ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۱-۱۲-۴ شب میلاد امام حسین

 

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۴ (شب ۳ شعبان)

موضوع: شب میلاد امام حسین ع

قمر بنی هاشم مقام و منزلتش عظیم است. معروف به باب الحوائج و باب الحسین است. هر که بخواهد در خانه اباعبدالله برود، از طریق قمر بنی هاشم باید وارد بشود. چطور است که ایشان چنین مقام و موقعیتی دارند؟! آیا چون فرزند امیرالمؤمنین ع است این مقام و موقعیت را دارد یا چون برادر امام حسین ع است؟!

عن الصادق علیه السلام: وِلایتی لِعَلِی بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام أحَبُ إلَی مِن وِلادَتی مِنهُ؛ لِأَنَّ وِلایتی لَهُ فَرضٌ، ووِلادَتی مِنهُ فَضلٌ.

نسبت ولایتی خود با علی بن ابی طالب علیه السلام را از نسبت ولادتی خود با او، بیشتر دوست دارم؛ چون ولایت او بر من فریضت است و ولادتم از او فَضیلت!

این که ولایت امیرالمؤمنین را پذیرفتم و اهل ولایت علی هستم بالاتر از این است که من فرزند ایشان هستم، چرا که ولایت امیرالمؤمنین، واجب ولی فرزندی ایشان، فضیلت است. مقام قمر بنی هاشم نیز به خاطر فرزندی امیرالمؤمنین نیست. پس قمر بنی هاشم چه جوری به مقام قرب رسید؟ به خاطر تبعیت محض از امام به این مقام رسید.

ایشان معروف به باب الحوائج و باب الحسین ع هستند و هر کسی که بخواهد نزد امام حسین ع برود، باید از طریق ایشان وارد شود.

این ارتقای مقام و منزلت بخاطر تبعیت محض از امامش، سید الشهدا ع است.

تمام عبادات و نسک این‌ها وقتی خاصیت پیدا می‌کنند که انسان تابع امامش می‌شود.

در سوره نساء/۶۵: «فَلَا وَرَبِّک لَا یؤْمِنُونَ حَتَّیٰ یحَکمُوک فِیمَا شَجَرَ بَینَهُمْ ثُمَّ لَا یجِدُوا فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیتَ وَیسَلِّمُوا تَسْلِیمًا،؛

نه، به خدا قسم! آن‌ها ایمان واقعی نمی‌آورند؛ مگر آنکه در دعواهایشان فقط تو را به‌داوری انتخاب کنند و تازه، از رأیی که می‌دهی، در دل احساس ناراحتی نکنند و در عمل هم، دربست تسلیم حکم تو باشند»

ایمان آوردن یعنی مهر ایمان پای پرونده خوردن، وقتی است که تسلیم پیامبر ص باشد. به نماز و روزه و اینها نفرمود. البته اینها باید باشد ولی تمام اینها یک مهری می‌خواهد پای پرونده‌اش که آن مهر تأییدکننده ایمان است و آن مقام تبعیت از ولی، تبعیت از پیامبر ص یا امام زمان ع است. در مقام تبعیت است که ارتقاء پیدا می‌شود.

آل عمران/۳۱: «قُلْ إِن کنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ اللَّهُ وَیغْفِرْ لَکمْ ذُنُوبَکمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛

پیامبر، بگو: «اگر خدا را دوست دارید، دنباله‌رو من باشید تا خدا هم دوستتان داشته باشد و گناهانتان را بیامرزد؛ چون‌که خدا آمرزندهٔ مهربان است.»

سیر محبی این که انسان خدا را دوست داشته باشد و به مقام محبی رسیده باشد. سیر محبوبی این که خدا شما را دوست داشته باشد و این خیلی بالاتر است:

«قُلْ إِن کنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ اللَّهُ»

آیه قران با قل است یعنی بگو و خیلی تاکید است که از من تبعیت کنید تا خداوند دوستت بدارد. خیلی مقامی است که خداوند انسان را دوست داشته باشد وقتی خداوند بنده را دوست بدارد تمام خیرات را متوجه اش می‌کند، تمام خیرات را برایش فراهم می‌کند.

رسول الله (ص) حبیب الله است.

هر پیامبری یک لقبی دارد. یک خصوصیتی دارد. قلب آن کسانی که از آن پیامبر تبعیت واقعی و حقیقی می‌کنند، به تبع ایشان، فیضی که قلب پیامبر یا ولی گرفته را می‌پذیرد.

بر این اساس، چون پیامبر ما حبیب الله است یعنی خداوند دوستش می‌دارد هر کسی نیز دنبال پیامبر (ص) می‌رود خداوند او را دوستش می‌دارد.

حدیث: یاعلی هر کسی تو را دوست بدارد یعنی دوستدار تو دوستدار من است و دوستدار تو حبیب خداوند است.

در احوالات لیلی و مجنون می‌گوید:

مجنون پای سگی را بوسید و خلق گفتند: این چه بود؟ گفت این سگ روزگاری کوی لیلی رفته بود، یک روزی دور خیمه لیلی چرخیده است. من این را دوست می‌دارم بخاطر این که دور و بر لیلی می‌چرخید.

حبیب حبیب می‌شود دوست انسان، می‌شود محبوب خداوند و حالا آن کسانی که در زمان پیامبر اکرم ص بودند چقدر تبعیت کردند و تابع بودند و فانی بودند در رسول الله ص باید بررسی کنیم. آن کسی که فانی در رسول الله ص بود، امیرالمؤمنین ع بود. او فنای محض در رسول الله ص بود. هرچه رسول الله ص می‌گفت، امیرالمؤمنین ع بود که می‌فرمود و تبعیت می‌کرد.‌ آیات قرآن در این زمینه شهادت می‌دهد. تبعیت انسان را به کجا می‌رساند!!

آیه دیگر: «فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی؛ هرکس از من تبعیت کند، از من است» مگر نفرمود: سلمان از ما اهل بیت است!

آیه دیگر: ابراهیم/ ۳۶

«رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کثِیرًا مِّنَ النَّاسِ فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّک غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛ خدایا، این بت‌ها باعث گمراهی خیلی از مردم شده‌اند. هرکه با دوری از بت‌ها دنباله‌رو من شود، از من است. هرکه هم مرا نافرمانی کند، سروکارش با توست و البته تو آمرزندهٔ مهربانی»

آیه دیگر: بقره/ ۱۳۰

«وَمَن یرْغَبُ عَن مِّلَّهِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَینَاهُ فِی الدُّنْیا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ؛

جز آدم‌های کم‌عقل، چه کسی از دین توحیدیِ ابراهیم رو برمی‌گرداند؟! ابراهیم را در دنیا انتخاب کردیم و در آخرت هم جزو شایستگان برتر خواهد بود»

عاقل آن کسی است که پیروی دین حضرت ابراهیم ع کند که دین حنیف است.

پیرو ابراهیم ع عاقل است و می دانید که ایمان ما بر اساس عقل است برخلاف بقیه ادیان. همان طور که شرک هم بر اساس عقل نیست.

دین ما بر اساس حنیف است. بر اساس عقل و فطرت است.

هر چیزی در این عالم بر اساس نظم و ناظمی است. مگر می‌شود ناظم نباشد؟!

إبراهیم/ ۱۰

«قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِی اللَّهِ شَک فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یدْعُوکمْ لِیغْفِرَ لَکم مِّن ذُنُوبِکمْ وَیؤَخِّرَکمْ إِلَیٰ أَجَلٍ مُّسَمًّی قَالُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا تُرِیدُونَ أَن تَصُدُّونَا عَمَّا کانَ یعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُّبِینٍ؛

پیامبرانشان جواب می‌دادند: در خدا هم شک؟! همان پدیدآور آسمان‌ها و زمین. او به زندگی سعادتمندانه دعوتتان می‌کند تا به‌اندازهٔ بندگی‌تان گناهانتان را ببخشد و تا رسیدن مرگ حتمی، مهلتتان دهد.‘ بت‌پرست‌ها می‌گفتند: ’شما هم آدمی هستید مثل ما؛ فقط اینکه می‌خواهید ما را از عبادت بت‌هایی که پدرانمان می‌پرستیدند، بازدارید! اگر راست می‌گویید، معجزه‌ای آشکار برایمان بیاورید.»

عقل من می‌گوید این عالم خالق دارد. حضرت ابراهیم ع می‌فرماید: «فَمَن تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی»

ابراهیم: پدر بزرگ او پدر بزرگ موحدان عالم است. قرآن می‌فرماید: ابیکم ابراهیم – پدر شما ابراهیم او شما را از قبل مسلمان نامید.

پس تبعیت، تبعیت از هر پیامبر یا هر ولی ای، رنگ و بوی آن پیامبر یا آن ولی را به ما می‌بخشد. مثل داستان جناب جامی آنکسی که دائماً در نزد استادش بود. این خودش یک دستور عمل از پیامبر ص است. کسی از پیامبراکرم ص وصیت خواست. حضرت فرمودند: یکی از همسایگان صالح یا دوستان صالحش را در نظر بگیرد که همیشه پیش اوست آیا گناه می‌کند؟

نه – اگر این را در نظر بگیرید موجب ازدیاد یقین می‌شود. همسایه صالح یا استاد الهی – یقین را زیاد می‌کند. ازدیاد یقین.

تبعیت از پیامبر ص یا ولی موجب می‌شود قلب انسان به رنگ و بوی قلب او در آید و علومی را دریافت کند که آن پیامبر یا ولی دریافت می‌کند.

قمر بنی هاشم ع خیلی اهل عبادت بود. تربیت شده مکتب امیرالمؤمنین ع در بحث ولایت و امامت بود. با اینکه با سیدالشهدا ع برادر بود، اما قمر بنی هاشم ع چشم از ایشان بر نمی‌داشت و مرید کامل بود و تمام مقامش هم از این تبعیت است. تابع محض اباعبدالله ع بود.

در ولایت بعضی تابع‌اند بعضی متبوع. قمر بنی هاشم می‌گوید از خودم چیزی ندارم. اصلاً جز اباعبدالله ع نمی‌بیند.

(فکر خود و رأی خود در عالم رندی نیست

رأی آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی)

قمر بنی هاشم ع مقامی دارند که هر کسی بخواهد از امام حسین ع چیزی بگیرد از کانال قمر بنی هاشم ع می‌گیرد. باب الحوائج است. رسول الله ص هم به هر کس بخواهد چیزی بدهد بدست امیرالمؤمنین ع می‌دهد لذا تا بحال کسی ندیده کنار قبر رسول الله کسی شفا بگیرد. چرا!؟ چون باب دارد و بابش امیرالمؤمنین ع است.

عجیب است سه نفر به باب الحوائج مشهورند و این سه نفر در دستگاه امام حسین ع هستند.

الحمدالله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

به این نوشته امتیاز دهید
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.