسیر ایات مبارک ۳۲-۳۳-۳۴-۳۵-۳۶-۳۷-)

قَالُوا یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ

ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﻱ ﻧﻮﺡ! ﺑﺎ ﻣﺎ ﺟﺪﺍﻝ ﻭ ﺳﺘﻴﺰﻩ ﻛﺮﺩﻱ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻫﻢ ﺟﺪﺍﻝ ﻭ ﺳﺘﻴﺰﻩ ﻛﺮﺩﻱ، ﻧﻬﺎﻳﺘﺎً ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮﻳﺎﻧﻲ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ [ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ] ﺑﻪ ﻣﺎ ﻭﻋﺪﻩ می‌دهی، ﺑﺮﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭ. (٣٢)

گفتند ای نوح ع جدال کردی با ما و بسیار جدال کردی…

مأموریت انبیاء و دعوت کردن و کلام است پس بسیار سخن می‌گفتند

گفتند با ما بر سر جدال در آمدی، خیلی حرف زدی

نکته اول: بیار برای ما عذاب را اگر راست می گویی!

حضرت نوح ع فرمود: من کاره‌ای نیستم من فقط یک ترساننده‌ام – باز این‌ها نمی‌فهمند می گویند عذاب را تو بیاور!

نکته دوم: اینکه خودشان درخواست عذاب کردند

قَالَ إِنَّمَا یَأْتِیکُم بِهِ اللَّهُ إِن شَاءَ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ

ﮔﻔﺖ: ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ می‌آورد ﻭ ﺷﻤﺎ ﻋﺎﺟﺰ ﻛﻨﻨﺪﻩ [ﺧﺪﺍ] ﻧﻴﺴﺘﻴﺪ [ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻴﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻭ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻭﻳﺪ.](٣٣)

فقط خداست که می‌آورد عذاب را برای شما. کسی جلوی مشیت خدا را نمی‌تواند بگیرد

مثل داستان فرعون و کشتن پسران بنی اسرائیل …

مشیت خداوند این بود که حضرت موسی ع در دامان فرعون بزرگ شود ….

وَلَا یَنفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدتُّ أَنْ أَنصَحَ لَکُمْ إِن کَانَ اللَّهُ یُرِیدُ أَن یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ

ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻫﻲ ﻛﻨﻢ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻛﻨﺪ، ﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻫﻲ ﻣﻦ ﺳﻮﺩﻱ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ، ﺍﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺶ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ می‌شوید. (٣۴)

نفع نمی‌دهد شما را اگر نصیحت کنم شما را اگر خداوند بخواهد اغواء کند شما را او پروردگار شماست و بسوی او برمی گردید

این جا یک واژه آرایی شده و غیر از واژه آرایی یک مطلب توحیدی است.

چقدر ” اِن” و ” اَن” پشت سر هم در یک جمله آورده است

. این آیه دوتا اراده مطرح کرده

۱- اراده حضرت نوح ع

۲- اراده خداوند

حضرت نوح ع فرمود: در مقابل اراده خداوند حتی اراده من فایده‌ای ندارد حتی اگر من بخواهم شما را هدایت کنم اگر خدا نخواهد من هیچ کاره‌ام!

پس اگر موافق تدبیر من شود تقدیر، وقتی من می‌توانم کاری کنم که باتدبیر من تقدیر یکی بشود والا من پیامبر مرسل هم اگر چیزی بخواهم که خدا اراده نکرده باشد فایده ندارد.

🕋حدیث قدسی:

” یَا دَاوُدُ تُرِیدُ وَ أُرِیدُ ”

– ای داوود! من چیزی را اراده می‌کنم تو هم اراده می‌کنی و نمی‌شود مگر آنچه که من اراده می‌کنم پس تو اگر به اراده من رضایت دهی خوشبخت می‌شوی و اگر به اراده من رضایت ندهی بدبخت می‌شوی پس آخرش نمی‌شود مگر آنچه من اراده کرده‌ام.

– حضرت نوح ع فرمود: اراده کنم که خیر خواهی کنم نمی‌توانم مگر خدا بخواهد

– نکته: در مورد اغواء: مگر خداوند اغواء می‌کند؟ بله

خداوند هم هدایت می‌کند هم اغواء می‌کند

مسئول گمراهی شیطان است که مظهر اسم المضل است همانطور که پیامبر مسئول هدایت کردن است اما در هدایت استقلال ندارد.

خطاب به رسول الله ص فرمود:

تو هدایت نمی‌کنی هر کسی را که دوست بداری بلکه خداست که هدایت میکندکه خداوند به هدایت شوندگان داناتر، عالم تر است

بهتر می‌داند کی اهل هدایت است.

«وَ لایُمْکِنُ الْفِرارُ مِنْ حُکُومَتِکَ».

از دیار دوست جایی نیست که بروید

اصلاً از خدا دور بودن معنا ندارد مرجع همه بسوی خداست.

چه آنکه می‌رود بهشت چه آنکه می‌رود جهنم حواسمان باشد، منظور از دوری کفار از بساط رحمت است از رحمت خدا دور می‌شوند نه از خود خدا

– حضرت نوح ع فرمود:

او رب ومرجع شماست اغواء بشوید عذاب بشوید باز رجوع بسوی خداست

انالله وانا الیه راجعون

مؤمن این را می‌داند اما کافر این را نمی‌داند! که رجوع همه چیز بسوی خداست.

أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَیْتُهُ فَعَلَیَّ إِجْرَامِی وَأَنَا بَرِیءٌ مِّمَّا تُجْرِمُونَ

ﺁﻳﺎ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ، ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺳﺎﺧﺘﻪ [ﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺩﺍﺩﻩ؟] ﺑﮕﻮ: ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ، ﮔﻨﺎﻫﻢ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺗﻜﺐ می‌شوید، ﺑﻴﺰﺍﺭم. (٣۵)

اگر من دروغ بستم گناهش گردن خودم است اما من بیزارم از آنچه شما انجام می‌دهید ولی من اهل جرم نیستم شما که دروغ‌ها می گویید!

یک مطلبی را می‌خواهد القاء کند این آیه خطابش به پیامبر است و چرا وسط داستان حضرت نوح آمده این آیه چرا وسط فاصله انداخته است؟ این فاصله حکمتی دارد!!!

داستان حضرت نوح ع خیلی طول کشید قومش با ایمان نیاوردن‌هایشان، جدالشان، تا آمدن عذاب… لذا خود خداوند باز یک آیه‌ای را فاصله می‌اندازد وسط داستان، خداوند یک فاصله‌ی ایجاد می‌کند که بفهماند یک فواصلی بود

وَأُوحِیَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُ لَن یُؤْمِنَ مِن قَوْمِکَ إِلَّا مَن قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ

ﻭ ﺑﻪ ﻧﻮﺡ ﻭﺣﻲ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻗﻮم ﺗﻮ ﺟﺰ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ [ﺗﺎﻛﻨﻮﻥ] ﺍﻳﻤﺎﻥ آورده‌اند، ﻫﺮﮔﺰ ﻛﺴﻲ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺁﻭﺭﺩ; ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ [ﺑﺮ ﺿﺪ ﺣﻖ] ﺍﻧﺠﺎم می‌دادند، ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻣﺒﺎﺵ. (٣۶)

– از اینجا یک مرتبه آهنگ سوره عوض می‌شود اصلاً انگار یک خوفی دارد می‌آید. وحی شد بسوی نوح ع بدرستی که “لن ” نفی ابد می‌کند هرگز دیگر ایمان نمی‌آورند از قوم تو مگر کسی که به تحقیق ایمان آورده باشد پس اندوهناک مشو به آنچه که اینان عمل می‌کنند

این جا چند مطلب در این آیه هست در مورد عبارت الا من قد آمن..‌

وقتی حضرت نوح ع نفرین می‌کند درسوره نوح خدایا اگر به اینها مهلت بدهی اینها بندگانت را از راه بدر می کنندواینها نمی‌زایند مگر فاجر و کافر – یعنی مؤمن در صلب اینها نیست از کجا می‌دانست چون خداوند وحی کرد به ایشان که دیگر از قوم تو ایمان نمی‌آورند وو

نکته بعدی اینکه گفت آنکه به تحقیق ایمان آورده است الامن قد آمن لذا بعضی‌ها ایمان آورده‌اند اما به تحقیق ایمان نیاورده‌اند لذا در نفرین حضرت نوح ع فرمود اگر اینها را رها کنی بندگانت را گمراه می‌کنند یعنی یک عده هستند مؤمن‌اند اما گمراه می‌شوند پس قد آمن به این معناست

نکته: تو خودت را دیگر ناراحت نکن هرچه می خواهند کنند این‌ها دیگر فایده ندارند بعضی جاها انسان از ناراحتی‌اش کم میشود و دیگر ناراحت نمی‌شود.

یکی وقتی امید قطع می‌شود آرام می‌شود این یک طرف قضیه است طرف دیگر داستان حضرت یوسف ع وقتی بنیامین آمد گفت من برادرت هستم ناراحت نشو از برادرانت این کارها را می‌کنند

«دولت پیر مغان باد که باقی سهل است

دیگری گو برو ونام من ازیاد ببر

اینجا خداوند فرمود دیگر ناراحت نشو اینها ایمان نمی‌آورند از فعل اینها ناراحت نشو!

وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ

ﻭ ﺑﺎ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﻣﺎ ﻭ [ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ] ﻭﺣﻲ ﻣﺎ ﻛِﺸﺘﻲ ﺭﺍ ﺑﺴﺎﺯ، ﻭ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺳﺘﻢ کرده‌اند، ﺳﺨﻦ ﻣﮕﻮ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺁﻧﺎﻥ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ. (٣٧)

-فرمود بساز کشتی را پیش چشمان ما و به وحی ما دستور عمل ما و بامن مخاطبه نکن در مورد کسانی که ظلم کردند آن‌ها غرق شده گانند پس بحث نکن ….

🕋روایت از ابن عباس:

این نظریه و کلام ابن عباس درست در می‌آید

که عبارت باعیننا یعنی به ذوات ما بساز، به کمک ما، و با نظرما، بساز

و بامن بحث نکنی در مورد کسانی که به من ظلم کردند.

قرآن دارد یک زنجیر می‌شود وصل به هم است

یک عده این وسط بودند دو دل بودند. خداوند فرمود

در مورد اینها با من بحث نکن آنهایی که ظلم کردند نگفت کفر ورزیدند یعنی بت پرستی با زنا و…

این ها را دیگر سوار کشتی نمی‌توانی کنی

بحث هم نکن چون فقط کسانی می‌آیند که خالص باشند سوار کشتی بشوند.

داستان آمدن حضرت جبرائیل ع و… و کاشت هسته خرما و… که یک نخلستان شد سبز شد ۴۰ سال خرما داد،….. این‌ها را هم بکار….. که در آخر یک عده ثابت قدم ماندند و مؤمنین گفتند اگر ده بار هم بگویی ماکنار شما ایستاده‌ایم خداوند فرمود اینها مومنان شایسته‌اند که سوار کشتی شدند. بعد می‌فرماید: حالا نخلها را که کاشتید ببرید و از چوب انها کشتی بساز یعنی حکمتی درش هست وقتی می‌گوید این‌ها را بکار یک موقع حکمتش را هم نمی‌گویند ببینند شما می‌ایستید یا نه!

در آیات بعد ادامه داستان میاید

الحمدالله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۴.۵/۵ - (۲ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.