۱۴۰۲-۷-۲۵ فص فاطمیه جلسه ۱۱۲
بسم الله الرحمن الرحیم
📆سه شنبه ۱۴۰۲/۷/۲۵، درس فص فاطمیه، جلسه ۱۱۲،
🧿موضوع: فصل ۱۵، چنانکه دره توحید و ودیعت مصطفی فاطمه ع لیله القدر و یوم الله بوده کون جامع و صاحب قلب نیز بوده است.
⬅️إنَّ فِی ذٰلِکَ لَذِکْرىٰ لِمَنْ کٰانَ لَهُ قَلْبٌ…..
بىگمان در این سرگذشتها هر آینه تذکّری است براى هر صاحب دلی….
در اینجا قلب را در مقابل عقل آورد، قلب ظاهرش دائم در دگرگونی است و قلب باطنی انسان هم اینطور است، یک موقع شاد و یک موقع غمگین…… و در یک حالت نیست. و انواع و اقسام ادرکات را میتواند داشته باشد در حالیکه عقل اینطور نیست و حکم عقل یک طور است و عوض شدنی نیست
⬅️شارح قیصری در شرح آن
«والعقل ای بالقوه….
«عقل یعنی قوه نظریه در شان اوست اشیاء را مقید کند آن را پس محصور میکند امر الهی را، در حالیکه امر الهی محصور نمیشود در نفس خویش و حقیقت ابا دارد و منع میکند این را،»
بحث در این است، عقل کارش محصور کردن است، عقل کلاسه بندی میکند، مثلاً این واجب است و این حادث و این قدیم است…… و امور را مقید و محصور میکند. در حالی که امر الهی و تجلیات الهی به حصر در نمیآید
🕋آیه قران: هُوَ ٱلْأَوَّلُ وَٱلْءَاخِرُ وَٱلظَّهِرُ وَٱلْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَىْءٍ عَلِیمٌ،
عقل میگوید چیزی که اول است آخر نیست و چیزی که مخفی است آشکار نیست…. در حالیکه حق در عین اولیت آخراست و…
♾️ عقل دسته بندی میکند در حالیکه قلب اینطور نیست، امر الهی این حصر را بر نمیدارد که حق را دسته بندی کنید.
📌 حق انواع تجلیات را دارد و عارف گاهی وقت میگوید همه خداست و غیر خدا هیچ چیز نیست یک موقع میگوید حق، حق است و خلق، خلق است جدا میکند، بخاطر قلب است که چطور میبیند حق را این دیدنیها محصور و مقید نمیشود
🔖مولانا
«هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد
دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد
گه پیر و جوان شد»
📌عارف هر لحظهای در یک جلوهای حق را مشاهده میکند یک موقع در ریزترین امر عالم میبیند و یک موقع در حقایق کلی حق را میبیند.
🕋 لذا قران نیز جائی میفرماید
فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَرِیمِ
متعالی است به سلطان حق، یک موقع هم در مورد زن پیامبر، حرف می زند ویا مثلاً میگوید
🕋اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ
خداوند انها را مسخره می کتد.
خدای به آن عظمت آن بنده را مسخره میکند
♾️چرا عرفا، فلاسفه را می گویند که نمیفهمند، چون انها با عقل کار میکنند آن هم عقل نظری
⬅️ امیرالمؤمنین ع فرمود:. مَنْ وَصَفَهُ فَقَدْ حَدَّهُ، وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ، وَ مَنْ عَدَّهُ فَقَدْ أَبْطَلَ أَزَلَهُ
کسیکه خدا را وصف کند محدود کرده و محدود شده شمرده میشود. وآنکه حق را به شماره در آورد ازلیتش را ابطال نموده است
در حالیکه خداوند به وصف نمی آید، به وصف نمی آید چون عقل نمیتواند او را مقید و محدود کند. بحث شناخت توحید است.
♾️ در اینجا عرفا به فلاسفه سر این قضیه میتازند که عقل نمیتواند حقیقت را آن گونه که هست در یابد. چون حق لایتناهی است و عقل دنبال تناهی است و میخواهد قید درست کند.
و خلاصه گفتارشان اینکه عقل مذموم در نظر عارف عقل نظری را در اصطلاح منطق و فلسفه است که از آن تعبیر به عقل جزئی میکنند.
⬅️ متن کتاب (و در موضع دوم ماتن مذکور گوید: ومن قلدر صاحب نظرفکری و تقید به فلیس هو الذی القی السمع….
⬅️ ترجمه: آن کس که مقلد صاحب نظری فکر شود از کسانی نیست که القای سمع کرده باشد.
🕋التغابن: فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِیعُوا وَأَنفِقُوا خَیْرًا لِّأَنفُسِکُمْ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺘﻄﺎﻋﺘﻲ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ [ﺩﻋﻮﺕ ﺣﻖ ﺭﺍ] ﺑﺸﻨﻮﻳﺪ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ﻭ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺨﻞ ﻭ ﺣﺮﺹ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﻧﺪ. (١۶)
این آیه در مورد همین است (از پیامبر بشنوید، یعنی حرف بشنوید و عمل کنید و از علمی که کسب کردید انفاق کنید.
این واسمعوا…. بشنوید، یعنی از چه کسی باید بشنوید؟!! از پیامبر و قران
📎 نکته (یک بار قرآن را اینطور بخوانیم که خداوند این آیات را به شما میگوید، عرفا میگویند قرآن را اینطور باید خواند انگار این قرآن برای تو آمده و به کسی کاری ندارد.
مولانا
«أَنْصِتُوا» را گوش کن خاموش باش
چون زبان حق نگشتی گوش باش»
در قران قل…. بگو به پیامبر میگوید چون پیامبراکرم لسان حق است و به عدهای میگوید بشنوید
خوب گوش کن حرف خدا و رسول را و اطاعت کن
کسی که به حرف فلاسفه گوش میکند صاحب عقل نظری هستند این کسی نیست که القای سمع کرده باید به وحی گوش بدید.
♾️ گاهی وقتی فکر میکنید «وهم» شما کار میکند گاهی وقت عقل شما کار میکند نزاع «وهم» و عقل.
عقل هم به خاطر فرو رفتن در طبیعت خیلی نمیتواند خوب درک کند حالا «وهم» آمده با او درگیر شده.
📌ذهن ما چون خو کرده به عالم طبیعت گاهی وقت یک سری چیزها را نمیتوانیم خوب بفهمیم.
📌 خیلی از امور است به خاطر خو کردن ذهن و «وهم» میآید راهزن عقل میشود نمیگذارد درک درست داشته باشید.
مثلاً وقتی انسان از کره زمین بیرون برود احکام خیلی فرق میکند. ـ
جایی که مبدأ و مقصد نباشد وقتی هیچ چیز نباشد اصلاً حرکت نیست ما خو کردیم روی زمین همیشه مبدأ و مقصد باشد ذهن را ببری خارج از این سیستم نمیشود فهمید چون خو کرده به این امور
یک سر «وهم» وصل است به ماده و درک معنای جزیی میکند و برای این است با عقل نزاع میکند.
خیلی از مباحث فلسفی اینطور است
♾️انها همیشه میگویند احتمالاً اینگونه باشد به خلاف عارفان با عمل و فکر به حقیقت میرسند
📌بقول ملای رومی
«عقل جزوی عقل را بدنام کرد
کام دنیا مرد را ناکام کرد»
♾️ عقل معیار است ما هر چیز را با عقل پذیرا هستیم یعنی کشف و شهود را هم با عقل میپذیریم.
اصلاً پیامبر را با عقل میپذیریم وقتی پیامبر معجزه میآورد عقل میگوید انسانها از آوردن این عاجز هستند پس این معجزه از طرف خداست،.
📌 یک عقل کلی داریم یک عقل جزئی این عقل جزئی باعث بدنامی عقل کلی شده
🌍 این دنیای کوچک چطور انسان را از دنیای آخرت باز میدارد این را بیاور در عقل.
۴️⃣❤️ امر چهارم مقام قلب، تصور نشود همه مقام قلب را دارند باید قلب متولد شود و صاحب قلب شوید باید تولد دوباره را داشته باشید صاحب قلب بشوید.
📌 زانو بزنید و بشنوید و اطاعت کنید. یعنی آداب و رسوم بقیه را بگذارد کنار از آداب و رسوم خاکیان به در آید تا به مقام قلب نائل آید و تا قلب او به سخن بیاید وارد شدن در ملکوت آسمان و زمین بدون این ولادت ثانوی صورت پذیر نیست
🔖 «به هوس راست نیاید به تمنا نشود
کان در این راه بسی خون جگر باید خورد»
انسان باید خونها بخورد تا به اینجا برسد،
📌«اوحدی شصت سال سختی دید.
تا شبی روی نیک بختی دید. »
۵️⃣ متن کتاب «امر پنجم (حضرت فاطمه سلام الله علیها همانگونه که لیله القدر کلمات اولیای الهی است
خدای سبحان فرمود وللّه الاسماء الحسنى فادعوه بها
🔖نکته (گفته شد اسمی از اسماء حسنی مگر تمام عالم تجلی اسما نیستند چرا صدیقه طاهره را میگوید اسمی از اسماء حسنی است. مگر همه عالم کلمات الله نیستند چرا ایشان را کلمهای از کلمه علیای الهی است.
بله همه عالم تجلی اسماء لطف و قهر هستند اما ایشان اسمی از اسما حسنی است فوق جمال و جلال است.
همه عالم کلمات الله است ولی ایشان کلمات علیای الهی است.
🕋خداوند سبحان فرمود: وَ لِلهِ الْأَسْماءُ الحُسْنی فَادْعُوهُ بِها… و خدا را نیکوترین نامهاست، بدانها خدا را بخوانید
یک معنای این آیه بخوانید خدا را با اسم «یا الله»«یا جمیل» و… ، اینها اسماء لفظی هستن و یک موقع اسماء عینی که میشود انسانهای کامل
♾️تعریف اسم، اسم از وسمه یعنی علامت می اید
مثلاً اسم شما حمید است و این لفظ برای شماست و این علامت را بکار میبرند میفهمید منظورشان شماست. (نشانه ایست که شمارا نشان می دهد)
این اسم لفظی است و خداوند اسم عینی هم دارد، وآن ذواتی هستند که اشاره به خداوند دارند و رو به خدا دارند که دوستی با انها دوستی با خدا هست و دشمنی با آنها دشمنی با خداست.
⬅️حضرت امام صادق ع فرمود: قسم به خدا ما آن اسما حسنی الهی هستیم که خداوند از بندگانش عمل را بدون معرفت به ما نمیپذیرد.
⬅️امیرالمؤمنین ع در سوره نبأ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِالنبأ
عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ
ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭼﻪ ﭼﻴﺰ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ میپرسند؟(١)
عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧﺒﺮ ﺑﺰﺭﮒ [ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻛﺒﺮﻱ](٢)
📌 سؤال شد از خبر بزرگ، خبر بزرگ چیست؟ هیچ خبری به بزرگی خبر انسان کامل نیست
🧿امیرالمؤمنین فرمود به خدا خدا آیتی بزرگتر از من ندارد.
الحمدلله علی الولایه