۱۴۰۱-۹-۱۷ ایام فاطمیه (ناقه صالح)
بسم الله الرحمن الرحیم
پنجشنبه ۱۴۰۱/۹/۱۷) ایام فاطمیه
موضوع: داستان ناقه صالح
چرا حضرت زهرا س فرمود من از آیت ناقه صالح کمتر نیستم.
*داستان ناقه صالح که به مظلومیت آن اقرار کردند و در قران هم آمده.
ثمود قومی بودند بین مکه تا شام.
بعد از هلاکت قوم عاد در آن منطقه ثمود ساکن شده بودند و دارای تمدن شده‌اند.
آیه قران، وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا فَارِهِینَ
در دل کوهها خانه می‌ساختند.
*الان نام آن شهر مدن صالح هست.
*نکته(این منطقه خیلی پر آب نبود از نظر جغرافیایی، و مفسرین کمتر به این نکته توجه کرده‌اند که ثمود به معنی آب اندک است.
خداوند حضرت صالح را مبعوث می‌کند تا اینها را به طرف توحید دعوت کند و انها به قیامت اعتقاد نداشتند و بت می‌پرستیدند.
چقدر در قران داریم یکذب بالدین….
بعضی‌ها با زبان و بعضی‌ها با عمل روز جزا را تکذیب می‌کنند. وقتی حضرت صالح اینها را دعوت به توحید کرد عده‌ای ایمان اوردند که جزو مستضعفین بودند و زمانی که حضرت صالح در دعوت خود پافشاری کرد مردم از او معجزه خواستند، و حضرت صالح گفت چه معجزه‌ای می‌خواهید؟
کار اینها این بود در دل کوه و صخره خانه درست می‌کردند و خبر داشتند که از سنگ چه چیزی بیرون می اید مثلاً آب، انها خواستند از دل صخره شتری بیرون بیاید که آبستن باشد و حضرت صالح دعا کرد و این معجزه رخ داد و اینها این آیت مبصره را دیدند.
ایشان به قومش فرمود اگر این شتر را به بدی مسح کنید عذاب شما را می‌گیرد.
اینها چشمه آبی داشتند که منبع اصلی آب آنها بود وحضرت صالح گفت این آبشخور یک روز مال این ناقه باشد و یک روز مال خودتان و……
واین ناقه یک آیت خاص بود خیلی‌ها ایمان اوردند وعده‌ای این امر برای انها گران آمد و باز عده‌ای قبول نکردند و شما می دانید که اگر ایتهای خاص دیده شود دیگر رحمی در کار نیست. یعنی راه عذر مسدود می‌شود
مثلاً حواریون حضرت عیسی ع خواستند از اسمان غذای اماده نازل کند، و خداوند فرمود من نازل می‌کنم ولی اگر بعد از آن کفر بورزند و انکار کنند عذابشان می‌کنم به عذابی سخت.
ولی انها به ناقه اعتراض کردند وشقی ترین انها او را پی کردند و از گوشت آن همگی خوردند و بچه او رفت به بالای تپه‌ای وسه بار ناله‌ای زد و ناپدید شد.
*نکته، شتر را یک نفر کشت ولی چون دیگران اعتراض نکردند پس با او همه محشور می‌شوند.
و بعد از این حضرت صالح فرمود ۳ روز مهلت دارند توبه کنند و گرنه بعد از سه روز عذاب نازل می‌شود که روز اول صورت انها زرد می‌شود و روز دوم سرخ و روز سوم سیاه
*نکته، «این سه مرحله علائم غضب است»
آیه قران، فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّینَا صَالِحًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ
چون وقت فرمان (قهر) ما فرا رسید تنها صالح و مؤمنان به او را به رحمت خاص خود از بلا و از خواری و رسوایی آن روز نجات دادیم.
روایت: مومنان به صالح ۴۰ نفر بودند.
هنگام شب جیغی بر سر انها زده و گوشها و دلهای انها از هم بریده شد. و هنگام صبحگاه زمین لرزه شد و بعد صاعقه انها را فراگرفت.
آیه قران، وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَینَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَیٰ عَلَی الْهُدَیٰ
اما ثمود را ما هدایت کردیم انان کوری را بر هدایت برگزیدند و چون کور بودند جیغ بر سر انها زده شد و از طریق صاعقه کشته شدند.
وقتی معجزه ظاهر است راه عذر بسته می‌شود.
فاطمه زهرا س فرمود من از ناقه صالح کمتر نیستم.
و فاطمه زهرا آیت الله است و رسول الله در مورد او فرمود: «فاطمه بضعه منّی یؤذینی ما آذاها، ویغضبنی ما أغضبها»؛ (فاطمه پاره تن من است هر که او را اذیت کند مرا اذیت کرده و هر که او را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است
خداوند در مورد او فرمود در قران قوله : { إِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا
در اینجا چیزی نبود که کسی بگوید من نمی‌دانستم که فاطمه چه کسی است. ـ
وقتی خانم فاطمه زهرا مریض بود می‌خواستند بیایند عیادت او، ایشان اجازه نداد، انها امدند پیش امیرالمؤمنین ع و ایشان آمد اجازه بگیرد خانم فرمود من نمی‌خواهم روی اینها را ببینم و در تشییع جنازه من هم شرکت نکنند ولی در عین حال خانه، خانه توست و من هم کنیز شما هستم.
وقتی به عیادت خانم امدند، خانم از انها سؤال کرد آیا شما این حدیث را از رسولخداص شنیدید که فرمود
فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد من را آزرده است و هرکس مر اذیت کند خدا را خشمگین کرده و هر کس خدا را خشگمین کند لعنت خدا بر او باد گفتند آری خانم فرمود خدایا شاهد باش من از اینها راضی نیستم اینها مرا آزردند
پس لعنت خدا بر آنها باد، که پاره تن رسولخداص را اذیت کردند
الحمدلله علی الولایه