ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

اشعار ۲

بسم الله الرحمن الرحیم

اشعار استاد محمد مهدی معماریان قسمت دوم:

بیا
تا بخوانیم
گل یاسمین را
همان سرّ سین را
(یس والقرآن الحکیم انک لمن المرسلین)
ای انسان ای سیدالمرسلین تو حقیقت قرآن حکیمی که فرستاده شده هستی

تنزل یافته ازنزد عزیزرحیمی بلکه توخود بر عالمیان رحمت وبر مومنان رئوف رحیمی
کنت کنزا مخفیا من گنج مخفی بودم پس دوست داشتم شناخته شوم لذا خلق راخلق کردم
واین خلقت بوسیله رحمت بود واین رحمت تو بودی که رحمت للعالمینی
لولاک لما خلقت الافلاک
اگر تو نبودی ای محبوب من افلاک را نمی آفریدم
تو ناز محضی ناز محض
تو یاسینی یاسین ای سرّ انسان
ای محمد
————

امشب که نزول رحمتست وبرکات
فیضی که دمادم است از کل جهات

میلاد رسول رحمتست عالمیان
بر آمنه مادر پیمبر صلوات


ای کاش ببینمت تورا یک دل سیر
امشب که شده فیض خدا عالمگیر

عیدی تولد نبی را ای دل
ازدست علی ابن ابیطالب گیر


آقا بیا و
مسیحا را نه از صلیب که از آسمان بزمین بیاور

آقا بیا و
عقول ما را از زمین به آسمان بالا ببر

آقا بیا و
بساط ظلم وجهل را از بسیط زمین جمع کن

آقا بیا و
مسند علم و عدالت را بر روی زمین پهن کن

آقا بیا و
کشتی نجات اهلبیت را بر جودی جود استوا واستقرار بخش


آنقدر آمدنش طول میکشد
که بسیاری از منتظران او ناامید میشوند

آنقدر آمدنش طول میکشد
که قلبها را قساوت میگیرد

آنقدر آمدنش طول میکشد
که مومنان از ایمان خود برمیگردند

آنقدر آمدنش طول میکشد
که یادش رو بفراموشی میرود

آنقدر آمدنش طول میکشد
که یاس ونامیدی همگان را فرا میگیرد

آنقدر آمدنش طول میکشد
که حتی بسیاری از خواص از راه باز میمانند

آنقدر آمدنش طول میکشد
که وجودش را انکار میکنند

آنقدر آمدنش طول میکشد
که جز مومنان کامل کسی باقی نمی ماند

ولی مولای من
هرچقدر آمدنت طول کشد
همچنان منتظرت میمانیم


از ازل ایل و تبارم همه زهرائی بود
تا ابد قلب من از عشق علی لبریز است


آنکه به آسمان سنگ میزند
آنرا برسر خویش افکنده
آسمان بزرگتر از آن است که به خصومت او بتوان قیام کرد

علی آسمان، خصم او چون کلوخ
مینداز بر فرق خود سنگ را


السلام علیک یاساقی عطاشا کربلا

هرکه سرمیدهد نه سربازاست
هرکه دم میزند نه دمسازاست

چونکه جان داده ره مولاست
روز عباس روز جانباز است


به این بنده بی نوا رحم کن
به این خسته پربلا رحم کن

توای رحمت بی نهایت بیا
بدین عاشق مبتلا رحم کن

تمام وجودم به درد آمده
طبیبا برای خدا رحم کن

امیدم زمین گیر نومیدی است
توصبح امیدی بیا رحم کن

اگرهیچ کس رحم برمانکرد
کس بی کسانی شمارحم کن

بجان خودت جان بلب گشته ام
لبی برلبم نه به ما رحم کن

ترحم نموده زکاتم بده
که من مستحقم بیا رحم کن

به،عمان،دگرتاب هجران نماند
بکش عاشقت را و یا رحم کن

به هشتم امامی که مسموم شد
به جان امام رضا رحم کن


 
سایت ادبستان معرفت-استاد محمد مهدی معماریان ساوجی.

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.