ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۱-۴-۱۳ فص فاطمیه جلسه ۸۳

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه ۱۴۰۱/۴/۱۳) درس فص فاطمیه جلسه ۸۳

موضوع: شعر “فی نعت النبی ص و مدیحه الزهراء ع

(الا ای بنده دینی ز دین نامی شنیدسی

نه دین دینار می‌جویی همه نقش درم بینی)

شرح(تو از اسلام یک اسم شنیده‌ای چون به حقیقت دین نرسیده‌ای، کسی که اسم اسلام را حمل می‌کند باآنکه به حقیقت آن برسد فرق دارد.

تفقه در دین شناخت توحید است، اول دین رسیدن به توحید است.

فقط دنبال دینار و پول هستی از حقیقت دین به تو چیزی نرسیده

(خدا را ای دل غافل ره مردان گزین ترسم

ازین دعویی دین داری در آخر رنج و غم بینی)

شرح(راه مردان دین را انتخاب کن که با این ادعاها فقط رنج و غم می‌ماند و هیچ چیز در دست تو نیست.

برای تربیت خودتت را به دست انسان الهی بسپار،

اصول کافی:

هلاک شد آنکس که حکیم ارشاد گر ندارد.

آقاجان: می‌فرمود

شما می‌خواهید یک خط بنویسید به دنبال استاد می‌گردید حالا برای آدم شدن استاد نمی‌خواهید.؟

بیچاره‌تر از همه کسانی هستند که مدعی دین هستند و فکر می‌کنند دین این است که دارند و غیر این هر چه هست باطل است و این حجاب بزرگی برای انهاست.

(بشرع انور احمد که جان جان ادیان است

گر از کردار و امانی کجا باغ ارم بینی)

شرح(- پیامبر اکرم ص جان جانان است یعنی بهترین راه برای بندگی و بنده شدن این است

️نکته: در دنیا الآن قوانین زیادی وضع شده است

از حقوق بشر گرفته تا …نمونه‌هایش در اسلام هست از همه بهتر اما یک نکته را یادمان نرود این قوانین که

این‌ها چیده‌اند قوانین زندگی کردن است روح ندارداما چیزی که اسلام آورده است شما با قوانینش بنده خدا می‌شوید و حالا زندگی دنیایی‌ات هم اصلاح می‌شود

قوانین الهی بندگی کردن است

با آن کار تو بنده خدا می‌شوی و روح دارد

می‌فرماید اگر انجام ندهید شرع نبی اکرم ص را و به این راه و روش نروید پس چه وقت می‌خواهید آن باغ ارم باغ بهشت را ببینید

(محمد روح اعظم عالمی مجلای نور او

همه انوار هستی را نهفته در ظلم بینی)

شرح (پیامبر اکرم روح اعظمی، که عالم جلوه نور اوست

– جناب ابن عربی: اباء – پدران ما، چندنفر هستند یک پدری داریم آدم ابوالبشر، پدر بشری ما ابیکم آدم

یکی پدر اسلام – ابیکم ابراهیم که او شما را

مسلمان نامید او پدر اسلامی می‌شود

یکی پدر ارواح ابولارواح که پدر ارواح است خاتم الانبیاء که همه ارواح شعاعات روح اعظم هستند که خاتم انبیاء است

همه انوار هستی جلوه نور، روح اعظم است

(ترا جان جامه‌ی تن آمده آن روح را ای دل

سپاسش را بجا آور که بس فضل و نعم بینی)

شرح

– جسم ما لباس جان ماست

وقت مردن شما لباست را عوض می‌کنی و لباس نو می‌پوشید

وجان ما لباس روح اعظم است جان جانان لباسش جان ماست

اشاره دارد به احادیثی: روح شیعیان ما از علیین آفریده شده و بدن ما از همان جا آفریده شده است

و روح ما از اعلی علیین آفریده شده است

روح ما از اعلی علیین است و بدن ما از علیین

روح شیعیان ما از علیین یعنی روح شیعیان از جایی آفریده شده است که بدن آنها آفریده شده است

یعنی شیعیان ما روحشان مثل لباس ماست و در اینجا اشاره به آن احادیث می‌کند

سپاسش را بجا اورید که جان تو لباسی برای آن روح است

️روایت: ” انا من الله و الخلق منی” یا در روایتی المومنون منی، روح مومنان از پیامبر اکرم ص آفریده شده است لذا جان جانان است.

و یا من از خدا هستم و خلق از من است.

(نه اجزا را مجال آن که بروجه اتم کل را

نماید صورت و معنی که بروجه اتم بینی)

شرح(- اجزا را مجال نیست که بر وجه اتم و اکمل بتواندآن معنا را آن حقیقت را ظهور بدهد چون

همه اجزای وجود آن روح اعظم می‌شوند

و هیچ جزئی نمی‌تواند! کل را نشان بدهد به تمامه

بعد یک استثنا می‌آورد

(بجز آن بانوی عصمت مهین زهرای مرضیه

که آن معنی در آن صورت هم از سر تا قدم بینی)

شرح(- بجز صاحب عصمت زهرای مرضیه س که گفتیم جان جانان و آن روح اعظم است

از سر تا قدم او را در وجود صدیقه طاهره س می‌بینید خود نبی اکرم ص فرمودند:: «فاطمه بضعه منّی فمن أغضبها أغضبنى»؛ (فاطمه پاره تن من است، هر کس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است).

پاره تن ایشان هم عصمت دارد

صفت و لقب: بقیه النبوه باقی مانده نبوت هم است

نبی اکرم ص به صدیقه طاهره س اشتیاق زیادی نشان می‌داد

وقتی رسول اکرم ص نشسته بود و صدیقه طاهره س وارد می‌شد ایشان قام الیها! یک موقع می گوییم قام لها، یعنی از زیر پایش بلند می‌شد بر می‌خواست وقتی می گوییم قام الیها

نه تنها بر می‌خواست بلکه می‌رفت طرفش

در مورد صدیقه طاهره س دارد قام الیها

نبی اکرم ص در آن زمان این کارها را می‌کرد خم می‌شد دست صدیقه طاهره س را می‌بوسید. درحالیکه اعراب برای زن هیچ ارزشی قائل نبودند

(تولا بایدت ای دل بدان دردانه هستی

که اکمال همان نعمت زفیضش دم بدم بینی)

شرح(- تولا: دوست داشتن، عشق ورزیدن

دُر یک دانه هستی صدیقه طاهره س است

” اکملت لکم دینکم”

اکمل یعنی کامل کردن که کامل شدن نعمت ولایت است

(همایون زهره‌ی زهرا ع ز برج احمدی ص سرزد

کز او خورشید ملت را بر افرازان علم بینی)

شرح ( تشبیه کرده نبی اکرم ص را به یکی از بروج آسمانی که زهره زهرا در آن طلوع کرده است

چون از وجود ایشان بیرون زده است از اوست که خورشید ملت تابان شده

️نکته‌ای که صاحب کتاب خیلی تاکید

داشتند روی آن اینکه: از دست بنی امیه تا دویست سال کسی جرات نمی‌کرد نام فرزندش را علی یا فاطمه بگذارد،

یعنی درحقیقت کسی لیاقت نداشت نام فرزندش را علی یا فاطمه بگذارد!

ولی الآن در این عصر بدست صاحب کتاب شهادت بر عصمت صدیقه الطاهره س

” اشهد ان فاطمه الزهراء بنت رسول الله عصمه الله الکبری و حجه الله علی الحجج” در بالای ماذنه ها فریاد می‌زنند

و فصی نوشتند در مورد صدیقه الطاهره س

کتاب درسی در عرفان است که نداشته‌ایم کتاب درسی در عرفان در موردصدیقه طاهره صلوات الله علیهاهزارو چهارصد سال گذشته تا لیاقتش در این عصر پیدا شده که چنین چیزی در این عصر ظهور کند

(درخشان ساخت کیهان را یگانه دره‌ی بیضا

ازین فیض آفرینش را وجودی از عدم بینی)

شرح( از نور صدیقه طاهره است که عالم نورانی شده است و از این فیض است که آفرینش از عدم بوجود آمده است

(بیکتایی ذات او علی ع برهان قاطع شد

که این بحرین اعظم را ز ایزد بربهم بینی)

شرح (منظور صدیقه طاهره س از جهت این صدیقه طاهره یکتاست که در

️روایت آمده پیامبر اکرم ص فرمودند: اگر علی نبود کفوی برای فاطمه پیدا نمی‌شد پس یکتاست دُر یگانه است

از آدم تا انقراض عالم کفوی برایش پیدا نمی‌شد

بحرین دو دریا اشاره دارد به سوره الرحمن

” مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ”این دو تا دریا که بهم می‌پیوندند علی و فاطمه‌اند و در بین آنها برزخ رسول خدا است

بعد از این دو دریا لوء لوء و مرجان خارج

می‌شود چه شانیتی دارد این دریا که هر کرمی که هست از این معدن است

معدن رحمت و ۱۱ گوهر والا از این دریا پدیدار می‌شود

(ده و یک گوهر والا ازین دریا پدید آمد

تعالی شانه زینیم که کان هر کرم بینی)

شرح(هر کرم از این معدن است و چه شانیتی دارد این دریا

(شرافت بین که از احمد یکی دختر پدید آمد

کز او ظاهر ودیعتهای حق مکتتم بینی)

شرح(- حافظ:

از رهگذر خاک سر کوی شما بود

هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد*

هر کس هر چیزی که دارد از در خانه شما است

هر امانت الهی که پوشیده بوده در وجود ایشان ظهور کرده است

(غم از دلها گریزان شد نشاطی بی کران آمد

ولی با مهر این بانو معاذ الله بغم بینی)

شرح(-حافظ:

سلطان غم هر آنچه تواند بگو بکن

من برده‌ام به باده فروشان پناه از او

نمی‌توانی مرا غمگین کنی

اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد

من و ساقی به هم تازیم و بنیادش بر اندازیم

ساقی امیرالمؤمنین ع است غم را از دل می‌برد

(بتول آن دخت پیغمبر قدم بنهاد چون ایدر

بساط توده‌ی اغبر همی رشک ارم بینی)

شرح (ایدر: اینجاباغ ارم حسودی می‌کند به این جا چون صدیقه الطاهره س پا در این عالم گذاشته است

(غبار خاک راهش را بتارک عرش می‌ساید

که عرش و کرسی و لوحش همه زیر قلم بینی)

شرح(عرش و کرسی و لوح در تحت تصرف ایشان است

یعنی مقامش از عرش بالاتر است

(خمش عنقا مدیح وی نه اندر خورد تو باشد

کجا ای قطره بتوانی کمال و قعریم بینی)

شرح(- مدح کردن ایشان کار شما نیست تو قطره‌ای

کجا می‌توانی بخواهی قعر این دریا را بشناسی

اشاره به روایت از امیرالمؤمنین ع: ما را از مقام ربوبیت پایین بیاورید بعدهر چه خواستید در مورد ما بگویید، بدرستی که هر چه بگویید به کنه ذات

ما نمی‌رسید

(تولا بایدت هردم زجان با آل پیغمبر ص

اگر مؤمن صفت خواهی که باغ دل خرم بینی)

شرح(اگر مؤمن صفت خواهی که باغ دل خرم بینی

– از جان و دل باید به آل پیغمبر ص محبت داشته باشید اگر می‌خواهید مؤمنانه باغ دلت را خرم ببینی)

“فقیر ابوالفضل ۱۱ شهر جمادی الاخره سنه‌ی ۱۳۰۱”

پایان شعر و فصل دهم

فصل ۱۱ ) آنچه را که در این مقام بر تو تلاوت می‌کنیم تدبر بفرما

عدد ۵ – که پنجمین دایره ابجدی است

گاهی آنرا چنین نویسند (ه)

اشاره دارد به دایره وجود و قوس نزول

و قوس صعود در قرآن:

السجده

یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَهٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ

کار جهان را از آسمان به زمین اداره می‌کند. در پایان، همه‌ی کارها طی مرحله‌ای که به‌اندازه‌ی هزار سال با حساب شماست، به‌سویش برمی‌گردند. (۵)

️ما این قوس صعود و نزول را در همه موجودات می‌بینیم

انسان که از نطفه رشد می‌کند و می بالدتا ایجاد نطفه در او بشود قوس صعود است مرتبه نزول آن نطفه در رحم قرار می‌گیرد تا باز مراحل صعود را طی کند

انسان کامل انسان تمام عیار باز از آن نطفه بوجود می آید و…

اصلاً تمام نظام عالم بر همین دایره نزول و صعود است حرکت دایره‌ای دارد

” یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَهٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ”

خداوند امر را از آسمان بسوی زمین تدبیر می‌کند

هزار سال است از آنچه شما می‌شمارید

سؤال:

المعارج

تَعْرُجُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَهٍ

فرشتگان و موجودی که از همه‌ی فرشتگان برتر است در روزی که معادل پنجاه‌هزار سال است، مرتبه‌به‌مرتبه به‌طرف خدا بالا می‌روند.*(۴)

️شبهات در آن آیه گفته شد هزار سال ودر این آیه گفته شد ۵۰ هزار سال این تناقض نیست؟

جواب: روزهای آخرتی مگر باید مثل هم باشد؟

مگر روزهای دنیا همه با هم برابر است

ساعت‌هایشان تابستان بلند زمستان کوتاه است

روز آخرتی است ایام آخرتی باهم متفاوت است یکی ۵۰ هزار سال طول می‌کشد ویکی هزار سال طول می‌کشد

️نکته: دقت: این جا هزار سال است از آنچه شما می‌شمارید یعنی از سالهای دنیا است

این جا فرمود هزار سال مال امور دنیا است

️یک بحثی است در مورد هزار گرایی

یک عده‌ای هستند هزار گرایان می گویند:

که هر هزار سال اتفاقی می افتد

ما به آن هزار گرایان کاری نداریم.

اما این آیه نشان می‌دهد تدبیر می‌شود از

آسمان بر زمین تا عروج کند هزار سال طول می‌کشد بعدش باید تدبیر دیگری بشود

انگار یک اتفاقات دیگری در عالم می افتد

حالا وقتی این تدبیر شد هزار سال طول کشید بعد از هزار سال یک تدبیر دیگری می‌شود و اتفاق دیگری در جهان می‌شود

آن هزار گرایان حرف آنها یک اصلی داشته اما حرف باید حرف الهی باشد تا انسان اعتماد کند حرف باید حرف الهی، وحی پیامبر ص باشد

ما قبول کنیم این آیه نشان می‌دهد هر هزار سال یک تدبیری در عالم می‌شود

حالا این هزار سال را از زمان پیامبر ص شروع کنیم یا از قبل زمان پیامبر اکرم ص شروع کنیم؟

هر هزاره مگر به تقویم ماست که مثلاً بگوییم دو هزار سال از میلاد مسیح ع گذشت وسر همین هم بود یک عده می‌گفتند سر دو هزار سال اتفاقاتی تو عالم می افتد…مانمیدانیم

ولی می‌خواهیم بگوییم یک چیزی‌هایی هست

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

به این نوشته امتیاز دهید
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.