۱۴۰۲-۱۱-۵ شرح اصول کافی
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدالله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»
پنج شنبه ۱۴۰۲/۱۱/۵، اصول کافی، جلد اول
🧿موضوع: اهل ذکری که مردم به پرسش از ایشان امر شدهاند، ائمه هستند.
⤵️((مقدمه))
⬅️روایات اصول کافی که در بحث امامت است، همه تفسیر آیات است که این آیات، امامان اهل بیت هستند.
این اهل ذکری که خداوند دستور داده است از آنها بپرسید چه کسانی هستند؟
وقتی قرآن میفرماید از اهل ذکر بپرسید، امام در تفسیر آیه گفتند منظور امام است از ما باید بپرسید.
«فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»
⬅️در این باره مفسرین نظریاتی دادهاند و می گویند اهل ذکر یعنی یهود و نصاری. حدیث آن در همین باب هست. قرآن را بگذاریم کنار و برویم از یهود و نصاری بپرسیم!؟ گفته شد در قرآن، هیچ جا به یهود و نصاری، اهل ذکر گفته نشده است. تعبیر اهل الکتاب آمده است.
اینجا هم میفرماید: فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ
نمیفرماید اهل الکتاب!
حال، ذکر چیست؟
ذکر نامی از نامهای رسول الله ص است و نامی برای قرآن است. پس اهل ذکر یعنی اهل بیت پیغمبر ص یعنی اهل قرآن که آن حقیقت وحی نزدشان باشد لذا از امیرالمؤمنین ع روایت داریم که بارها بر منبر میفرمود:
سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی
از من بپرسید، قبل از اینکه مرا نیابید.
یعنی میخواهد بگوید: من اهل ذکرم باید از من سؤال کنید.
⬅️حدیث ششم:
– مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ یُونُسَ عَنْ أَبِی بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ دَخَلَ عَلَیْهِ الْوَرْدُ أَخُو الْکُمَیْتِ فَقَالَ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ اخْتَرْتُ لَکَ سَبْعِینَ مَسْأَلَهً مَا تَحْضُرُنِی مِنْهَا مَسْأَلَهٌ وَاحِدَهٌ قَالَ وَ لَا وَاحِدَهٌ یَا وَرْدُ قَالَ بَلَى قَدْ حَضَرَنِی مِنْهَا وَاحِدَهٌ قَالَ وَ مَا هِیَ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ مَنْ هُمْ قَالَ نَحْنُ قَالَ قُلْتُ عَلَیْنَا أَنْ نَسْأَلَکُمْ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ عَلَیْکُمْ أَنْ تُجِیبُونَا قَالَ ذَاکَ إِلَیْنَا
⤴️ترجمه:
ابوبکر حضرمی میگوید: خدمت امام باقر علیه السلام شرفیاب بودم که برادر کمیت (که از شعراء معروف عرب و مداح اهل بیت است) وارد شد و عرض کرد: خدا مرا قربانت کند، هفتاد سؤال حاضر کرده بودم که از شما بپرسم و اکنون یکى از آنها راهم بخاطر ندارم. (در اینجا این شعر با تصحیف مناسب است)
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
حضرت فرمود: اى ورد یکى را هم بخاطر ندارى؟!! عرض کرد: چرا یکى از آنها بخاطرم آمد فرمود: آن چیست؟ عرض کرد، قول خداى تبارک و تعالى (((اگر نمىدانید از اهل ذکر بپرسید))) ایشان کیانند؟ فرمود: ما هستیم عرض کرد: بر ماست که از شما بپرسیم؟ فرمود: آرى، عرض کردم: بر شماست که بما جواب گوئید؟ فرمود: اختیار با ماست.
📌دست امام است که جواب بدهد یا ندهد!
بعضی سوالها هست ممکن است شما نباید بپرسید!
سؤال یعنی پرسیدن و یک معنایش یعنی سائل که فرمود گدا را رد نکنید؛ سؤال کردن یعنی گدایی کردن، گدایی کنید از اهل ذکر، سؤال کنید از اهل ذکر
⬅️حدیث هفتم:
۷- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ مَنْ عِنْدَنَا یَزْعُمُونَ أَنَّ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ أَنَّهُمُ الْیَهُودُ وَ النَّصَارَى قَالَ إِذاً یَدْعُونَکُمْ إِلَى دِینِهِمْ قَالَ قَالَ بِیَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ نَحْنُ أَهْلُ الذِّکْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُونَ
⤴️ترجمه:
محمد بن مسلم به امام باقر علیه السلام: عرض کرد: همشهریان ما گمان کنند، قول خداى عزوجل (((اگر نمىدانید از اهل ذکر بپرسید))) اهل ذکر یهود و نصارى هستند، فرمود: بنابراین آنها شما را بدین خود دعوت کنند!!! سپس با دست بسینهاش اشاره کرد و فرمود: ما هستیم اهل ذکر و ما هستیم سؤال شوندگان.
📌 آن موقع هم این سؤال درباره یهود و نصارا مطرح بوده است.
نکته اینجاست که چه انتظاری از یهود و نصارا هست. مسلماً می گویند دین شما خراب است و به دین ما در آیید!
نکته بعدی: قرآنی که خودش تبیان کل شیء است، به ما میفرماید بروید از اهل قرآن بپرسید که به قرآن علم دارند و حضرت هم اشاره کردند که از ما باید بپرسید.
آیه قرآن: ” هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ”
🕋 سوره الزمر
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَهَ وَیَرْجُو رَحْمَهَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ
[ﺁﻳﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻔﺮﺍﻥ کنندهای ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ] ﻳﺎ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺎﺕ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﻭ ﻗﻴﺎم ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺗﻲ ﺧﺎﻟﺼﺎﻧﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺁﺧﺮﺕ میترسد ﻭ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺑﮕﻮ: ﺁﻳﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﺯ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ دانشاند، ﻳﻜﺴﺎﻧﻨﺪ؟ ﻓﻘﻂ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﻣﺘﺬﻛّﺮ میشوند. (٩)
– علم در نزد ما اهل بیت است.
علم امام لدنی است. آیا علم او با آن مرجع تقلید که نمیداند مگر اینکه از کتاب خوانده باشد، برابر است. او که بخودی خود نمیداند، مگر کتابی بخواند اما علم امام کتابی نیست. علم لدنی و علم امامت است آیا اینها با هم برابرند؟! نه
این نکته را چه کسی متذکر میشود؟ فرمود شیعیان ما متذکر میشوند که اولو الالباب هستند. آنانکه صاحب مغزند.
«آه آه از دست حرافان گوهر ناشناس
هر زمان خرمهره را با درّ برابر میکنند»
میفرماید:
چون آنها اهل علماند باید مورد سؤال قرار
بگیرند؛ میفرماید از ما بپرسید.
📌 هیچ کسی با امام برابر نیست؛ چون هیچ کسی علم امامت را ندارد.
هر کس هر چه دارد از کتاب خوانده و یاد گرفته است. حالا در این کتاب درست نوشته یا غلط نوشته است؟!….
⬅️حدیث هشتم:
۸- عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع عَلَى الْأَئِمَّهِ مِنَ الْفَرْضِ مَا لَیْسَ عَلَى شِیعَتِهِمْ وَ عَلَى شِیعَتِنَا مَا لَیْسَ عَلَیْنَا أَمَرَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَسْأَلُونَا قَالَ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ فَأَمَرَهُمْ أَنْ یَسْأَلُونَا وَ لَیْسَ عَلَیْنَا الْجَوَابُ إِنْ شِئْنَا أَجَبْنَا وَ إِنْ شِئْنَا أَمْسَکْنَا
⤴️ترجمه:
حضرت امام رضا از على الحسین علیهماالسلام نقل مىفرماید: بر امامان چیزى واجبست که بر شیعیانشان واجب نیست (مانند لباس خشن پوشیدن و غذاى درشت خوردن مجلسى (ره) و بر شیعیان ماست چیزیکه بر ما نیست، (و آن امور دین خود را از ما پرسیدن است) خداى عزوجل ایشان را امر فرموده که از ما بپرسند زیرا فرموده است (((اگر نمىدانید از اهل ذکر بپرسید))) بایشان فرمان داده که از ما بپرسند ولى پاسخ بر ما لازم نیست، اگر بخواهیم پاسخ دهیم و اگر بخواهیم باز ایستیم.
📌 میفرماید:
بر امامان چیزهایی واجب است که بر شیعیان واجب نیست و چیزهایی بر شیعیان واجب است که بر امامان واجب نیست.
(نکات)
یکسری زهد ورزیدنها هست که امیرالمؤمنین ع چه جوری لباس میپوشیدند و غذا میخوردند و یکسری عبادتها هست، امام باید انجام بدهد ولی شیعیانش واجب نیست انجام بدهند …..
حضرت فرمود: من با شما فرق میکنم. من باید مثل پایینترین طبقه اجتماع لباس بپوشم و غذا بخورم ولی شما چنین وظیفه ایی ندارید.
⬅️روایت اهل سنت است: شخص پیش امیرالمؤمنین ع آمد که آقا من محتاجم حضرت فرمود هیچی ندارم به تو بدهم گفت روز قیامت جلویت را میگیرم! حضرت یک مرتبه رنگش پرید گفت قنبر برو زره مرا بیاور ببین حکومت اسلامی دستش است زره اش را آمد بفروشد یکی از شیعیان گفت من میخرم و حضرت پول را گرفت و به فقیر داد. بعد گفت آقا جان این زره مال خودتان.
⬅️روایت: امام زمان عج وقتی میآیند به کارگزارانشان تعهد نامه میفرستند که من مثل پستترین فرد اجتماع لباس میپوشم و غذا میخورم و یکی یکی عهد میکند که باید این جوری باشی……
⬅️روایت: امام زمان عج نسبت به مردم مهربان و نسبت به کارگزاران بسیار سخت گیر است.
📌فرمود چیزهایی بر امام واجب است که بر شیعه واجب نیست و چیزهایی بر شیعه واجب است که بر امام واجب نیست.
⬅️ــروایت: شیعیان ما افضل از ما هستند:
: نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شیعَتُنا اَصْبَرُ مِنّا، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِداکَ، کَیْفَ صارَ شیعَتُکُمْ اَصْبَرُ مِنْکُمْ؟ قالَ: لاَِنّا نَصْبِرُ عَلى ما نَعْلَمُ وَ شیعَتُنا یَصْبِرُونَ عَلى مالایَعْلَمُونَ.
فرمود: اگر ما صبر میکنیم، چیزهایی از علم امامت می دانیم و خاندان صبر و شکیبائیم ولی شیعیان ما، از ما هم شکیباترند. گفتم: جانم به فدایت، چگونه شیعیان شما از شما شکیباترند؟ فرمود: چون صبر ما بر چیزى است که مى دانیم. امّا شیعیان ما صبر میکنند بر چیزى که نمیدانند.
⬅️روایت دیگر:
شعیان ما افضل از ما هستند: در راه ما کشته میشوند و ما بخاطر آنها کشته نمیشویم؛ چون شیعه وظیفه دارد جان امام را حفظ کند.
📌 لذا در کربلا آخرین نفر که کشته شد امام بود. تفاوتهایی بین امام و مأموم هست که بعضی چیزها بر آنان واجب است که بر ما واجب نیست.
⬅️حدیث نهم:
۹- أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ قَالَ کَتَبْتُ إِلَى الرِّضَا ع کِتَاباً فَکَانَ فِی بَعْضِ مَا کَتَبْتُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّهً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ فَقَدْ فُرِضَتْ عَلَیْهِمُ الْمَسْأَلَهُ وَ لَمْ یُفْرَضْ عَلَیْکُمُ الْجَوَابُ قَالَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَإِنْ لَمْ یَسْتَجِیبُوا لَکَ فَاعْلَمْ أَنَّما یَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ
⤴️ترجمه:
محمد بن ابى نصر گوید: به امام رضا (ع) نامهاى نوشتم: که قسمتى از آن این بود خداى عزوجل فرماید: (((اگر نمیدانید از اهل ذکر بپرسید))) و نیز فرموده است (۱۲۲ سوره ۹) (((مؤمنین همگى نتوانند سفر کنند، پس چرا از هر گروه ایشان، دسته اى سفر نکند، تا در امر دین دانش آموزنده و چون باز گشتند، قوم خویش را بیم دهند، شاید آنها بترسند))) بنابراین بر مردم پرسش واجب گشته و بر شما پاسخ واجب نیست، امام علیه السلام مرقوم فرمود: خداى تبارک تعالى فرماید: (۵۰ سوره ۲۸) (((اگر از تو نپذیرفتند، بدان که فقط از هوسهاى خود پیروى مىکنند، گمراهتر از کسیکه پیروى هوس خود کند کیست؟))).
– سؤال کنید از اهل ذکر اگر نمیدانید.
🕋سوره توبه التوبه
وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّهً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَهٍ مِّنْهُمْ طَائِفَهٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ
ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺴﺰﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﮕﻲ [ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺟﻬﺎﺩ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻭﻧﺪ; ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻤﻴﻌﺘﻲ ﮔﺮﻭﻫﻲ [ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ] ﻛﻮﭺ نمیکنند ﺗﺎ ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﻗﻮم ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ، ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪ، ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ [ﺍﺯ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻭ] ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻧﺪ. (١٢٢)
📌 همه مردم که نمیتوانند طلبه شوند. از هر قومی عده ایی نزد امام بروند و بعد میان قوم بر گردند و آنان را انذار کنند. این آیه قرآنی است. گفتم واجب شده سؤال کردن بر آنها و واجب نشد بر شما بر جواب دادن.
🕋القصص
فَإِن لَّمْ یَسْتَجِیبُوا لَکَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ
ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺳﺦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻫﺎﻱ ﻧﻔﺴﺎﻧﻲ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﺮﻭﻱ میکنند ﻭ گمراهتر ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﺪﺍﻳﺘﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻫﺎﻱ ﻧﻔﺴﺎﻧﻲ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﺪ، ﻛﻴﺴﺖ؟ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺩم ﺳﺘﻤﻜﺎﺭ ﺭﺍ ﻫﺪﺍﻳﺖ نمیکند. (۵٠)
📌-این چه جوابی بود که حضرت داد ‼️سؤال چیست؟ این آیه میفرماید شما از اهل بیت سؤال کنید خود قرآن میفرماید که از هر طایفهای یک عده بروند پیش آنها یاد بدهند بعد بیایند در قوم خودشان انذار کنند. راوی خیلی زرنگ و کار کرده بوده است. حضرت با یک آیه جوابش را میدهد: پس اگر استجابت نکردند تورا
🕋الأنفال
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ
ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ! ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻘﺎﻳﻘﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ [ﺣﻴﺎﺕ ﻣﻌﻨﻮﻱ ﻭ] ﺯﻧﺪﮔﻲ [ﻭﺍﻗﻌﻲ] میبخشد، ﺩﻋﻮﺕ میکنند ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﻨﻴﺪ، ﻭ ﺑﺪﺍﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﺩﻣﻰ ﻭ ﺩﻟﺶ حائل ﻭ ﻣﺎﻧﻊ میشود [ﺗﺎ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﺭﺍ ﺣﻖ ﻣﭙﻨﺪﺍﺭﺩ] ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﮔﺮﺩﺁﻭﺭﻱ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ. (٢۴)
– اگر حرفت را نپذیرفتند
‼️اجابت با استجابت چه فرقی دارد؟
در ادبیات عرب قاعدهای داریم که: «کثره المبانی تدل علی کثره المعانی». در عربی در یک کلمه هر چی حرف زیادتر میشود
معنای وسیعتری پیدا میکند مثلاً: اجابت و استجاب؛ اهل و آل ، اهل معنایش خیلی وسیعتر است اهل تهران است نمیتوانیم بگوییم آل تهران است!
کلمه اهل: طرف اهل علم است آیا میتوانیم بگوییم آل علم است؟ خانواده علم است؟ نه؛ چون یک ” ه” اضافه دارد. اجابت برای دعا و خواسته است استجابت یعنی همه را میپذیرد. تو و همهی خواستههایت را میپذیرد، اما اجابت دعایت را میپذیرد.
📌امام میفرماید این نیست که همه میپذیرند. خود پیغمبر ص را مسلمانها نمیپذیرند!
اگر امام جواب نمیدهد میبیند این دنبال هوای نفس خودش است. دنبال علم نیست دنبال معرفت نیست.
⬅️مگر خلیفه دوم نبود؟! درحالیکه نبی اکرم اسلام در بستر بیماری وفات بسر میبردند به اطرافیانش فرمود قلم و دوات بیاورید برایتان بنویسم که تا بعد از من گمراه نشوید عمر نگذاشت قلم و دوات را بیاورند و گفت: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیَهْجُرُ»؛ این دارد هذیان میگوید.
❤️رسولُ اللَّهِ (ص) فرمودند: ” ما اوذِیَ أحَدٌ مِثلَ ما اوذِیتُ فی اللَّهِ” هیچ پیامبری مثل من اذیت نشد 📌پس از کسی که باید برویم سؤال کنیم و بپرسیم امام است!!!
📌نکته: سؤال کردن از اهل ذکر منوط به حضور فیزیکی است یا در غیاب هم میتوان پرسش و در خواست کرد؟
بنا به اعتقاد شیعه میشود.
امام زمان عج اهل ذکر است پس از ایشان میتوان درخواست کرد. قرآن فرموده است: در خواست کنید سؤال کنید پس میتوانید با امامتان مرتبط بشوید. حالا اینکه امام را ببینید یا نه، بحثی دیگر است امام خودش خوب میداند چگونه راهنماییتان کند و چه کسی را یا چه کتابی را سر راهتان قرار دهد. لازم نیست خود حضرت بیاید پاسخ دهد. وقتی به حضرت متوسل میشوید کتابی را باز میکنید میبینید جواب سوالتان این جاست یا با کسی برخورد میکنید جواب سوالتان را میدهد. شما سؤال کنید، خود حضرت آنجایی که لازم است یا در قلبت الهام میکند یا در خواب میبینید. راه برای آنها زیاد است اگر واقعاً دنبال حقیقت باشید و دنبال هوای نفستان نباشید.
🌀جناب ابن سینا فرمود: من هر وقت در سؤال علمی گیر میکردم، به مسجد میرفتم و دو رکعت نماز میخواندم، حل میشد.
🌀جناب ملأ صدرا فرمود: در بعضی از مسائل فلسفی گیر میکردم پیاده به حرم حضرت معصومه ع میرفتم. به محض رسیدن، مسئله برایم حل میشد.
🌀خود بنده خیلی سؤالهایی را گیر کردم. خودم سؤال میکردم میگفتم: خدایا یا صاحب الزمان عج جواب چیست؟ مساله حل میشد.
📌امام حی و زنده است. شما بخواهید از ما، ما میدهیم.
پایان باب
**باب بعدی
(کسانیکه خدای تعالی ایشان را عالم نامیده است، ائمه میباشند.
⬅️حدیث اول:
۱- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَهِ عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ بْنِ الْقَاسِمِ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ سَعْدٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّمَا نَحْنُ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ عَدُوُّنَا وَ شِیعَتُنَا أُولُو الْأَلْبَابِ
⤴️ترجمه:
امام باقر علیه السلام راجع بقول خداى تعالى عزوجل
(۹- سوره ۳۹) (((آیا کسانى که دانند با کسانیکه ندانند یکسانند، تنها خردمندان بیاد میگیرند))) فرمود: ما هستیم کسانى که میدانند و آنها که نمىدانند دشمنان مایند و شیعیان ما خردمندانند.
🕋الزمر
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الْآخِرَهَ وَیَرْجُو رَحْمَهَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ
[ﺁﻳﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻛﻔﺮﺍﻥ کنندهای ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ] ﻳﺎ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺎﺕ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﻭ ﻗﻴﺎم ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺗﻲ ﺧﺎﻟﺼﺎﻧﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺁﺧﺮﺕ میترسد ﻭ ﺑﻪ ﺭﺣﻤﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺑﮕﻮ: ﺁﻳﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﺯ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻭ دانشاند، ﻳﻜﺴﺎﻧﻨﺪ؟ ﻓﻘﻂ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﻣﺘﺬﻛّﺮ میشوند. (٩)
📌- بدرستی که کسانی که دارای لب هستند، متذکر میشوند یعنی اولو الالباب؛ شیعیان ما که مغز دارند لب دارند که لب به معنی درون است که خدا فرمود درونشان پوک نیست.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ
ﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ آوردهاید! ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺻﺎﺩﻗﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ [ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻲ ﻛﻪ کاملترینشان ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺍﺳﻠﺎم ﻫﺴﺘﻨﺪ.](١١٩)
📌فرمود: آن کسانی که میدانند ما هستیم و آن کسانی که نمیدانند دشمنان ما هستند. یعنی بالذاته نمیدانند ….
⬅️حدیث دوم:
۲- عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَیْدٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ قَالَ نَحْنُ الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ عَدُوُّنَا الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ وَ شِیعَتُنَا أُولُو الْأَلْبَابِ
⤴️ترجمه: و باز راجع به این آیه فرموده است: ما هستیم کسانى که میدانند و دشمنان ما نادانانند و شیعیان ما خردمندانند.
⬅️محدثین می گویند یک روایت باید چند تا سلسله سند داشته باشد تا احتمال کذب آن کم باشد، لا اقل راوی چهار نفر باشد. فرمود: شیعه ما متذکر میشوند و دیگران نمیفهمند و می گویند این علی و دیگران باهم چه فرقی میکنند؟!
📌این همه حدیث داریم پیامبر اکرم ص فرمود: من شهر علمم و علی هم در آن است. این احادیث درست همین سخن پیغمبر است.
الحمدلله علی الولایه