۹۹-۱۱-۸ شرح عیون عین ۳۹ جلسه ۲۵۶
بسم الله الرحمن الرحیم
چهارشنبه ۹۹/۱۱/۸ درس عیون مسایل نفس
موضوع: متن عین ۳۹
آیا علم نفس، به طریق تذکر است؟
مطلب اول ایا علم به تذکر است یا نه، به یادگیری و کسب است؟
مطلب دوم
اگر علم تذکری است از کجا دارد این را، تذکر یاد اوردن است.
اول باید دید علم تذکری است یا نه؟
و بعدا اگر تذکری است چگونه تذکری است!
در اوائل سوره یوسف ع خداوند سبحان می فرماید
یوسف
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ هَٰذَا الْقُرْآنَ وَإِن کُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِینَ
ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺣﻲ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ ﻭ ﺗﻮ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺯ غافلان ﺑﻮﺩﻱ .(٣)
غفلت در مقابل تذکر است .
جهالت در مقابل علم است .
اینکه علم به نحو تذکر است یعنی چه؟
فلسفه مشا ، چرا می گویند مشاء ، مشا سقراط بود ، به این صورت بود به این صورت بود سقراط هیچ وقت مطلبی را به طرف بگوید و اثبات کند اینطور نبود بلکه قدم به قدم از دانستیهای طرف استفاده میکرد و جلو میرفت .
در دروس معرفت نفس اقاجان از ابتدایی ترین مطالب شروع میکند تا عمیق ترین مطلب معرفت نفس.
حالا این پله پله از کجاست ؟ طرف به یاد میاورد .
مسئله فلسفه و منطق همه در وجود انسان هست.
استاد مطهری: مطالب فلسفی اگر درست باز شود اصلا نیاز به استدلال ندارد.
علم در وجود انسان است فقط باید متذکر بشوید.
مطالب منطقی تماما در فطرت ما گذاشته شده نه اصطلاحات ان بلکه مفاهیم ان.
قضایا ، یا ضروری هستند یا نظری
قضایا ضروری همان بدیهات هستند مثل اجتماع نقیضین باطل است.
قضایای نظری دلیل و استدلال میخواهند
با استدلال بدیهات را باز میکنیم برای اثبات خدا با قانون علیت جلو میرویم.
علوم در فطرت ما ثابت است اگر باز شود ودرست تبیین شود
اقا امیرالمومنین ع در نهج البلاغه در مورد بعثت انبیاء : انچه در فطرت ما است انبیاء بیاد ما می آورند .
توحید فطری است :
أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ
ویا در الست بربکم قلوا بلی …دنبال ان می فرماید بلکه عده ای نگویند ما ندانسته دنبال پدران خود بودیم بلکه بدانید اینها در فطرت شما بود.
بحث شرک در فطرت همه است که باطل است و بقیه علوم هم اینطور هستند اگر درست باز شود
قرآن می گوید تو قبل از این غافل بودی نه اینکه جاهل بودی.
بقول عطار : ذکر باید گفت تا فکر اورد/ صدهزاران معنی بکر اورد.
علم تذکری است و هرچه انسان دلش پاکتر باشد ان فطرت زودتر شکوفا میشود.
تمام سیر و سلوک و عبادت این است که آن علومی که در جانت است ریزش کند بیرون.
اقا امیرالمومنین ع می فرماید انبیا آمده اند تا زیر و رو کنند و بیرون بکشند دفینه های عقول را.
علوم هم در قلبت هست ،خودتت را پاک کنی بیرون میاد.
تذکر بودن علم، علوم در جان شماست حقایق در جان شماست.
اما اینکه علم تذکری است چگونه در دل ماست؟ و از کجاست و چگونه تمام علوم و حقایق در او جمع است
انسان به منزله روح است برای عالم و حقایق در او جمع اند
فرشته ای نیست که انسان نتواند به مقام انها نائل شود
روایت بعضی فرشته ها فقط در رکوع هستند و بعضی فقط در سجده ووووو اما انسان همه اینها را باهم دارد
انسان به کمال برسد جانشین خدا در روی زمین است خلیفه الله است.
اسماء تجلی میکند به رنگ این وسایط در بیایند و ظهور کند بصورت روح و فرشته و جبرییل ..
روایت: پیامبر به جایی رسید که هیچ کس به انجا نرسیده بود و اگر از آن مرتبه افرینش نداشت به انجا راه پیدا نمیکرد.
تمام در استعداد انسان است مثل تخم سیمرغ که باید زیر پر و بال کامل قرار بگیرد تا تخم را بشکند و بیرون بیاید.
استاد هم نفس تو را شکوفا میکند و متذکر میکند.
تذکر برای مومن نفع دارد .ان الذکری تنفع المومنین اما غیر مومن
ایه قران :لِیَذَّکَّرُوا وَمَا یَزِیدُهُمْ إِلَّا نُفُورًا
بحث قدمت نفوس
نفس تعلق به بدن نگرفته چطور در عالم عقل متمایز باشد
متحد بودیم و یک جوهر همه ، نفس کلی است بنحو جزیی درعالم عقل نبوده
مزاج شکل گرفته و نفس جزیی شکل گرفته.
بهترین استدلال برای رد تناسخ : فهم درست جسمانیه الحدوث بودن نفس است
مثال : نفس به مانند میوه شجره بدن می ماند درخت بدن یک میوه میدهد ان هم نفس است.
نفس اینگونه نیست از یک بدن جدا شود به بدن دیگر بچسبد.
بحث رجعت یکی از بحثهای تناسخ است.
امام رضاع می فرماید : رجعت به این معناست رسول الله فرمود اسلام غریبانه اغاز شد و دوباره به غربت خود بر می گرد. و در اخر رجوع میکند به اهلش به دست امام عصر عج
یک معنای رجعت ، رجوع حضرت عیسی ع به زمین.
امام هشتم فرمودند تناسخ باطل است.
ائمه معصومین هم به دنیا برنمی گردند
الحمدلله علی الولایه