ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

رحلت علامه حسن حسن زاده آملی

1400-7-4 اربعین حسینی

بسم الله الرحمن الرحیم

یکشنبه ۱۴۰۰/۷/۴/ شب اربعین

🖤 رحلت ولی خدا حضرت آیت الله العظمی علامه ذوالفنون دهر ابوالفضائل حسن زاده آملی را به پیشگاه ولی عصر تسلیت عرض می‌کنیم و هم چنین اربعین حضرت اباعبدالله الحسین را.

امام حسن ع فردای رحلت و شهادت آقا امیرالمؤمنین ع سخنرانی کردند و در ابتدای سخنرانی فرمودند:

🖤از میان ما رفت کسی که از پیشینیان کسی به او نمی‌رسید الا با فضل نبوت….

و بنده عرض می‌کنم دیشب از دنیا رفت کسی که حقیقتاً از اکابر اولیاء الله بود یعنی از علمای اولیاء بود چون اولیاء الله مراتبی دارند مثل انبیاء و رسل که دارای مراتب‌اند

البقره

تِلْک الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَیٰ بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ …

انبیاء درجاتشان متفاوت است اگر چه در اصول و مبانی مشترکند اما دارای تفاوتهایی هستند

اولیاء خدا هم دارای درجاتی هستند که با هم فرق می‌کنند

همانطوری که انبیاء شغلهای مختلفی داشتند. بعضی چوپان، حضرت ابراهیم رمه دار، حضرت یوسف وزیر حضرت موسی رهبر، حضرت ایوب بزرگ عشیره و قبیله بودو بعضی انبیا نجار بودند، انبیاء در لباسها و شغلهای متفاوتی بودندو بعضی از انبیا از زهاد بودنند.

حضرت سلیمان پادشاه بود ولی حضرت عیسی نه خانه داشت …

اما افضل اولیاء اولیایی هستند که جزو علما هستند

بعضی از اولیاء در لباس اوباش‌اند، و یا در صورت سائل هستند.

ممکن است در لباس سائل بیاید از انسان در خواست چیزی کند.

عرض شد اولیایی برتری دارند که جزو علما باشند

حضرت علامه حسن زاده در جنبه علمی علامه ذوالفنون دهر بودند

مثل ایشان در عالم اسلام کم نظیر است شما نگاه کنید

علامه ذوالفنونی که جامعیت در علوم داشته باشد از صدر اسلام تا الان مثل ایشان کم اند

بیشتر از ۱۸۰ اثر علمی دارند و کتابهای ایشان در زمینهای مختلف علمی است در قران و تفسیر قران و حدیث و روایات نجوم ریاضیات فقه فلسفه عرفان طب..

اما جنبه ولایت علامه حسن زاده آملی:

ولایت مظهر اسم الباطن است، غیر از نبوت که مظهر اسم الظاهر است.

لذا نبی و رسول باید بروند وسط مردم تبلیغ کنند

وَمَا عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ

بر رسول نیست مگر ابلاغ کردن..

اما ولایت مظهر اسم الباطن است هیچ ولی‌ای نمی‌آید بگوید من ولی خدا هستم

روایت از امام صادق ع: رسولان تبلیغ می‌کنند و سراغ مردم می‌روند ولی مردم باید سراغ اولیاء الله بیایند

در قران آمده

فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ

به شما دستور داد بروید سؤال کنید ازاهل ذکر…

حدیث از رسول خداص فرمودند در مورد امیرالمؤمنین ع: مثل عل کمثل کعبه و الحج الیه الفریضه

مَثل علی چونان کعبه است که رفتن بسوی او واجب است

و اگر مردم به زیارت کعبه نروند کعبه به زیارت کسی نمی‌رود

اولیاء مثل کعبه هستند چون مظهر اسم الباطن هستند و پوشیده هستند.

آقاجان (علامه حسن زاده) می‌فرمود: شکرانه ولایت به کتمان است.

ولیّ خدا باید خودش و مقامات خودش را پوشیده نگه دارد

نباید در میان مردم سر زبانها بیفتد

لذا تمام مدت ما جلسه داشتیم و کتابهای حضرت اقا را درس می‌دادیم هیچ وقت از مقامات خصوصی و اختصاصی علامه حسن زاده آملی چیزی نمی‌گفتیم، مگر اینکه خودشان در کتابها نوشته بودند

نکته: آنچه بنده خودم از ایشان دیدم از کرامات! کرامات مال اولیاء است و معجزه مال انبیاء

انی که با چشم خودم دیدم بقدریست که آنقدر بگویم که اگر باب نبوت مسدود نشده بود و قران ختم نبوت اعلام نکرده بود

من خودم یقین می‌کردم ایشان جزو انبیاء اوالولعزم است، چون از دنیا رفته عرض می‌کنم.

بخاطر کراماتی که از ایشان دیدم امور خارق عادت که از ایشان دیدم که بسیاری از مطالبش را نمی‌توانم بگویم، می‌ترسم خود بنده را تکفیر کنند،

به قول آقا جان حلقها تنگ است.

بنده یک سری روایات از ائمه دیدم از معجزات ائمه، از مقامات ائمه، فکر می‌کردیم اختصاص به ائمه دارد ولی در محضر ایشان از ایشان دیدیم

اولیاء را کسی حق ندارد با هم قیاس کند مگر کسی نزدیک باشد به افق آنها از باطن آنها بتواند چیزی

بگوید و مردم اصلاً عقلشان نمی‌رسد که افق ولایت چیست.

و اینها ربطی به نوشته و کتاب و… ندارد

عالم علم، جداست از بحث ولایت

انسان مسئول حرفی است که می زند یاد ندارم وقتی رفته باشم خدمت ایشان و ایشان از باطن من نکته‌ای را به من نگفته باشد یعنی چیزی که باعث راهنمایی بنده بشود.

یک بار داشتم می‌رفتم خدمت ایشان پنجره‌ای باز بود یک دختر بچه‌ای سرش از پنجره بیرون بود و من یک لحظه چشمم افتاد به این بچه و بی اختیار هم افتاد با اینکه مراقب بودم دم منزل ایشان را زدم، ایشان درب را باز کردند فرمودند مراقب چشمت باش، مراقب نگاهت باش، کجا نگاه می‌کنی.

نکاتی که درون خودم بود و افکار خودم بود

خیلی سال پیش یک بنده خدایی می‌خواست ازدواج کند و میخواست مثلاً برود خواستگاری یه شخصی، وضعش خیلی خوب نبود آن بنده خدا، وقتی مطرح کرد من در دلم گفتم این زیادش می‌شود برود از انها دختر بگیرد در دلم یه لحظه گذشت،

یکی از دوستان آمد سراغ من گفت اقاجان را در خواب یا تمثل دیدم، که به شما می‌گفت مگر تو مقسم ارزاق هستی؟ مگر بناست تو رزق خلایق را تقسیم کنی که میگویی این زیادش می‌شود …

یعنی چیزی که در دلم گذشت اقاجان به ایشان پیام داد …

بقول آیت الله بهجت: تو دلی‌ها هم عقاب دارد

چرا چنین فکری کردی، انسان مراقب فرق دارد با بقیه انسانها…

روایت، امام صادق ع، الناس کلّهم بهائم الا قلیل من المومنین….

مردم مثل چهار پا هستن مگر عده قلیلی از مؤمنین ع

خیلی بحثها مال مؤمنین است که باید مراقب غذا و فکرش باشد..

باز یک موردی بود دو الی سه نفر از حسودان، خیلی سال پیش رفته بودند خانه اقاجان از بنده حقیر بدگویی کرده بودند بعد امدند بمن اطلاع دادند، من هم یک لحظه تو دلم گذشت الان اقاجان چه فکری در مورد من می‌کند؟ باز یکی از دوستان که از قضیه اصلاً اطلاع نداشت آمد گفت اقاجان دیدم که به شما می‌گفت (فکر کردم که مرا می‌شناسی)

که من خیلی خجالت کشیدم که چرا چنین فکر کردم، اگر ولی خداست می‌داند که چه کسی راست می‌گوید یا دروغ می‌گوید.

این کلمه را چند سال پیش یک سالکی به ما هدیه کردند که انسان پیش اولیاء خدا، خود را پشت پرده الفاظ نمی‌تواند پنهان کند.

باز یک وقتی بنده یک سوره‌ای را در خانه نشسته بودم و می‌خواندم وپاهای خود را بالا جمع کرده بودم و زانو را بالا گرفته بودم، همینطور از ذهنم گذشت اینطور قران خواندن اشکال ندارد؟ بی ادبی نمی‌شود؟ یک هفته‌ای گذشت رفتم منزل ایشان، دو سه نفر نشسته بودند و اقاجان نگاهی به بنده کرد و ظاهراً با انها حرف می‌زد فرمود بله اقا، شاگردی بود استاد قوی‌ای داشت، این شاگرد یکبار نشسته بود قران می‌خواند پایش را مثل من بالا آورد، استادش به او گفت تو چرا اینطور قران می‌خواندی! بعد بمن نگاه کرد …

فکر کردی تو را کسی در این عالم نمی‌بیند؟

از این نمونه‌ها فراوان است، من در دلم با خودم حرف می‌زدم می‌رفتم پبش ایشان به من می‌فرمود

یک وقتی رفتم قم گفتم برویم یک دیداری کنیم بریم فقط دیدار کنیم از آقاجان

رفتیم منزل ایشان نشستیم می‌خواستیم بیاییم، فرمود (شما هم که امدید فقط یک دیدار کنید) یعنی در دلت مواظب باش من در دل شما را هم می‌خوانم

به آقاجان گفتم ما را از دعای خیر فراموش نکنید فرمود: ما فراموش نمی‌کنیم، تو فراموش نکن

درگاه ولایت یک چیز دیگر است.

فراموش نکن همه کارهایت زیر نظر ماست فکر کردید همین طور رها هستید.

خیلی چیزها نباید گفته بشود و الا می افتد دست یک عده مسخره باز که حتی آیه قرآن را تمسخر می‌کنند

باید مخفی باشد

اولیاء خدا همانطور که در زندگانی دنیا دستگیری می‌کنند

بعد از مرگشان هم کار می‌کنند

آل عمران

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ

و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند. (۱۶۹)

اولیاء خدا هم همین‌اند آنها مرده و زنده ندارند

جناب حافظ:

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

حدیث رسول خدا ص: قلب مؤمن بین دو انگشت از انگشتان خداست هر گونه بخواهد زیر و رو میکند آن را.

عارف کامل هرگاه بخواهد می‌تواند در کشف و یا رویای سالکان ظاهر شود و آنان را راهنمایی کند

اقا امیرالمؤمنین ع در حدیثی فرمودند: از ما کسی بمیرد مرده نیست و کشته شده ما کشته شده نیست و از ما کسی غایب شود غایب نیست. (از ما یعنی اولیاء الله)

امیرالمؤمنین ع: و العُلَماءُ باقونَ ما بَقِیَ الدَّهرُ ، أعیانُهُم مَفقودَهٌ ، و أمثالُهُم فِی القُلوبِ مَوجودَهٌ»

علماء باقی‌اند نابود نیستند

الان هم شما می‌توانید از باطن ولایت دریافت کنید و مدد بگیرید.

ان شاء الله خداوند از باطن اولیاء خودش مدد کند

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.