۱۴۰۰-۷-۱۲ رحلت رسول الله ص و شهادت امام حسن ع
بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه ۱۴۰۰/۷/۱۲ (شب رحلت پیامبر اکرم ص و شهادت امام حسن)
امشب مصادف با شب رحلت بلکه شهادت رسول خدا ص و همینطور شهادت سبط گرامی ایشان امام حسن مجتبی ع است.
این ایام هم که ما عزادار و داغدار مولایمان حضرت شیخ نجم الدین طبری آملی هستیم
قال رسول الله ص إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَهٌ لَا یسُدُّهَا شَیءٌ إِلَی یوْمِ الْقِیامَهِ
هرگاه عالمی بمیرد رخنهای جبران ناپذیر در اسلام ایجاد میشود که تا روز قیامت هیچ چیز آن را فرو نمیپوشد.
در حدیث اسلام را تشبیه میکند به یک دژ که علما آن آجرها و یا آن مصالحیاند که آن دژ را بوجود میآوردند وقتی می گوییم اسلام دژ است و دیوار است چه نوع دیواری است؟ و این دیوار را چه چیز درست میکند؟
آجر و مصالح اش چیست؟ در جواب علما هستند.
بحث فلسفی: ما اموری داریم ذهنی و این امور ذهنی از فعالیتهای عقلی است که این امور در خارج وجودی ندارد فقط ظرف تحققش ذهن است. یعنی یک امور و مفهوم کلی که در خارج وجود ندارد
و اون از ساختههای عقل است نه به این معنا که بی حقیقت است حقیقت دارد اما در خارج وجود ندارد مگر در ضمن افرادش مثل اینکه: می گوئیم صراط مستقیم و هر روز از خدا میخواهیم که مارا به صراط مستقیم هدایت کن
صراط مستقیم در خارج چیست! ایا صراط مستقیم نشان دادنی است؟
اگر بگویید قرآن است، قرآنی که در خارج است چیست؟ آن قرآنی که با چشمت میبینی و یا احساس میکنی؟
آنکه یک کاغذیست که با مرکب نقوشی روی آن ثبت شده آیا این است؟ خب حالا علم قرآن کجاست!
در سینه انسانها، انسانهایی که عالم هستند به علم قرآن
پس صراط مستقیم در خارج چیست؟ بلی صراط مستقیم امام است.
یعنی امیرالمؤمنین ع در روایت دارد صراط مستقیم ولایت امیرالمؤمنین ع است
در خارج چیزی به نام صراط مستقیم وجود ندارد
این از مفاهیم ذهن است تحققش در خارج میشود
یک شخص، یک انسان که او میشود صراط مستقیم
اسلام خیلی عزیز است برای حفظ اسلام باید زحمت کشید ما در خارج اسلام نداریم ما در خارج مسلمان داریم یعنی یک کسی که مسلمان است.
ما در خارج حکومت مسلمان داریم یعنی حکومت یک نفر مسلمان که حکومت میکند حکومت اسلامی در خارج نیست حکومت یک نفر مسلمان است
حکومت اسلامی کی برپا میشود؟ اصلاً حکومت اسلام در خارج نیست
آن انسان مسلمان که حکومت میکند اگر امیرالمؤمنین ع است برای او باید بجنگی و بکشید وکشته شوید
اما اگر معاویه بود چطور باز حکومت اسلام است؟
علما مرز اسلاماند، علمای حقیقی اسلام یک امر ذهنی در ذهن من و شماست تحققش در خارج میشود علمای حقیقی که آنها میشوند اسلام.
سؤال، هر عالمی بمیرد جای خالی او میشود یک شکاف و هیچ چیز هم جایش را پر نمیکند
شارحان حدیث میفرمایند: اینکه نبی اکرم ص میفرمایند: هیچ چیزی نمیتواند جای آنرا پر کند یعنی غیر از مثلش یعنی غیر از یک عالم دیگری باشد از مثل خودش باشد تا جای آنرا پر کند.
فقط علما مصالح این دیوار هستند نه قدرت نه توپ نه تانک نه زر نه زیور اینها جای عالم را نمیتوانند پر کنند
در این عصر یک حجت الاسلام حقیقی بود یک نماینده اسلام بود …اسلام را میخواهید ببینید این آقا را ببینید کسی که پول دستش آمد دزدی نکند، مال حرام نباید بخورد.
جناب هانری کربن نقل میکند در کتاب ملاصدرا از جناب ابن عربی، ابن رشد مغربی از فلاسفه بود و خیلی کتاب داشت و جناب ابن عربی میفرماید در تشییع جنازه او بودم وزن کتابهاش بیشتر از وزن خودش بود و جناب عربی آرزو میکند که کاش وزن کتابهای من از وزن خود من بیشتر شود….. وبراورده شد ارزوی ایشان
حضرت علامه دارای ۱۸۰ الی ۱۹۰ کتاب هستند که اسامی کتابها را لیست کرده بودند و به دست بنده دادند …تمام کتابهای اقاجان علم حقیقی است و کتابهایی که آقاجان نوشتند همه زبده علم و معرفت است بدون کجی و سستی انگار با سرب ریختند این کلمات را چه کسی میخواهد جای ایشان را بگیرد!
آقا جان فرمودند: من عقیم هستم عالم که عقیم باشد، یعنی مثل خودش را نمیتواند تولید کند خیلی شاگرد پرورش دادهاند. اما کسی که جای ایشان را بتواند بگیرد کیست؟ وقتی، ایشان فرمودند من که بروم بعضی از علوم را با خودم میبرم، در کلمات امیرالمؤمنین ع هست در مورد اولیاء و اهل بیت و علما
هُمْ عَیشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ
آنها حیات علماند یعنی علم به آنها زنده است….
با مردن اینهاست که علم میمیرد اصلاً زندگی علم به اینان است و زندگی علم در وجود انسان است
علم قرآن در وجود انسان است و علم تحققش در انسان است …وقتی شما قرآن میخوانید و حفظ میکنید
و میفهمید قرآن در وجود تو حیات پیدا میکند حی میشود زنده میشود در وجود جنابعالی
روایت امام رضا ع:” رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا ” خداوند رحمت کند آن کسانی را که امر ما را زنده میکنند، احادیث ما را یاد می گیرند به دیگران تعلیم میکنند
اینها احیا میکنند امرما، ولایت مارا، زنده میکنند
خداوند حی و لایموت است، ولی اعتقاد بخدا در وجود انسان زنده میشود
زیاد گفتن ذکر یاحی و یاقیوم موجب حیات عقل میشود
موجب حیات خدا در وجود انسان میشود در وجود خیلی از انسانها خداوند مرده است یا رو به موت است
حدیث: کسی که دوست نداشته باشد دیدار خدارا، خدا دیدار او را دوست ندارد کسی که دوست داشته باشد دیدار خدا را خدا نیز دیدار او را دوست میدارد
کسی که آلوده گناه باشد لقای خدا را دوست ندارد
آنکس که طیب و پاکیزه است دوست دارد به لقاء خدا برسد بحث لقاء است ذکر یا حی یا قیوم خدا در وجودت زنده میشود…
کسی که به خدا ایمان بیاورد خدا هدایتش میکند. وقتی خدا زنده شود در قلب کسی حرف می زند
حدّثنی قلبی عن ربّی (قلب من از پروردگارم حدیث میکند برای من)
آقاجان از میان ما رفت کسیکه جایش را پر کند حقیقتاً نداریم نمیدانم تا آمدن امام عصر عج آیا کسی پیدا میشود؟ از من بپرسید می گویم نه یکی از خصوصیات آقاجان: فنای در ولایت اهل بیت بود
کمتر کسی را دیدیم از علما که این جور فانی در ولایت باشند محبت اهل بیت و بغض دشمنانشان شدت داشته باشد در قلبشان ما ندیدیم
کسی بغض دشمنان اهل بیت را پیدا میکند که بفهمد کی بودند اینها چی بودند و این دشمنان با اینها چه کردند؟
مصباح الشریعه ـ فیما نسبه إلی الإمامِ الصّادقِ علیه السلام ـ : الخَشیهُ مِیراثُ العِلمِ، و العِلمُ شُعاعُ المَعرِفَهِ و قَلبُ الإیمانِ، و مَن حُرِمَ الخَشیهَ لا یکونُ عالِما و إن شَقَّ الشَّعرَ بِمُتَشابِهاتِ العِلمِ، قالَ اللّه ُ تَعالی: «إنَّما یخْشَی اللّه َ مِن عِبادِهِ العُلَماءُ» .
در آنچه به امام صادق علیه السلام نسبت داده است ـ : ترس [از خدا] میراث دانش است و دانش، فروغ شناخت و دلِ ایمان. کسی که از خشیت بی بهره باشد دانشمند نیست، گر چه در مشکلات و پیچیدگیهای دانش مو شکاف باشد. خداوند متعال فرمود: «جز این نیست که از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او میترسند»
شما چقدر علم دارید! ببینید چقدر خشیت داری!!
علم میراث میگذارد که خشیت میراث علم است و ترس از خداست
خباثه الخبیث فی یوم الخمیس
رزیه یوم الخمیس یا فاجعه پنج شنبه
رحلت رسول الله ص آخرین پنج شنبه رسول اکرم بود ص
درحالیکه نبی اکرم اسلام در بستر بیماری وفات بسر میبردند
به اطرافیانش که برخی منتظر ارتحال آنجناب و غصب جانشینی ایشان بودند فرمود
قلم و دوات برایم بیاورید تا کتابت کنم مطلبی را که بعد از من گمراه نشوید
نبی اکرم اسلام خواست در آخرین ایام معجزهای به ایشان نشان دهد یعنی آن حضرت که هیچگاه نمینوشت فرمود میخواهم بنویسم برایتان تا کسی گمراهتان نکند و……اما خلیفه دوم گفت این مرد هذیان میگوید و نگذاشت که پیامبراکرم ص نام علی ع را کتابت نماید
الحمدلله علی الولایه