۱۴۰۱-۵-۱۵ شرح زیارت جامعه کبیره جلسه ۹
بسم الله الرحمن الرحیم
شنبه ۱۴۰۱/۵/۱۵) شب نهم محرم
(ان ذکر الخیر کنتم اوله و اصله و فرعه و معدنه و ماویه و منتهاه،
شما معدن خوبی هستید یعنی خوبی در هر کسی هست از شماست.
اینجا منظور جسم انها نیست، بلکه مقام نورانی انهاست.
روایت: اگر همه سخاوت در یک نفر جمع بشود، می‌شود حسین ع.
روایت: سخاوت شاخه‌ای از شاخه‌های بهشت است، هرکسی چنگ بزند، به بهشت کشیده می‌شود.
روایت: از گناه و خطای جوان سخاوتمند بگذرید چرا؟ چون بالاخره خدا دست او را می‌گیرد.
اصل این شاخه سخاوت سید الشهداء است و اصل آن نور اهل بیت است.
معدن عدل امیرالمؤمنین ع است چون واسطه فیض خداوند است.
خوبی‌ها در زمینهای مختلف فرق دارد.
روایت از اقا موسی بن جعفر ع: بعضی از شیعیان خیلی نماز می‌خوانند بعضی از انها خیلی صدقه می‌دهند بعضی‌ها خیلی روزه می گیرندوووو
یعنی (هر کسی در شعبه ای از خوبی قدم می‌گذارد) و حالا کدام افضل‌اند؟ فرمود کسیکه علم و معرفت بیشتری دارد افضل است.
امام سجاد ع کتاب عبادت امیرالمؤمنین ع را می‌خواند دفترچه ذکر بود، امام سجاد که به سید الساجدین معروف است دائم در سجده بود، کتاب را با ناراحتی زد زمین و فرمود چه کسی می‌تواند مثل علی ع عبادت کند.
و در شجاعت چه کسی مثل علی ع می‌تواند باشد.
رسول الله فرمود، علمدار من در دنیا و آخرت امیرالمؤمنین ع است.
امیرالمؤمنین ع فرمود از علمی از من سؤال کنید که جبرییل و میکاییل از آن خبر ندارند.
درخبراست امام حسن ع سفره دار بود و مهمان آمده بود چیزی نداشت آمد سراغ بیت المال برای گرفتن عسل به قنبر گفت سهمیه عسل مرا که فردا قرار است تقسیم شود الان بده چون مهمان دارم..
امیرالمؤمنین ع آمد و دید عسلها کم شده و غضب کرد فرستاد دنبال امام حسن و ایشان آمد و غضب امام علی را دید به جان عمویش جناب جعفر طیار قسم دادند…. که چرا فقط زودتر سهم خود را از بیت المال گرفته…
هاتف اصفهانی شعری دارد خطاب به امیرالمؤمنین ع
((سرافیلت روان از راست، میکالت دوان از چپ
ملائک لافتی‌خوانان، بَرَندت تا صف هیجا
به دستی تیغِ چون آب و به دستی رُمحِ چون آتش
برانگیزی تکاوردُلدُل هامون‌نورْد از جا
عیان در آتش رُمح تو، ثعبان‌های برق‌افشان
نهان از آب شمشیر تو، دریاهای طوفان‌زا))
خوبی در همه زمینه‌ها در وجود امام جمع است
از باطن امام خوببها را هرکسی به اندازه ظرف وجودی خودش می‌گیرد.
«بابی انتم و امی و نفسی» پدر و مادر و جانم نثار شما باد
«کیف آصف حسن ثنائکـــــــم» چگونه وصف کنم ثنای شما را.
امیرالمؤمنین ع خودش نتوانست خودش را وصف کند.
امیرالمؤمنین ع فرمود ما را از مقام ربوبیت پایین بیاورید و آنچه خواستید بگویید، بدرستی هر چه بگویید به کنه ذات ما نمی‌رسید،
حدیث امیرالمؤمنین ع کتابت می‌کرد و امام حسین قلم را از ایشان می‌گرفت و امام علی ع فرمود به جناب سلمان که حسین ع را سرگرم کند و جناب سلمان پرسید حسین جان نام پدرت چیست؟ ابا عبدالله فرمود نام پدرم را در کدام عالم می‌گویی؟ درعرش و یافوق عرش ویا کرسی و……در عرش اینست ودر فوق عرش …
و امیرالمؤمنین ع فرمود حسین جان مراعات سلمان را کن، سلمان بیشتر از این طاقت ندارد.
رسولخدا در حدیثی فرمود: ای علی تو با انبیاء بودی پنهان و بامن هستی در اشکارا.
جناب شهریار
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی
ها علىٌّ بشر کیف بشر
ربه فیه تجلى و ظهر
بوی ربوبیت از امیرالمؤمنین ع استشمام می‌شود.
دو نفر از ائمه دیوانه زیاد دارد یکی امیرالمومنین ع و یکی سید الشهداء
الحمدلله علی الولایه