ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۰-۱۲-۱۹ شرح اصول کافی

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه ۱۴۰۰/۱۲/۱۹ (اصول کافی)

موضوع: باب حجتهای خدا بر خلقش

روایت (۴)

حمزه بن طیار گوید: امام صادق علیه السلام بمن فرمود بنویس، سپس برایم املا کرد: از عقیده ماست که خدا نسبت به آنچه به بندگان داده و بایشان معرفی کرده احتجاج کند. بسوی ایشان فرستاده و برایشان کتاب نازل کرده که در آن امر فرموده و نهی فرموده، بنماز و روزه امر فرموده (روزی بین الطلوعین دروادی معرس) پیغمبر (ص) را از انجام نماز خواب ربوده (و نماز صبحش قضا شد) خدایش فرمود: من ترا بخواب برم و من ترا بیدار کنم هر وقت از خواب برخاستی نماز بخوان تا مردم بدانند اگر از نماز خوابشان ربوده باید چه کنند، چنان نیست که ایشان گویند: چون پیغمبر از نماز خوابش ربود، هلاک گشت و هم چنین است موضوع روزه (خدایتعالی فرماید) من مریضت می‌کنم و من بهبودت می‌دهم. چون شفایت بخشیدم روزه را قضا کن، سپس امام صادق (ع) فرمود: همچنین در هر چیز (از او امر خدا) که بنگری هیچکس را در تنگی و فشار نمی‌بینی، کسی را نمی‌بینی جز اینکه خدا بر او حجت دارد و خدا را نسبت بکار او مشیت است، من نمی‌گویم مردم هر چه خواهند بکنند سپس فرمود: خداست که راه را نشان دهد و نشان ندهد (پس کار مردم بدست اوست و بخود واگذار نیستند) و باز فرمود: مردم به کمتر از طاقتشان مأمورند و نسبت بهر چه مأمورند توانائی دارند و هر چه از طاقتشان خارجست از عهده ایشان ساقط است ولی در مردم خیری نیست (زیرا ایشان پس از چنین منت و اتمام حجت و توسعه سهولت ناسپاسی خدا کنند و در پرسش و طاعتش کوتاهی ورزند) سپس (آیه ۹۲ سوره توبه را که در باره جهاد است) تلاوت فرمود (((بر ناتوان و بیماران و کسانیکه مالی ندارند تا انفاق کنند تکلیفی نیست))) پس جهاد را از ایشان برداشت (و بعد از یک جمله فرماید) (((بر نیکوکاران راه اعتراضی نیست و خدا آمرزنده و مهربانست و تکلیفی نیست بر کسانیکه چون پیش تو آمدند که مرکوبشان دهی گفتی چیزی که شما را بر آن سوار کنم -))) پس از اینها هم که مرکوب نداشتند جهاد را برداشت

شرح حدیث:

در این حدیث خداوند رسول الله را خوابانید تا این مسئله را تشریع کند که اگر کسی خواب ماند چه کار باید کند آیا اگر کسی خواب ماند هلاک شده، نه اینطور نیست،

ترک عمدی نماز و روزه عذاب دارد اما اگر طرف خوابش برد یا مریض شد عذاب ندارد بلکه قضای آن را بجای بیاورد.

خدا خواسته دراین موقعیت قرار گرفته و خوابش ببرد

ولی وقتی بیدار شد باید قضای نماز را بجا آورد.

اینگونه نیست انسان هر کاری بخواهد انجام بدهد، دست انسان نیست مشیت خدا باید باشد.

خداوند هدایت می‌کند و گمراه می‌کند و شیطان واسطه گمراهی است، باید اسماء خدا تجلی کند یکی از اسماء خدا مضل است و یکی از اسماء خدا هادی است.

شیطان مظهر المضل وپیامبر مظهر اسم الهادی است

تمام احکام مال وقتی است که طرف توانایی آن را دارد و تنها چیزی که درهر شرایطی باید انجام شود نماز است …

در مردم خیری نیست یعنی کار آسانست اما مردم اکثراً بدنبال خوبی نیستند

بعد حضرت این آیه را تلاوت کرد،

التوبه

وَلَا عَلَی الَّذِینَ إِذَا مَا أَتَوْک لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَا أَجِدُ مَا أَحْمِلُکمْ عَلَیهِ تَوَلَّوا وَّأَعْینُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا یجِدُوا مَا ینفِقُونَ

همچنین، رزمندگانی که وسیله‌ی سواری ندارند، اشکالی ندارد که به جبهه نیایند: همانانی که وقتی پیشت آمدند تا مرکبی برایشان تهیه کنی و تو گفتی: «چیزی در دست‌وبالم نیست تا بر آن سوارتان کنم»، از شدت غصه با چشمانی اشک‌بار، از پیشت برگشتند که چرا خودشان پولی ندارند تا وسیله‌ای دست‌وپا کنند! (۹۲)

کسی برای خودش نباید تکلیف درست کند مثلاً نذر کند و یا عهد کند برای خود تکلیفی را واجب کرده است…..

چون اینها را باید خود انسان جواب بدهد.

اول حدیث فرمود، خداوند احتجاج می‌کند، جایی که خودش را معرفی می‌کند و به گوش طرف می‌رسد در آن شرایط باز خواست می‌کند. اما در غیر اینصورت باز خواستی نیست

((باب هدایت از جانب خداست))

انسان وقتی هدایت می‌شود و شیرینی هدایت را می‌چشد دوست دارد همه را دعوت کند،

آیه قران، سوره طه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

طه

مَا أَنزَلْنَا عَلَیک الْقُرْآنَ لِتَشْقَیٰ

پیامبر! قرآن را بر تو نفرستادیم تا به زحمت بیفتی؛ (۲)

که چرا ایمان نمی اوردند؟

روایه: ۱

ثابت بن سعید گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: ای ثابت شما را با مردم چکار؟ از مردم دست بردارید و هیچکس را بمذهب خود نخوانید، بخدا اگر اهل آسمانها و اهل زمینها گرد آیند تا بنده‌ای را که خدا گمراهیش را خواسته، هدایت کنند نتوانند، و اگر اهل آسمانها و اهل زمینها گرد آیند تا بنده‌ای را که خدا هدایتش را خواسته، گمراه کنند نتوانند، از مردم دست بردارید و هیچکس نگوید: این عموی من،

برادر من، پسر عموی من، همسایه من است (و من نمی‌توانم نزدیکانم را در گمراهی ببینم) زیرا چون خدا نسبت به بنده‌ای اراده خیر نماید روحش را پاک کند پس هر مطلب حقی را بشناسد و هر زشت و باطلی را انکار کند، پس از آن خدا در دلش مطلبی اندازد که کارش را فراهم آورد. (یعنی ولایت ائمه را بدلش اندازد که سعادت و نجاتش را فراهم آورد)

کسی را به ولایت دعوت نکنید چرا؟ بخدا قسم اگر تمام اهل اسمان و زمین جمع شوند یک بنده‌ای را هدایت کنند که خدا بخواهد گمراه کند نمی‌تواند هدایتش کنند حتی فرشته‌ها هم بیایند اگر خدا خواسته گمراه شود نمی‌تواند او را هدایت کنند.

هدایت و ضلالت بدست خداست، لاحول ولا قوه الا بالله.

وقتی خدا بخواهد انسانی هدایت بشود انسان می‌رود طرف حرفهای خوب و هیچ حرف بدی را نمی‌شوند وحرفهای بد را انکار می‌کند و می‌رود طرف حرفهای خوب.

انسان‌ها که مولا دارند و تحت ولایت هستند جمعیت دارند وقتی به اینطور انسان‌ها بلا می‌خورد می گویند ما امام داریم و وقتی پول و مالی به انها می‌رسد طغیان نمی‌کنند.

حضرت می‌فرماید با زور کسی را به ولایت دعوت نکنید.

امیرالمؤمنین ع فرمودند:

اگر همه دنیا را یک کاسه کنم بدهم به دست دشمنم او مرا دوست نخواهد داشت

و اگر بینی کسی که مرا دوست دارد ببرم او دشمنم نخواهدشد

حواس خود را جمع کنید فکر نکنی تو می‌توانی هدایت کنی

وقتی خواستی کسی را هدایت کنید یک حدیث بگویید اگر اهلش باشد می‌آید و اگر اهلش نباشد نمی‌پذیرد

روایه: ۲

امام صادق علیه السلام فرمود: چون خدا خیربنده‌ای را خواهد، اثری از نور در دلش گذارد و گوشهای دلش را باز کند و فرشته‌ای بر او گمارد که نگهدارش باشد و چون برای بنده‌ای بد خواهد، اثری از سیاهی در دلش افکند و گوشهای دلش را به بندد و شیطانی بر او گمارد که گمراهش کند، سپس این آیه (۱۲۶ سوره ۶) را قرائت فرمود: (((هر که را خدا خواهد هدایت کند، سینه او را برای اسلام آوردن بگشاید. (عاشق و فریفته شود) و هر که را خواهد گمراه کند سینه‌اش را تنگ و سخت کند که گوئی به آسمان خواهد رفت)))

شرح

وقتی خداوند خیر بنده‌ای را بخواهد در دلش نقطه‌ای از نور قرار می‌دهد اثری از نور یک نقطه نورانی می‌گذارد در دلش بعد گوشهای دلش را باز می‌کند بعد فرشته را بر او می‌گمارد تا اورا نگه دارد

” فرشته‌اش به دو دست دعا نگه دارد

انسانی که مؤمن ومراقب است وقتی برود طرف گناه در قلبش یکی می‌گوید این کار را نکن این همان ندای فرشته است

وقتی خدا بدی بنده را بخواهد یک نقطه سیاه می‌گذارد در دلش و گوشهای دلش را می‌بندد بعد می‌گمارد برای او شیطانی که او را گمراه کند

بعد حضرت این آیه را خواند:

الأنعام

فَمَن یرِدِ اللَّهُ أَن یهْدِیهُ یشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَن یرِدْ أَن یضِلَّهُ یجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیقًا حَرَجًا کأَنَّمَا یصَّعَّدُ فِی السَّمَاءِ کذَٰلِک یجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَی الَّذِینَ لَا یؤْمِنُونَ

هرکه را خدا لایق راهنمایی بداند، ظرفیت درونی‌اش را برای پذیرش اسلام بیشتر می‌کند و هرکه را بخواهد از سر بی‌لیاقتی‌اش به‌حال خود رها کند، ظرفیت درونی‌اش را برای پذیرش حق آن‌قدر کم می‌کند که انگار می‌خواهد جانش دربیاید!* خدا کسانی را که او و آیه‌هایش را باور نمی‌کنند، این‌طور به پلیدی می‌کشاند. (۱۲۵)

ضیق: تنگی است و حرج: هم به معنی تنگی است منتهی ضیق با حرج فرقی دارد

وقتی جایی در اصلش تنگ باشد ضیق بکار می‌رود

اما اگر جایی براثر قرار دادن چیزی تنگ شده باشد حرج است وکلمه حراج از همین است چون اجناس را روی هم می‌ریزند وجا تنگ می‌شود

نور خدا در دلی بخواهد بیاید باید ظرف وسیع و پاک باشد بتواند برتابد

واگر خدا بخواهد هدایتش کند شرح صدر پیدا می‌کند

اما قلبی که تنگ است بقدر تنگ است که این خودش دارد می زند بیرون! که دیگر جایی برای خدا نمی‌ماند!

از دعاهای آقاجان:

خداوند به شما شرح صدر عنایت کند

یک روزی در محضر آقاجان بودیم فرمودند:

خداوند شرح صدر روز افزون عنایت کند

اصلاً ملاک انسان به آن شرح صدر است

در برزخ یک نفر سینه‌اش یک سال گستردگی دارد

یک نفر الف سنه هزار سال گستردگی دارد آنطرف معلوم می‌شود

نکته:

اگر دیدی وسوسه در دلت می‌شود

وسوسه‌ها گاهی از خود نفس است

گاهی از جانب شیطان است، یک چیزی دارد وسوسه‌ات می‌کند باید چکار کنی؟

روایت:

” آمَنْتُ بِاللّٰهِ وَبِرَسُولِهِ مُخْلِصاً ”

من مؤمن به خدا و پیغمبرم این را بگویی

اگر از ناحیه شیطان باشد قطع می‌شود اعلام کن من ایمان دارم به خدا و پیغمبر

و یا وقتی تحت فشار بودی مسئله‌ای بود که شیاطین به شما هجوم آورده بودند برای خودت اذان بگو فراری می‌دهد شیطان را لازم هم نیست

وقت نماز باشد اذان اعلان توحید است

اذان بگو وسوسه قطع می‌شود اما اگر از جانب نفس است باید مبارزه کنید با نفس

روایت ۳

و فرمود: امر تشیع خود را برای خدا قرار دهید نه برای مردم، زیرا آنچه برای خداست بحساب او گذارده شود و آنچه برای مردم است، بسوی خدا بالا نرود: بخاطر دینتان با مردم ستیزه نکنید، زیرا ستیزه کردن دل را بیمار کند، خدایتعالی به پیغمبرش (ص) فرمود: (((تو نمی‌توانی کسی را که دوست داری هدایت کنی، بلکه خدا هر که را خواهد هدایت کند) و فرموده است (۱۰۰ سوره ۱۰) (((مگر تو می‌توانی مردم را مجبور کنی که ایمان آورند))) مردم را رها کنید زیرا آنها از مردم تعلیم گرفتند و شما از رسولخدا (ص) تعلیم گرفتید. من از پدرم شنیدم که می‌فرمود: چون خدای عزوجل بر بنده‌ای نویسد که باید در این امر (تشیع) داخل شود از رفتن پرنده به آشیانه‌اش شتابنده‌تر شود

: امام صادق ع

امر خودتان را برای خدا قرار بدهید و برای مردم قرار ندهید

یعنی اگر اهل ذکروعبادت و …. هستی برای خودت نگه دار نه برای مردم

کارت برای خودت باشد

چرا که هر چیزی که برای خدا هست برای خداست اگر به دیگران بگویی می‌شود برای مردم

آن چیزی که برای مردم باشد بالا نمی‌رود

و در مورد دین خود با مردم بحث نکنید خصومت نکنید

یعنی جنگ و جدل نکنید که باعث مریضی دل می‌شود

خداوند به پیامبر ص فرمود:

تو نمی‌توانی هدایت کنی هر که را که دوست داری

لکن خداوند هدایت می‌کند هر کس را که بخواهد

تفسیر دیگر این آیه: إِنَّک لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ

کسی را که تو دوست می‌داری تو هدایت نمی‌کنی یعنی کسی را که تو دوست می‌داری خدا هدایت میکندچون پیامبراکرم ص هر کسی را دوست نمی‌دارد

امام صادق ع: مردم از مردم می‌گیرند

این شماها هستید که از پیامبر می‌گیرید

از پدرم شنیدم هنگامی خداوند نوشته بر بنده‌ای در این امر (تشیع، ولایت) وارد شود از رفتن پرنده به آشیانه‌اش شتاب تر باشد. شما نمی‌خواهد خودتان را به زحمت بیندازید

(روایت ۴)

فضیل بن یسار گوید: بامام صادق علیه السلام عرض کردم مردم را به امر تشیع دعوت کنیم؟ فرمود: نه، ای فضیل! چون خدا خیر بنده‌ای را خواهد بفرشته‌ای فرمان دهد که گردنش بگیرد و او را خواه یا ناخواه در امر تشیع در آورد.

خوب است بگویی به دیگران ولی بدان هدایت بدست تو نیست.

بسیار کسان بوده‌اند که از دل کفر هدایت شده و به دامن اسلام آمده‌اند

(پایان کتاب عقل و علم و توحید از کتاب کافی)

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.