ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۲-۲-۱۰ شرح عیون جلسه ۳۱۹

سعادت نفس

بسم الله الرحمن الرحیم

یکشنبه ۱۴۰۲/۲/۱۰، درس عیون مسائل نفس، جلسه ۳۱۹

موضوع درس: «شرح عین ۴۹ در سعادت نفس صفحه ۳۲۲ کتاب»

متن کتاب ((گویم: بلکه قدرت خارق‌العاده نیز از سنت الهی است، پس امر به تکون عیسی علیه السلام بر سنت معتاد و حکمت متعارف بازگشت))

تعلیقه(در اینجا آقاجان علامه حسن زاده تاکید دارند از سنت الهی است.

در فلسفه بحث قانون علیت یکی از قواعد عقلی است که هر معلولی یک علتی دارد و عقل می‌داند هر معلولی علتی متناسب خود دارد هر چیزی علت هر چیزی نیست، مثلاً آتش گرفتن یک باغ علتش حرف زدن زیاد نیست بلکه علت متناسب خودش را دارد این یک مبحث عقلی است.

برخی فلاسفه می‌گفتند معجزه یا خارق عادات، مثلاً حضرت موسی عصا را بزند دریا بشکافد یا حضرت عیسی مرده زنده می‌کند، با این قاعده عقلی درست در نمی‌آید زیرا هر معلولی یک علتی دارد و معجزه خارج از قاعده علت و معلول است درست نیست.

بعضی متکلمین آمدند که مثلاً درست کنند گفتند ما قانون علیت را قبول نداریم این عادت الله است این اسباب و مسببات عادت الله است یعنی اینکه شما سنگی را پرتاب کردید شیشه شکست علت شکستن شیشه سنگ نیست میگویند علت خدا است خدا خواسته شیشه بشکند ولی چون هروقت سنگ خورده به شیشه خدا خواسته شیشه بشکند شما فکر کردی علت شکستن شیشه برخورد سنگ است اما حکمای عاقل می گویند این معجزات هم خودش جزو سنت الهی است خارج از سنت الهی نیست شما بعضی از علت‌ها و معلول‌ها را می‌شناسید.

شما می‌گویید سنگ به شیشه بخورد می‌شکند و در حالیکه که موج انفجار هم شیشه را می‌شکند آن هم از سنت الهی است، این که عصا اژدها بشود این هم سنت علت و معلولی است فقط شما علم به این ندارید.

آقاجان (علامه حسن زاده) بلکه قدرت خارق‌العاده نیز از سنت الهی است برداشتنی نیست که قاعده علت و معلول را برداریم این علت مقدمه است برای معلول، مقدمه می‌چینیم نتیجه می‌گیریم، در کلام ما علت و معلول جاری است منتهابه یک سری از علتها ما علم نداریم مثل قوت نفس نفس قوت پیدا می‌کند بدون پدر بچه دار می‌شود و یا عصا اژدها می‌شود.

مولانا در مثنوی می‌گوید

«جمله قرآن هست در قطع سبب

عز درویش و هلاک بولهب »

شرح (همیشه قران اسباب را میزند کنار)

«مرغ با پیلی دو سه سنگ افکند

لشکر زفت حبش را بشکند»

شرح (پرندگان کوچکی پیدا می‌شوند و سنگ ریزه می‌زنند لشکر حبشی را نابود می‌کند)

«دم گاو کشته بر مقتول زن

تا شود زنده همان دم در کفن» اشاره به داستان گاو بنی اسراییل و ….

«همچنین ز آغاز قرآن تا تمام

رفض اسبابست و علت والسلام »

شرح: قرآن را بخوانید تمام رفض اسباب و سبب کرده بیشترین معجزات انبیا در قران آمده است.

نکته (قران خودش معجزه است که مثل او معجزه‌ای نیامده در این معجزه کلی از معجزات انبیا آمده است)

جناب مولانا منظور از رفض اسباب و سبب در این عالم همیشه علت و معلول نیست اشتباه است.

کسی که خوابیده چند سال دیگر بیدار شده اینها رفض اسباب ظاهری است ولی رفض علت و معلول نیست ایشان می‌گوید از اول قران تا آخر رفض اسباب و علت است، اسباب ظاهری!!! بله

ولی یک اسباب و علت دیگری هم است که شما علم به آن ندارید. یک قدرتی است که تو نمی‌شناسی خارق العاده خارج از قاعده عقلی نیست

این یک درگیری بین متکلمین و فلاسفه بود

اقاجان (علامه حسن زاده) می‌فرماید خارج از قاعده عقلی نیست بعضی از سیرها به صورت غیر معتاد و عادت است عادتی که ما دیده‌ایم.

«تکمله»

سعادت نفس انسانی

الف: ولایت عامه و ولایت خاصه

ولایت عامه:

شامل همه کسانی است که ایمان به خدا آورده و بر حسب مراتب خود عمل صالح انجام داده‌اند

” الله ولی الذین آمنوا ”

پس همه آنها که ایمان آوردند می‌شوند اولیاء الله یک اولیاء الله داریم دوست خدا و یک اعداء الله دشمن خدا منتهی این ولایت عام است

– ولایت خاصه:

فقط شامل واصلان سالک به هنگامی که در وی فانی و باقی به وی شدند می‌باشد

یک موقع ما می گوییم اولیاء الله این دیگر به هر کسی که ایمان بیاورد در هر درجه‌ای از ایمان باشد تعلق پیدا نمی‌کند این مربوط به واصلان

از سالکان است سالکان واصل که فانی فی الله و باقی بالله می‌شوند آن‌ها می‌شوند ولی الله

یعنی آن ولایت خاصه را می گوییم که عبددر حق فانی بشود پس ولی فانی در خدا و باقی به خداست.

– منظور از فنا و مراد از فنا:

نه اینکه عین عبد نابود بشود و عبد وجود نداشته باشد بلکه عبد خودش، وجود دارد بلکه مراد فنای جهت بشریت در جهت ربانیت است که فانی بشود ” ولکل وجهه” و برای همگان وجهه ایی است که او بدان رو کرده است رویگرد الهی است

انسان یک جنبه ربانی دارد یک جنبه بشری و… انسانی که جنبه الهیتش غالب بشود و از آن جنبه الهیت خود کار انجام بدهد و تصرفات انجام بدهد و آن جنبه حیوانیتش کم رنگ بشود و فانی بشود در آن جنبه الهی‌اش ریاضت کشیدن برای همین است.

این اتصاف چطوری درست می‌شود؟ این جز با توجه کامل به جناب حق تعالی حاصل نمی‌شود که تابش کند آن انوار الهی در نفسش که وقتی تابش می‌کند آن نفس مطیع می‌شود

ریاضت یک مقدار از کار است اما بیشتر آن تابش انوار الهی می‌آید در قلب پس نفس مطیع می‌شود (ذکر و توجه الهی)

– در نهج البلاغه: خالق در چشم اینان عظمت پیدا کرده است لذا مادون او کوچک شده چون حق تجلی کرده غیر از حق خوار شده این می‌شود فنا

نکته قرآن، چون این یک کلید است

خداوند درباره مشرک می‌فرماید: خدا شرک را نمی‌آمرزد و شما می دانید

مشرکان کثیف‌ترین آدم‌ها وانسانها هستند کسانی که شرک می‌ورزند به خداوند زنای دسته جمعی، قتل، غارت، تجاوز … این‌ها اصول ادیان مشرکانه است و جزو آموزه‌های دینی آنهاست لذا مشرکان عرب این صفات را داشتند مغول‌ها و وایکینگ‌ها وووهمه مشرک بودند

بی رحمی اثر شرک است انسان که می‌رود طرف خداوند دل پر از رحم می‌شود چشم اشک آلوده می‌شود. روایت: چشم خشک برای دل سنگ است و دل سنگ از خداوند بدور است! انسانی که خدا پرست می‌شود یک مرتبه همه اینها جمع می‌شود در وجودش آیه قرآن/

«إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنکَرِ»

– نماز انسان را از فحشا و منکر باز می‌دارد

وگرنه کسی که نماز بخواند و زنا و دزدی و… کند نماز گزار واقعی نیست.

– نماز چگونه ما را از فحشا و منکر باز می‌دارد؟

متن درس: زیرا به همین توجه جهت حقیقت وی قوی شده و بر جهت خلقیت غالب می‌شود

توجه در نماز انسان را الهی می‌کند

فحشا و منکر را از وجود انسان پاک می‌کند

ذکر الهی قلب را نرم می‌کند رحم در او می‌آید انصاف در او می‌آید وقتی خداوند بیاید در دل صفات نیک در او می‌آید انسان الهی می‌آید در مسیر نور می‌دهد حرارت می‌دهد بروز و ظهور این محبت

وقتی این محبت الهی در دل می‌آید باید تقوا داشته باشد از گناه و نگاه نا محرم و غیبت و…

پرهیز کند این محبت می‌شود مرکبش و توشه راه هم تقوا است که همراه خود داشته باشد

بی تقوا مثل بدون توشه است!

و ظهور این حقیقت ممکن نیست مگر با اجتناب از آنچه ضد و نقیض آن است و آن عبارت است از تقوا نسبت به ما سوای الله

هر چه در روز تقوا بیشتر موقع نماز حضور بیشتر موقع ذکر حضور بیشتر و بعد حضور بیشتر حالی می‌دهد که از گناه دوری می‌کند پس آن محبت

همراه یعنی: توجه به خدا و عدم توجه به غیر خدا

مراقب باشیم گناه بزرگترین اثرش این که خداوند رو برگرداند.

«فنا از خودش، بقا به حق تعالی»

از صفات خودش بیرون می‌آید بعد آن صفات الهی درش بروز می‌کند

آن عینیت عبد از بین نمی‌رود که نباشد این وسط عبد هست منتهی الهی شده است.

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.