۱۴۰۲-۴-۱۵ عید غدیر خم
اثبات حقانیت امیرالمومنین
بسم الله الرحمن الرحیم
پنجشنبه ۱۴۰۲/۴/۱۵ (عید غدیر خم)
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه مولانا علی بن ابیطالب
شب عید غدیر عید الله اکبر، عید بزرگ خداوند است، عید غدیر عید الله اکبر است
عید بزرگ خداوند و این عید، عیدی بوده که خود امیرالمؤمنین ع جشن میگرفتند یک نکته امسال دوتا عید با هم قرین شده است یکی عید غدیر خم و یکی جمعه که جمعه جزو اعیاد ما است این واقعه در زمان حضرت علی ع هم اتفاق افتاده بود که غدیر افتاده بود در جمعه.
حدیث آن در کتاب گزیدهای جامع از الغدیر (علامه شیخ عبدالحسین امینی) آمده پس از پیامبر اعظم صلی الله و سلم نیز امیرالمؤمنین علیه السلام به پیروی از ایشان این روز را به عنوان عید قرار داد و در سالی که روز جمعه و غدیر در یک روز اتفاق افتاده بود به خواندن خطبه پرداخت و در بخشی از آن خطبه فرمود:
ای گروه مومنان همانا خداوند در این روز دو عید بزرگ را برای شما جمع کرده است این روز را عید بگیرید خدا شما را رحمت کند پس از پراکنده شدنتان به توسعه و گشایش بر خانواده خویش بپردازید و به برادران دینی خویش نیکی کنید و شکر خدا را به خاطر آنچه که بر شما منت نهاده به جا آورید و جمع شوید تا خداوند پراکندگی شما را جمع نماید. و به یکدیگر نیکی کنید تا مهربانیتان به هم رسیده و تقویت شود و نعمتهای خدا را به یکدیگر هدیه دهید، همانطور که خداوند به واسطه ثوابهای زیاد در آن بر شما منت نهاده که ثوابها در آن چندین برابر اعیاد قبل و بعد از آن است، و نیکی در این روز سبب زیاد شدن مال و طول عمر میشود و مهربانی به یکدیگر در آن سبب رحمت خداوند و عطوفت او میشود. و با کوشش خود برای برادران دینی و اهل خویش هر قدر که توان دارید از فضایل آن فراهم کنید و شادی را در میان خویش ودر ملاقاتها نمایان سازید و با جهره باز یکدیگر را ملاقات کنید.
عید غدیری که رسول الله ص آن همه سفارش کرد!
– رسول خدا ص وقتی امیرالمؤمنین ع را معرفی کرد درمنطقه جحفه – غدیر به معنی برکه است برکه آبی و پنج تا نخل بودند آنجا رسول خدا ص در برگشت از حج فرمان توقف داد جمع کرد مسلمانان را خطبه خواند
خطبه غدیر را شیعه و سنی همه به تواتر روایت کردهاند دست امیرالمؤمنین ع را برد بالا فرمود مردم سال آخرعمر من است – پیامبر اکرم ص فرمودند: «ألستُ أَولى بکم من أنفسکم»؛ آیا من بر شما از خودتان سزاوارتر نیستم آیا من به مؤمنین اولی به خودشان نیستم؟ گفتند چرا
پیامبر اکرم ص فرمودند: ” مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ”
هر که من مولا و فرمانروای اویم علی مولای او است، خدایا دوست بدار آن کس که او را دوست دارد، و دشمن دار آن کس که او را دشمن دارد.
محمد بن جریر طبری در کتاب «کتاب الولایه» حدیثی را به سند خود از زید ابن ارقم نقل کرده که در پایان آن چنین آمده است که پیامبر گرامی ص اسلام فرمودند: ای مردم بگویید ما بر اعماق جانمان با تو پیمان میبندیم و با زبانهای خویش با تو میثاق بسته و دست در دستان تو مینهیم و قول میدهیم که ماجرا را بدون تغییر و تحریف به اولاد و اهل خویش برسانیم و تو را بر این امر گواه میگیریم و گواهی خداوند کفایت میکند. ـ
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ” سوره اعراف/ ۴۳
– حمد از آن خداوندیست که ما را به این امر رهنمون کرد و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود ما به آن راه نمییافتیم همانا خداوند هر صدا و خیانت هر خائنی را میداند هر کس پیمان شکنی کند به زیان خود پیمان شکند و آنکس که نسبت با عهدی که با خدا بسته وفا کند بزودی پاداش عظیمی به او خواهد داد بگویید آنچه موجب خشنودی خداوند از شماست اگر کفر بورزید خداوند بی نیاز است از شما احتیاجی به شما ندارد
زید ابن ارقم میگوید مردم گفتند آری شنیدیم و امر خدا و رسولش را با جان ودل اطاعت میکنیم و از جمله از کسانی که با پیامبر و علی بیعت کردند عمر و ابوبکر و عثمان و طلحه و زبیر و بقیه مهاجرین و انصار سپس سایر مردم بودند
واین بیعت ادامه داشت تا ظهر که پیامبر نماز ظهرین را در یک وقت خواند وسپس بیعت تا شب ادامه داشت تا اینکه نماز مغرب و عشا را در یک وقت خواند و همچنان بیعت و دست دادن تا سه روز ادامه پیدا کرد
مورخ ابن خاوند شاه نگارنده کتاب «روضه الصفا» پس از ذکر حدیث غدیر در کتابش میگوید سپس رسولخدا در خیمهای که مختص به او بود نشست و به امیر مومنان علی ع دستور داد تا در خیمه دیگری بنشیند و به همه حاضران امر کرد تا به امیرالمومنان در خیمهاش تبریک بگویند و چوت تبریک گفتن مردم به پایان رسید، پیامبر به زنان خویش امر فرمود تا به سوی علی ع رفته وبه او تبریک گویند و آنان چنین کردند و از جمله صحابه که به او تبریک گفت، عمر بن خطاب بود که گفت [مبارک باد بر توای پسر ابی طالب که مولای من و مولای تمام مردان و زنان مؤمن گردیدی] خصوص تبریک گفتن شیخین ابوبکر و عمر را عده زیادی از بزرگان حدیث تفسیر و تاریخ از رجال اهل سنت که نمیتوان انان را دست کم گرفت نقل کردهاند.
خیلی امیرالمؤمنین ع مظلوم است یعنی در حیات خودش که مظلوم بود حقش غصب شد خانه نشینش کردند با آن همه سفارشی که رسول الله ص کردند الآن هم مظلوم است ووو
از کتابهای اهل سنت می گوییم دیگه نمیتوانید حرف بزنید آن قسمتی که روایت کردهاند علیه مذهب خودتان و موافق مذهب ماست این جا چندین حدیث را در الغدیر زحمت کشیدند علامه امینی روحش شاد که در مواضع مختلف امیرالمؤمنین ع استدلال کردند به غدیر
میفرماید اولین کسی که به این حدیث استدلال کرد امیرالمؤمنین ع در مسجد رسول الله ص پس از وفات در موقع غصب خلافت است سوگند دادن امیرالمؤمنین (ع) در روز شورا (سال ۲۳ یا آغاز سال ۲۴)
خوارزمى حنفى در صفحه ۲۱۷ مناقب، روایتى را با سلسله سند معتبر نقل کرده است که حارث بن محمّد، از ابىالطفیل عامر بن واثله نقل کرد که گفت:
من در روز شورا دربان بودم و على (ع) در خانه (محل اجتماع و شورا) بود. شنیدم که به آنها مىفرمود: «من به طور مؤکّد بر شما احتجاج و استدلال خواهم کرد؛ به چیزى که هیچ فرد عرب و غیر عربى از شما نتواند آن را دگرگون کند». سپس فرمود: «شما را سوگند مىدهم به خدا، که آیا میان شما کسى هست که پیش از من به وحدانیّت خدا ایمان آورده باشد؟ همگى گفتند: «نه».
فرمود: «شما را به خدا سوگند مىدهم که میان شما کسى هست که برادرى چون جعفر طیّار داشته باشد که در بهشت با فرشتگان پرواز مىکند؟ همگى گفتند: «نه به خدا قسم».
فرمود: «شما را به خدا سوگند مىدهم آیا میان شما غیر از من کسى هست که عمویى چون عموى من، حمزه، داشته باشد که شیر خدا و شیر رسول خدا و سرور شهیدان است؟ گفتند: «نه به خدا قسم».
فرمود: «شما را به خدا سوگند مىدهم آیا میان شما جز من کسى هست که همسرى چون همسر من، فاطمه (علیها السلام)، دختر محمّد (ص)، داشته باشد که بانوى زنان اهل بهشت است؟ گفتند: «نه به خدا قسم».
فرمود: «شما را به خدا سوگند مىدهم، آیا میان شما جز من کسى هست، که دو سبط مانند دو سبط من حسن و حسین (علیهما السلام) داشته باشد که دو آقا و سرور جوانان اهل بهشت مىباشند؟ گفتند: «نه به خدا قسم».
فرمود: «شما را به خدا سوگند مىدهم، آیا میان شما جز من و پیش از من کسى هست که چندین بار با رسول خدا (ص) نجوا کرده باشد و پیش از نجوا صدقه داده باشد؟» گفتند: «نه به خدا قسم». فرمود: «شما را به خدا سوگند مىدهم، آیا میان شما جز من کسى هست که رسول خدا درباره او فرموده باشد: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه، و انصر من نصره، لیبلغ الشاهد الغائب؟» گفتند: «نه به خدا قسم»… حاضران به غایبان اطلاع دهند(۲)
سوگند دادن امیرالمؤمنین علیه السلام در روزگار عثمان بن عفان
شیخ الاسلام ابواسحاق ابراهیم بن سعد الدین بن حمویه به سند خود در کتاب «فرائه السمطین» در سمط نخست در باب ۵۸ از تابعی بزرگ سلیم بن قیس هلالی از علی علیه السلام نقل کرده است که در حدیثی فرمودند شما رو به خدا سوگند آیا میدانید
النساء
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ
ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ! ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ [ﻧﻴﺰ] ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺍﻣﺮ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ [ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ بیتاند ﻭ ﭼﻮﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻣﻘﺎم ﻋﺼﻤﺖ میباشند] ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻴﺪ. در باره جه کسی نازل شده است…… الی آخر حدیث
(۳)
سوگند دادن أمیر المؤمنین علیه السلام در روز رحبه-سال ۳۵
در اثر معارضه و منازعۀ که در امر خلافت با أمیر المؤمنین علیه السّلام وقوع یافت برخى از مردم نسبت بآنچه که آن حضرت از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله دایر بتقدیم آن جناب بر دیگران روایت و نقل فرموده بود آن حضرت را متّهم ساختند و واردات از طرف رسول خدا صلى اللّه علیه و آله را در این موضوع با تردید و انکار تلقّى کردند، چون این کیفیّت بآنحضرت رسید، در میدان وسیع کوفه حضور یافت و در میان گروه بسیارى که در آنجا گرد آمده بودند بمنظور دفاع از حق و ردّ بر آنها که در امر خلافت با آن جناب منازعه مىکردند، با آن گروه استدلال و مناشده فرمود، و این موضوع بحدى جلب اهمیت کرده که بسیارى از تابعین آن را روایت نمودهاند و اسناد آن در کتب علماء بحد تواتر و تظافر رسیده و ما بروایت چهار تن از اصحاب و چهارده نفر از تابعین (در این خصوص) ۲ واقف شدیم، و اینک تفصیل آن.
۱-ابو سلیمان مؤذّن،
۲-ابو القاسم، اصبغ بن نباته و زید بن أرقم أنصاری صحابی
ابن ابوالحدید در شرح نهج البلاغه به سند خود از ابوسلیمان مؤذن روایت کرده است علی علیه السلام مردم را سوگند داد چه کسی از رسول خدا شنیده است
من کنت مولاه فعلى مولاه،؟ گروهی به آن گواهی دادند ولی زید بن ارقم با اینکه میدانست، از گواهی دادن خودداری کرد و علی علیه السلام وی را به کوری چشم نفرین کرد پس کور شد و پس از نابینایی این حدیث را برای مردم بازگو میکرد
سوگند دادن و احتجاج امیرالمؤمنین علیه السلام روز جنگ جمل سال ۳۶ در برابر طلحه
نذیر کوفی گوید با علی (ع) در روز جمل بودیم حضرت دنبال طلحه فرستاد و پیام داد که مرا ملاقات کن پس طلحه آمد خدمت حضرت به ایشان فرمود: تو را به خدا قسم میدهم آیا شنیدی پیامبر (ص) میفرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه خدایا دوست دار دوستدار علی (ع) را و دشمن دار دشمنان او را،
طلحه گفت: درست است.
فرمود: پس چرا با من میجنگی.
گفت: فراموش کرده بودم و برگشت. و مسعودی اضافه میکند که حضرت علی (ع) به طلحه فرمود: چرا خروج کردی.
گفت: به طلب خون عثمان.
حضرت فرمود: خداوند بکشد سزاوارتر ما را به خون عثمان (چون طلحه از کسانی بود که مردم را بر علیه عثمان شوراند لذا در همین جنگ جمل، مروان داماد عثمان، از پشت سر، طلحه را با تیر به قتل رساند و انتقام عثمان را گرفت) تو اول کسی بودی که با من بیعت کردی سپس پیمان خود را شکستی و خداوند میفرماید: هر کسی پیمان شکنی کند بر علیه خودش پیمان شکنی تمام میشود، پس طلحه استغفار کرد و برگشت
کتاب الغدیر (ترجمه، ویرایش قدیم) جلد ۲
(حدیث رکبان -در کوفه سال ۳۶ ر ۳۷ هجرى)
پیشواى حنبلىها-احمد بن حنبل با بررسى و دقت روایت نموده از یحیى بن آدم، از حنش بن حارث بن لقیط نخعى اشجعى، از ریاح (با یاء دو نقطه) بن حارث ۱ که او گفت: چند تن در رحبه نزد على علیه السّلام آمدند و گفتند: السلام علیک یا مولانا. فرمود: چگونه من مولاى شما هستم درحالىکه شما عرب هستید؟! گفتند ما از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله در روز غدیر خم شنیدیم که فرمود:
من کنت مولاه فعلى مولاه
ریاح گفت: چون از آنجا گذشتند، من بدنبال آنها رفتم و پرسیدم اینها کیانند؟ گفتند: گروهى از انصارند، که در میان آنها ابو ایوب انصارى است.
و چنین گفته: على علیه السلام از قصر خارج شد، در این هنگام سوارانى که شمشیر حمایل داشتند و روپوش بر صورت و تازه از راه رسیده بودند با آن حضرت روبرو شدند و گفتند:
السلام علیک یا امیر المؤمنین، و رحمه الله و برکاته، السلام علیک یا مولانا على علیه السلام پس از جواب سلام فرمود: در اینجا از اصحاب رسول خدا صلى اللّه علیه و آله چه کسانى هستند؟ پس دوازده تن از آنها برخاستند، که از جمله خالد بن زید ابو ایوب انصارى، و خزیمه بن ثابت ذو الشهادتین، و قیس بن ثابت بن شماس، و عمّار بن یاسر، و ابو الهیثم بن تیهان، و هاشم بن عتبه بن ابى وقّاص، و حبیب بن بدیل بن ورقاء بودند. پس شهادت دادند که از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله در روز غدیر خم شنیدند که مىفرمود: من کنت مولاه فعلى مولاه.. تا آخرحدیث. پس على علیه السّلام به انس بن مالک و براء بن عازب (که از اداى شهادت خوددارى کردند) فرمود:
چه چیز مانع شد شما را از اینکه برخیزید و شهادت دهید؟ چه آنکه شما نیز همان طور که این گروه شنیدهاند، شنیدهاید؟! سپس فرمود: بار خدایا اگر این دو نفر بعلّت عناد کتمان کردند آنها را مبتلا کن، اما براء نابینا شد و پس از نابینا شدن هنگامى که از منزل خود سئوال مىکرد مىگفت: کسى که گرفتار نفرین علی ع شده چگونه راه مقصود را در مىیابد؟! و اما انس، پاهاى او مبتلا به برص شد،
پایان حدیث
حالا اگر دلت میخواهد باامیرالمومنین علی ع بیعت کنی صلوات بفرستد
اللهم صل علی محمدوآل محمد وعجل فرجهم
دستت در یدالله قرار میگیرد
اگر دست علی دست خدا نیست
چرا دست دگر مشگل گشا نیست
چرا دست دگر خیبر گشا نیست
دست امیرالمؤمنین ع یدالله است وقتی دست میدهید دستت تو دست خداست، این روز را باید جشن گرفت بزرگ داشت اماوقتی بیعت میکنیم باید پای بیعت بایستی
جناب سعدی:
*عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی*
چند روز دیگر عاشورا است در خواب گفته شد اجازه اشک و عزاداری محرمتان را باید در غدیر بگیرید غدیر باید بیعت کنید در کربلا بایستید پای بیعت چون آنجا می گویند بروید هر کسی میخواهد برود اینجا می گویند بیا بیعت کن
همه باید بیعت کنند حتی زنها بیعت کردند حضرت دست میگذاشتند در آب و آنها دست میزدند تو آب به عنوان بیعت این گونه با امیرالمؤمنین ع بیعت میکردند
اما در کربلا حضرت میفرماید بروید اینها با من کار دارند یعنی اگر تو منی بایست و اگر غیر منی برو،
کلام ابا عبدالله ع است تو که بیعت کردی
اگر فانی در امیرالمومنینی فانی در ولایتی تو منی بایست وقتی گفتید امام من امیرالمؤمنین ع است خیلی باید مراقب باشید
پیامبر اکرم ص به اصحابش فرمودند:
به سلمان و ابوذر و مغداد و عمار و زید ابن حارث
فرمود عمل آنها که در آخرالزمان میآیند ۲۵ برابر عمل شماست
چون آنها امامشان غائب است شما من را میبینید معجزه میبینید
پیغمبر خدا را میبینید آنها نه معجزه دیدند امام آنها هم غائب است از میانشان امامشان هست اما دسترسی ندارند به امام آنقدر عقلشان بارور است که حضور و غیاب امام برایشان یکسان است خداوند به مومنان آخر زمان خیلی بها میدهد چون خیلی هم کمند که پای عمل بیاید مؤمن باشد و…
رسول خدا ص فرمود: «فَأَنْتَ یَا عَلِیُّ أَمِیرُ مَنْ فِی السَّمَاءِ وَ أَمِیرُ مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ أَمِیرُ مَنْ مَضَى وَ أَمِیرُ مَنْ بَقِیَ فَلَا أَمِیرَ قَبْلَکَ وَ لَا أَمِیرَ بَعْدَک»؛ یا علی تو امیر اهل آسمانی یعنی جبرائیل، هم دست به سینه است پیش امیرالمؤمنین ع، امیر اهل زمینی امیر گذشتگانی امیر آیندگانی، نه امیری قبل تو بوده است نه امیری بعد از تو خواهد آمد یعنی از حضرت آدم ع تا انقراض عالم تمام نفوس کامله انبیاء، اولیاء، رسل، تمام اقطاب، در مقابل امیرالمؤمنین دست به سینه میایستند
الحمدلله علی الولایه