ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۲-۵-۶ تاریخ کربلا

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اباعبدالله حسین

جمعه ۱۴۰۲/۵/۶ (شب یازدهم محرم)«شب شام غریبان»

«موضوع: تاریخ صدر اسلام»

چرا کربلا به وجود آمد؟ با نگاه بدوی به واقعه کربلا می‌بینید امام حسین علیه السلام سبط پیامبر است چطور اینطور به شهادت می‌رسد؟ علت واقعه عاشورا چه بود؟

پاسخ این پرسش را با بررسی تاریخ صدر اسلام پی می‌گیریم.

نبی اکرم در غدیر خم امیرالمؤمنین را به جانشینی خود انتخاب کرد و در آن روز، از صحابه بر خلافت امام ع بیعت گرفت.

پیامبر در غیر این واقعه هم جانشین خود را معرفی کرده بود ولی عده‌ای گفتند ما نمی‌گذاریم چنین اتفاقی بیفتد. اینان به پیامبر ایمان نداشتند که حرف او را اطاعت نکردند. همان کسانی که غصب خلافت کردند.

امام صادق علیه السلام فرمود: غاصبان خلافت به اندازه چشم بر هم زدنی به خدا و رسول خدا ایمان نیاوردند.

حق امیرالمؤمنین را غصب کردند و اختلاف شیعه و سنی از اینجاست که آغاز می‌شود.

امیرالمؤمنین و خاندان پیامبر را در کمال مظلومیت به حاشیه راندند.

خلافت اولی که تمام شد نوبت به دومی رسید و امیرالمؤمنین ساکت در گوشه‌ای نشسته بود. پای دومی هم از میان رفت و به وصیت همو شورا تشکیل دادند که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: وای از این شورا؛ چون فتنه است.

رسول خدا ص به در خانه عایشه اشاره کرده بود و گفته بود از اینجا فتنه برمی‌خیزد.

عایشه اصلاً به پیامبر ص ایمان نداشت. نقل شده بعضی اوقات حتی در نزد پیامبر به خدای ابراهیم ع قسم یاد می‌کرده است.

چرا از ایرانیان اینقدر شیعه شدند؟!!!

در زمان عمر تبعیض نژادی بود. عمر میان عرب و غیر عرب، در سهم بیت المال فرق می‌گذاشت. می‌گفتند ما عرب هستیم و زودتر ایمان آوردیم.

وقتی امیرالمؤمنین به خلافت رسید، فرمود: در قرآن نگاه کردم هیچ جا ندیدم که عرب بر عجم فضیلت داشته باشد.

ایشان به همگان، یکسان حقوق می‌داد لذا آن‌ها که دور امیرالمؤمنین علیه السلام بودند، از ایرانیان بودند.

امیرالمؤمنین ع به خلافت رسید و جنگ جمل شروع شد. مخالفان شکست خوردند ولی امیرالمؤمنین فرمود: اگر از این‌ها کسی فرار کرد، دنبال آنها نروید و به زن و بچه و اموال آنها دست درازی نکنید.

جنگ جمل نزدیک بصره بود. جنگ جمل تمام نشده بود که جنگ صفین شروع شد و معاویه آنها را تحریک کرد و این جنگ ۱۰۰ روز طول کشید و باز هم معاویه فتنه‌گری کرد. در این جنگ می‌گفت قرآن‌ها را سر نیزه بزنید. امیرالمؤمنین فرمود: قرآن حقیقی من هستم، آن‌ها پوست پاره‌هایی بیش نیست.

فرق معاویه و علی علیه السلام چنان بود که کسی جرات نمی‌کرد به معاویه حرفی بزند ولی امیرالمؤمنین در بین مردم بود و با مردم نماز می‌خواند. حرف مردم را گوش می‌داد….

تا اینکه جنگ نهروان پیش آمد.

امیرالمؤمنین علیه السلام پرچم سفیدی زد و گفت هر کس زیر این پرچم بیاید او را می‌بخشم و لشکر را تقویت کرد برای رفتن به جنگ با معاویه

امام علی علیه السلام فرمود: تقوا دست و پای مرا بسته است وگرنه من خیلی سیاست‌مدارتر از معاویه هستم.

تا جنگ امام حسن و لشکر کشی او، که دنیا و آخرت در روبروی هم قرار گرفتند که بعضی از سرداران امام حسن ع با وعده‌های معاویه فریفته شدند و به لشکر او پیوستند و امام حسن ع هم با شروطی خلافت را واگذار کرد.

در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام و زندگی و حکومت او، بسیار باید گفت که چطور زندگی می‌کرد.

شیوه زندگی خصوصی اعم از لباس پوشیدن و غذا خوردن و …. و شیوه حکومتش باید گفته شود تا مبادا آنچه در برخی حکومتها به نام اسلام انجام می‌شود سبب نشود که به اسلام و امیرالمؤمنین ع شک نکنید.

وقتی مسلمانان دیدند حکومت معاویه چه تفاوتهایی با حکومت علی دارد، آگاه شدند و لذا بعد از شهادت امام حسن علیه السلام آمدند تا با امام حسین بیعت کنند ولی امام نپذیرفت و فرمود برادرم با معاویه بیعت کرده است. منتظر شدند تا معاویه به درک واصل شد. نامه‌ها به امام نوشتند و از او خواستند تا خلیفه شود.

از آن سمت در مدینه، به محض فوت معاویه، والی مدینه به سراغ امام حسین فرستاد تا از او برای یزید بیعت بگیرد. یزید از والی مدینه خواسته بود از بزرگان مدینه بیعت گرفته شود. عبدالله بن زبیر که متوجه شد، مدینه را به سمت مکه ترک کرد. ولی وقتی والی مدینه برای بار دوم به سراغ امام حسین رفت، ایشان به جوانان بنی هاشم گفت دنبال من بیایید و منتظر باشید که اگر قصد جان من کردند حمایت کنید.

ولید و مروان در دار الاماره به امام حسین ع گفتند که یزید به تخت نشسته و از ما خواسته که چند نفر خصوصی بیعت بگیریم که یکی از آنها شما هستید امام حسین علیه السلام فرمود انا لله و انا الیه راجعون ولی بیعت باید در جمع باشد نه در خلوت، امام حسین علیه السلام فرمودند فردا به شما اطلاع خواهم داد و خواست مجلس را ترک کند که آنها گفتند اگر بیعت نکنید گردنت را می‌زنیم و در این موقع صدای امام بلند شد و جوانان بنی هاشم داخل شدند و امام تحت حمایت آنها خارج شدند. امام چند روز در مدینه ماندند و همه دیدند که اباعبدالله بیعت نمی‌کند.

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.