۹۸-۱۱-۱۱ اسرار سوره کهف
بسم الله الرحمن الرحیم
رب زدنی علما
دعای ندبه جمعه ۹۸/۱۱/۱۱
عنوان: اسرار سوره کهف ولایت
در تتمه بحثی که پیرامون آن نکاتی از سوره کهف مطرح کردیم.
ان سه داستان و مرموز و اسرار امیزی که در سوره کهف آمده و از انجا که آن سوره حاوی اسرار ولایت است که این سه داستان مربوط میشود به سه افق از افقهای ولایت.
که اصحاب کهف گروهی هستند از اولیا
حضرت خضر و حضرت موسی و آن فردی که همراه حضرت موسی آمد (فتی) که توانست خود را به مجمع البحرین برساند و ادامه مسیر را حضرت موسی با حضرت خضر ع رفتند.
و بعد جناب ذوالقرنین که اصلاً تنهاست نه لشگری نه خدمی نه حشمی دارد تک و تنهاست یک نفر است فرد است.
حضرت موسی و خضر ع تثنیه هستند.
اصحاب کهف جمع هستند.
(فرد و تثنیه و جمع)
و در هرکدام از این سه داستان باز اشاره به سه میبینیم.
در داستان اصحاب کهف در شما انها میفرماید
سه تا بودند چهارمی سگ انها
پنج تا بودنند و ششم سگ انها
هفت تا بودنند و هشتم سگ انها
باز هم سه قول میآورد که این سه با سه تا داستان درسوره کهف و هر کدام آن باز سه ملحوظ است.
در اینجا به این صورت است.
در داستان حضرت خضر و حضرت موسی، حضرت خضر سه داستان نشان حضرت موسی می دهد و در داستان ذوالقرنین هم سه تا سفر دارد
سفر به مغرب شمس و مشرق شمس و بین السدین
این سه در هر سه تایی انها هست که سه تا سه میشود نه (۹)
در سوره کهف ثلاث مائه سنین /نمیگوید ۳۰۹ بلکه میگوید ۳۰۰ سال وافزودن ۹ را.
و این سه رمزی دارد و اینکه از جمع بطرف فرد میرود
اول گروه و بعد دو نفر و بعد فرد
باز در داستان حضرت موسی و خضر که در وسط آمده این رعایت شده. یعنی آن مساکین مربوط به کشتی جمع هستند.
قتل غلام که ابو هما صالحا مؤمنین و دوتا بودند بخاطر آن دو مؤمن این کار شد تثنیه است و آن یتیمین فی المدینه
که ابو هما صالحا فرد است از کثرت به وحدت می اید و همینطور مقام بالاتر میرود. و آن صالح که بالاترین مقام وبعد پایینتر آن دو نفر مؤمنین هستند بعد می اید پایینتر که مساکین هستند یا مستضعفین محسوب میشوند. و درجات در این سه داستان ملحوظ است
بعد ارتباطات بین این داستانها مشاهده میشود
مثلاً در داستان اصحاب کهف صحبت از خورشید میشود که صحبت از طلوع و غروب خورشید پیش می اید.
در داستان ذوالقرنین هم ذوالقرنین به مشرق شمس میرود یعنی بین این دو داستان خورشید مشترک است
یا در داستان حضرت موسی و خضر به مجمع البحرین میروند محل تلاقی دو دریا است. و ذوالقرنین در
بین السدین یعنی محل بین دوتا سد است. ارتباطاتی بین این داستانها است.
در داستان اصحاب کهف پناه ببرید به کهف
آیه ۱۶
الکهف
وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَی الْکهْفِ
ودر داستان حضرت موسی و خضر موقعی که پناه به صخره میبرند
الکهف
قَالَ أَرَأَیتَ إِذْ أَوَینَا إِلَی الصَّخْرَهِ
انها به کهف پناه بردند و اینها به صخره پناه میبرند.
در داستان اصحاب کهف انها میخوابند ودر داستان حضرت موسی و خضر فراموشی را زیاد می بینیم.
نسیا حوتهما
فراموشی مثل خواب است که انسان در خواب تکلیف ندارد و در فراموشی انسان مواخذه نمیشود.
مقامات اولیا که عدهای هستند مثل اصحاب کهف هستند که انها بی خبر از عالم و آدم هستند و در کهف ولایت بی خبر از همه چیز هستند. از گذر زمان بی خبر هستند
در داستان حضرت موسی و حضرت خضر بحث امداد الهی است. مدد به مساکین و مدد به پدر و مادر مؤمن و بعد مدد به غلامین یتیمین فی المدینه میکند.
امداد میکنند انها، بی خبر بودند اصحاب کهف در حالی بسر میبرند بی خبر از همه چیز.
اما اینجا بحث امداد الهی است که مدد میکند مؤمنین و صالحین و به کمک انها میروند.
بحث از ابتدا و انتهای عالم هستی میشود یعنی مطلع و مغرب شمس از بالاترین درجه آن طلوع خورشید تا غروب خورشید همه را سیر میکند.
از بالاترین افق تا غروب خورشید که آن پایینترین مرتبه نزول است.
ودر هر مرتبهای افرادی حضور دارند در مغرب شمس افرادی هستند که میگوید میخواهی اینها را عذاب کن میخواهی به خوبی رفتار کن که قسیم الجنه والنار است.
تقسیم کننده بهشت و جهنم آن انسان کامل، آن ولی الله است که به گرد آن چشمه گل آلود جمع هستند
اما به مطلع شمس میروند انجا هیچ صحبتی و حرف و حدیثی پیش نمی اید.
فقط میفرماید یافت خورشیدی که بر انها طلوع میکرد
خورشید بر انها طلوع میکند، برای انها طلوع میکند خورشید آن حقیقت رسول الله است و هیچ ستر و حجابی ندارند انجا سکوت محض است و هیچ حرفی رد وبدل نمیشود انجا پرده و حجابی نیست چون گفتگو برای انتقال معانی است.
عدهای در انجا در افقی هستند از اولیا که اصلاً پرده بین انها کنار رفته.
تا می اید در بین السدین آن برزخ و ان واسطه انجا از جناب ذوالقرنین امداد میخواهند. و سه گروه هستند یک گروه را عذاب یا ثواب کن چون در غروب و تاریکی هستند.
عدهای در طلوع محض هستند متصل به حقیقت رسول الله.
عدهای در در برزخ هستند کمک وامداد میخواهند یاعلی مدد میگوید
یأجوج و مأجوج فساد میکنند میخواهند جلوی فساد گرفته شود و خوب باشند
اینها سه طبقه از اناس هستند
الواقعه
وَکنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَهً
وشما سه گروه شوید: (۷)
(فَأَصْحَابُ الْمَیمَنَهِ مَا أَصْحَابُ الْمَیمَنَهِ
سعادتمندان، چه بلند مرتبهاند سعادتمندان!(۸)
اینها همان بین السدین هستند)
(وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَهِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَهِ
و شقاوتمندان، چه دون پایهاند شقاوتمندان!(۹)
اینها مغربیان هستند)
(وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ
و پیشی گیرندگان [به اعمال نیک] که پیشی گیرندگان [به رحمت و آمرزش] اند، (۱۰)
أُولَٰئِک الْمُقَرَّبُونَ
اینان مقرباناند، (۱۱)
اینها مطلع شمس هستند انها مقربان هستند)
وَکنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَهً
وشما سه گروه شوید: (۷)
و بعد سه سفر است مغرب شمس و مطلع شمس و بین السدین و سه گروه هستند از اولیا و در داستان حضرت خضر وموسی هم سه گروه هستند
مساکین و مؤمنین و صالحین و اینجا سه افق است
و اولیا هستند وحالات خاص خودشون را دارند
وتمام سوره رمز است که باید دقت شود.
علم قران نزد امام زمان است و خیلی مطالبی است باید امام زمان انشاالله با فرج خود پرده از اسرار قران بر دارد و حقایق قران را برملا کند
انشاالله خداوند فرج ایشون را برساند و ما را جزو یاران حضرتش قرار بدهد.
اللهم امین بعدد کلماتت امین
الحمدالله علی الولایه