ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۱-۹-۲۰ شرح عیون عین ۴۹ جلسه ۳۱۱

بسم الله الرحمن الرحیم

یکشنبه ۱۴۰۱/۹/۲۰) درس عیون، جلسه ۳۱۱

موضوع: عین ۴۹ (سعادت نفس)

هر کدام مراتب از انسان سعادتی دارد مخصوص خودش

بالاترین سعادت انسان که سِرسِر انسان است رسیدن به لقای الهی است.

بدن انسان سعادتش در این است قوی باشد و صحیح باشد.

سعادت نفس در این است به مرحله‌ای از تجرد برسد بدون بدن تصرف کند در اشیاء.

سعادت عقل و روح هرکدام سعادت مخصوص به خودشان دارند.

بعضی از مقامات اختصاص به رسالت و نبوت ندارد مثل مقام آصف بن برخیا در آوردن تخت بلقیس.

آصف برخیا علمی از کتاب را داشت

امیرالمؤمنین ع علم تمام کتاب در نزد اوست.

امام صادق علیه السلام فرمودند علم آصف بن برخیا در برابر علم ما مثل دانه برف است در برابر اقیانوس.

استاد علامه حسن زاده آملی فرمودند ایجاد و اعدام نیست.

جناب ابن عربی در فصوص در انتقال عرش بلقیس که عرش عظیمی بود که خود آیه قرآن در مورد آن فرموده و لها عرش العظیم، چطور در ثانیه‌ای از یمن به پیش حضرت سلیمان احضار می‌کند و چطور انتقال می‌دهد!!!!

جناب ابن عربی می‌گوید به اعدام و ایجاد و به تجدد امثال است و این تجدد امثال که فرموده‌اند این عالم یک حرکت است یک حرکت مستمر که ما آن را ثابت می‌بینیم مثل شعله شمع می‌سوزد ولی شما آن را ثابت می‌بینید.

چون در تجدد امثال عالم دائماً تجدید می‌شود شما ثابت می‌بینید وجود این عالم به اضافه اشراقی است فیض دم بدم می‌آید اشیا دم به دم معدوم می‌شوند و ایجاد می‌شود ذرات این عالم نیست می‌شوند و هست می‌شوند لذا هیچ چیز ثابت در این عالم نداریم نفس ما حظی از ملکوت دارد و ثابت است انسان ثابت سیال است.

هر موجودی که ما می‌بینیم نیست می‌شود و هست می‌شود این فیض مستمر است و استمرار دارد.

این می‌شود اعدام و ایجاد نیست شدن به هست شدن.

جناب ابن‌عربی می‌فرماید: این اعدام و ایجاد با تصرف ولیی این بار که اعدام می‌شود برای ایجاد نزد حضرت سلیمان حاضر می‌شود کمتر از چشم بر هم زدن جناب ابن‌عربی می‌فرماید این تصرف آصفی است.

استاد علامه حسن زاده در اینجا می‌فرماید نیاز به ایجاد و اعدام نیست

کلامی می‌آورند که از جناب فخر رازی است.

چه قرص خورشید که قطرش از ۱۰۰۰ برابر قطر کره زمین بزرگتر است هر جزئی از آن در هر ثانیه به اندازه ۱۰ برابر قطر زمین حرکت می‌نماید.

من بنده در اینجا عرض می‌کنم ما قائل هستیم خورشید حرکت نمی‌کند بلکه زمین می‌چرخد اگر خورشید می‌آید بالا به خاطر گردش زمین است و به این خاطر خورشید را متحرک می‌بینیم حرف فخررازی اولاً اشکال دارد ثانیاً اگر این حرف درست بود که خورشید چنین سرعتی داشت اما در جو زمین چنین سرعتی متصور نیست سرعت انتقال در روی زمین محدودیت دارد. ـ

طی الارضی که عفریت گفت بله ممکن است صورت بگیرد و با طی الارض سلیمانی هم امکان دارد

تا اینجا در سعادت نفس بود در ادامه استاد علامه حسن زاده وارد بحث دیگر می‌شود اینجا سعادت آخرتی است قبلی سعادت دنیای بود حتی طی الارض هم تا دم قبر است، و یک سری کرامات فقط محدودیت دنیا است بعد از دنیا اصلاً به درد نمی‌خورد.

جناب آصف بن برخیا بعد از طی الارض می‌گوید این از فضل پروردگار من است که برای آزمایش من است… و جزء مقامات نیست که کسی طی الارض داشته باشد نزد خداوند مقام داشته باشد اجنه هم دارند. و حتی نطق پرندگان با حضرت سلیمان جزء مقامات نیست بعضی مقامات برای انسان رهزن می‌شوند.

* گمان مبرکه سعادت در آخرت نوعی است واحد و مپنداری که کسی بدان نرسد جز به واسطه کمال در علم

ابن سینا در اینجا یک چیز را می‌خواهد تفهیم کند فکر نکن اگر اهل علم شدی رستگار می‌شوی و کسی که مثل تو است رستگار است لابالعکس.

روایت: ۷۰ گناه از فرد عامی بخشیده می‌شود تا یک گناه از عاام بخشیده شود.

راههای سعادت خیلی است فکر نکنید انسان‌ها یک جور سعادتمند می‌شود.

انسان یک کار انجام می‌دهد به خاطر آن کاری که کرده رستگار می‌شود گاهی علم را می‌دهند به خاطر آن کاری که انجام داده.

بعضی از گناه‌ها که انسان انجام نمی‌دهد و بعضی از انتقام‌ها که گذشت می‌کند به بعضی از بندگان خدا که کمک می‌کند، خداوند دری از علم وسعادت به روی آن‌ها باز می‌کند.

آنچه در دین گفته شده رعایت شود پشت آن اخلاق و اعتقادات است و حساب همه دست خداست که چه چیزی را از انسان می‌پذیرد.

ابوبکر واسطی یکی از عرفا در تذکره الاولیا می‌گوید کنار قبرستان یهودی ایستاده بود گفت همه نزد خداوند معذور هستند این حرف به گوش قاضی شهر رسید و اورا احضار کرد و گفت تو چنین حرفی گفتی؟ گفت اگر قاضی تو باشی معذور نیستند ولی اگر قاضی خدا است آری معذور هستند.

روایت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند آتشی که پشت سر خود را فروخته‌اید برخیزیدوبا نماز خاموش کنید.

آن طرف تفاضل درجات با علم است.

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود شیعیان ما که قرآن بلد نیستند بخوانند در برزخ به آنها یاد داده می‌شود و می گویندإقْرَأْ و ارْقَ، بخوان و بالا برو.

فکر نکنید کسی خطا زیاد می‌کند اهل نجات نیست بفرموده قرآن کسانی هستند وقتی وارد جهنم می‌شوند می‌بیند که چه افراد اشراری آنجا نیستند و میگویند آنها کجا هستند؟ در بهشت هستند.

ما باید کسی را اشرار حساب نکنیم نمی‌دانیم چه کسی در نزد خداوند مقرب است یا نیست پس کسی را لعنت نکنید مگر کسی را که خدا و پیامبران لعنت کرده‌اند

فقط یک نوع از جهل موجب هلاکت سرمدی می‌شود

اگر ندانستن کسی را ببرد جهنم خیلی‌ها نمی‌دانند و فقط یک نوعی از جهالت است که وارد جهنم می‌کند صاحبش را

جهالت نادانی کردن است.

جناب ابن عربی می‌فرماید در قرآن اگر دقت کنید افراد و اقوامی که خداوند انها ستوده است بخاطر عمل انها ستایش می‌کند.

لذا می‌گوید علم باید به عمل تبدیل شود و بیچاره کسی که اهل عمل نباشد یا بر خلاف علم، عمل کند

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۴.۵/۵ - (۲ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.