۱۴۰۱-۶-۱۵ فص فاطمیه حضرات خمس جلسه ۸۷
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه ۱۴۰۱/۶/۱۵ جلسه ۸۷
#حضرات-خمس
#مرتبه-سوم-نون
مرتبه دوم نون، دوات ماده حروف نوری الهی و هیولای صور فعلی وجودی و عماءربوبی_ به عین مهمله است که پرودگار ما پیش از خلقت خلق در آن بوده است.
در ماده عماء از کلمات ابن عربی توضیحاتی داده است، در فتوحات جلد (۲)
عماء اولین پذیرندهٔ کینونت حق است، در حدیثی صحیح است که از رسول خدا ص پرسیده شد: خداوند پیش از آفرینش خلق کجا بود؟ گفت در عماءکه بالا و پایین آن هوا نبود این سخن را از این جهت فرمود که عماء نزد عرب ابر رقیقی است که بالا و پایین آن هواست. پس فرمود عماءکه به فهم عرب نزدیک‌تر باشد.
ابن عربی، گوید: رویش این عماءاز نفس رحمان از جهت اله بودنش است نه فقط از حیث رحمان بودنش پس همه موجودات در عماءبا کن پدیدار شدند و یا با دست الهی و یا دو دست (آدم) پدیدار شد مگر خود عماءکه ظهورش با نفس خاص بود حکم اصلی حب بود چنانکه وارد شده است: گنجی بودم و ناشناخته، دوست داشتم تا شناخته شوم و با این دوست داشتن (حب) تنفس به وقوع پیوست و نفس پدیدار شد که همان عماء بود. بدین سبب شارع بر آن اسم عماء گزارده زیرا عمائی که همان ابر است از بخارها متولد می‌شود.
گوید: حق مخلوقات را آفرید و آنان را در عماء پدیدار کرد اون نفس رحمان بود. مخلوقات مانند حروف در نفس متکلم اند که وقتی خارج می‌شوند گوناگون‌اند.
عماءکه حق مخلوق به نامیده شده جوهر عالم است و پذیرای جملگی صورعالم و ارواح و طبایعش این پذیرش تا بی نهایت ادامه دارد. عماء از تنفس حق است و صور که از آنها به عالم تعبیر می‌شود از کلمه کن است.
گوید: عماء اصل همهٔ اشیا و صور است این اولین فرع است که از اصل پدیدار شده است.
عماء جوهر کل عالم است و عالم جز در خیال نمودار نمی‌شود پس آن را برای نفسش متخیل می‌شود.
گوید: عماءاولین عینیات است واز آن ظروف مکانی و مراتب پدیدار شده این بدان معنا است که اعیان ممکنات در آن ثبوت و استقرار می‌یابند، وقتی با ممکنات کلام کن حق را شنیدیم و در جوهر عماء ثبوت و قرار یافتیم دیگر نمی‌توانستیم از وجود باز ایستیم ما صوری در جوهر عماء بودیم و با ظهور آن صور وجود یافتیم پس از آن که معقول بود دارای وجود عینی شد.
گوید: عماء اولین موصوف به کینونت حق است برای حق ۵ کینونت است کینونت در عماء کینونت در عرش که خداوند گوید الرحمن علی العرش استوی، خداوند رحمان بر عرش استیلا یافت، کینونت در آسمان آنجا که رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم گوید ینزل ربنا کل لیله الی السماءالدنیا، پروردگار ما هر شب به آسمان دنیا فرود می‌آید، کینونت در زمین که خداوند گوید و هو الله فی السماوات و فی الارض در آسمانها و زمین اوست که خداوند است، و کینونت عام که همراه با موجودات و در مراتب آنهاست و گوید: و هو معکم این ما کنتم، هرجا که باشید او همراه شماست. عماءاستیلای اسم رب است چنانچه عرش استیلای اسم رحمان است.
تعلیقه (گاهی وقت خداوند می‌گوید من فلان جا هستم نه اینکه در جایی دیگر نیست بلکه در آن جا که هست تجلی خاص دارد مثلاً من در قلب بنده مؤمن هستم یعنی یک وجود خاص آنجا دارم خداوند به حضرت موسی و هارون فرمود من با شما دوتا هستم می‌شنوم و می‌بینم یعنی با کس دیگر نیستم یعنی یک وجود خاص است، یک تجلی خاص از خداست در آنجا)
عبدالکریم جیلی: عماء از حقیقت الحقایق است تعین پیدا نمی‌کند حقی که از او آفریده می‌شدند.
مرتبه سوم نون اصل و ام حقایق کونی که احدیت جمع جمیع کائنات است می‌باشد و حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در بیان خود که فرمود اول ما خلق الله الدره، به این اصل و ام اشاره فرموده است و این مرتبه نون ام الکتاب مسطور در رق وجودی منشور است که غمای عبودیت با عین معجمه است.
مجتمع نور عالی و انوار گوناگون که سالک آن را شهود می‌کند.
تعلیقه یکی از نورها جناب ابن عربی در فصوص
بسم الله النور… به اسم نور الهی ادراک واقع می‌شود گوش هم نور می‌خواهد که بشنود لامسه هم نور می‌خواهد هر کدام نور خاص خودشان را دارند همانطور که نور ماه و نور خورشید نور امامت و نور قرآن داریم و با هر نور یک چیز دیده می‌شود.
بعضی حقایق قرآن فقط در زیر نور ماه دیده می‌شود سوره قمر، نور قمر ظهور می‌کند و قمر ولایت است،
رسول الله فرمود: من خورشید هستم و علی ماه و اهل بیت من به مثل ستارگان هستند که هر کس به هر کدام چنگ بزند اهل نجات هستند،
وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یهْتَدُونَ [۱۶]
و [نیز] علاماتی قرار داد؛ و [شب هنگام] به‌وسیلهٔ ستارگان راه [خود را] می‌یابند.
نور ماه یک سری حقایق را نشان می‌دهد حقایقی که در تاریکی است
امیرالمؤمنین علیه السلام نفس رسول الله است مثل ماه که نورش از خورشید است. اما امیرالمؤمنین صاحب اسرار لیل است و انها که اهل ولایت هستند آن اسرار لیل را می‌گیرند.
مرتبه پنجم نون، نون اقدار است، و آن ام الکتاب موضوع یعنی نهاد شده در روحانیت روح قمر است و آن آسمان اسم خالق و مجتمع اضواء عالی و انوار گوناگون و اتصالات و انفصالات است، و کتاب محو و اثبات بین جزئیات از این مرتبه منتقش است.
الحمدلله علی الولایه