ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

قطعه ای ادبی در نقد آئین وکتاب مسیحیین

بسم الله الرحمن الرحیم

قطعه ای ادبی در نقد آئین وکتاب مسیحیین

در مغرب بی فروغ
آنجا که خورشید در چشمه ای گل آلود غروب مینمود
من در تکاپوی جستن حقیقت متحیرانه طی طریق میکردم
بهرسو سری میزدم و درهر راهی بدنبال پناهی بودم
پس چون هوا به تیرگی گرائید
چشمم به قدیسه ای بی شرم روشن گردید
که شهوت از اندامش و هرزگی از دیدگانش میریخت
مرا بسوی خود خواند و با ایما و اشارات من را به دنبال خود کشاند
دیر زمانی نپائید که به دیری خراب آباد رسیدیم که درآن مردان و زنان درحجابات ایمان شوکران و شرنگ شهوات را لاجرعه سرمیکشیدند
من بکنجی نشسته و نظاره گر حرکات و سکنات ایشان بودم که ناگاه پیر دیر از در درآمد
قصیصی قصه گو و رهبانی بی خوف و خشیت مینمود
همگان بگردش حلقه بسته و گوش و هوش به او سپرده دلبسته کلامش بودند
پس داستان خرافه ای را به تصویر کشید که در آن مسیح را گاه به آسمان میبرد و گاه در زمین به صلیب می کشید گاه افسانه می بافت و گاه خرافه می پرداخت
مدعی تجرد و تجرید بود و در راهی پر تردید میدوید
پس من که به دفع حیرت آمده بودم از شدت شک و شبهت لب به سوال گشودم که ثالوث و سه گانه پرستی منافی عقل و توحید است و ریا و سالوس مغایر ننگ و ناموس !
پس این نقیضه را چه کس بشما تعلیم نمود و این رفتار را چگونه به فطرتتان تفهیم نمود
در این زمان همگان از جرات و جسارت من سکوت اختیار نموده خاموش شدند
پیر دیر بعد از لختی گفت ما این تعالیم را از مرشدی گرفته ایم که رسول مسیح بود و در بیان و بنان بغایت فصیح ! نامش پولس و این شریعت را موسس بود

پس کتابی عتیق که مزین به درّ و عقیق بود بمن بنمود و گفت این کتاب مقدس ماست که انجیل مسیح است همان که فدای ماشد تا ما از عذاب برهیم و از ذنب ازلی بیرون شویم
گفتم این کتاب را خود مسیح نگاشته است یا او بدیگری املا کرده و آنان انشاء نموده اند؟
گفت خیر دیگران گفتار و رفتارش را به رشته نوشته کشیده اند
گفتم آن دیگران که نوشته اند خود حاضر و ناظر بوده اند یا ازدیگران روایت و حکایت کرده اند؟
گفت سخن سلف مختلف است و آراء منقول متشتت است این کتب از میان ده ها کتاب برگزیده گردیده وبه تایید اهل صوامع رسیده است
گفتم پس تو سخنت را از مردگانی نقل میکنی که آنان میراث خوار اموات دیگرند لا بل کلام باید از حی لایموت باشد و نازل از حضرت لاهوت
اما این پولس که نامش به بزرگی بردی و موسس شریعتش خواندی آیا درک مسیح نموده یا از پیش خویش سخن رانده است
گفت خیر او یهودی بودی و بعد از سالیانی از رستاخیز خداوندگار ما مسیح به او گروید و مبلغ دین او گردید
گفتم آنانکه مسیح را دیده اند درکش نتوانستند او که ندیده چگونه رسولش گردیده
آیا او رسول مسیح بود یا مبلغ حقد و کینه یهود؟
این بت پرستی ها که به اسم دین مسیح میکنید از آثار همان شیطنت ها و حقد و حسادت یهود عنود است و گرنه آنکه از ملت ابراهیم است قلبش سلیم است و صاحب دین فطری وحنیف است
این تُرّهات و شطح و طامات که شما بافته اید و برای خود ساخته اید تسویلات نفس پلید و القائات شیطان مرید است
پس این گفتم واز مجلس بدر رفتم

سایت ادبستان معرفت-استاد محمد مهدی معماریان ساوجی.

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.