جنگ جمل در یک منظر

بسم الله الرحمن الرحیم

جنگ جمل در یک منظر

اعراب شترسوار با کینه های شتری به دنبال زنی و شتری به راه افتادند و در مقابل مولای قنبر و اشتر، صف آرائی نمودند.
ای داد بیداد…
که همیشه ی تاریخ کاروانی شتر به دنبال ساربانی حرکت می کرد ولی این بار کاروان سالار، خود شتر بود و خیل حماران به دنبالش شهیق و نهیق کشان راه افتاده بودند.
حتی سگان حوئب بر سرشان داد می زدند که کجا می روید و با شیر خدا چه کار دارید؟!
مگر با او دوبار بیعت نکردید یکی نزد حضرت خاتم در غدیرخم و دوم در مسجدالنبی درحضور مردم؟!
آیا مطالبه می کنید خون شغال لنگ را از شیر ضیغم ؟!
خونی که خود ریختید و آتشی که خود به پا کردید.
وصی پیامبرتان را وانهاده به دنبال شترش می روید؟ جانشینش را بعد ازخانه نشینی به جنگ می طلبید؟
ولی این حماران وحشی حمیرا را به سیدالاوصیا ترجیحی بلامرجح دادند و به جای شیر به دنبال ‌‌‌”ان انکرالاصوات لصوت الحمیر” افتادند.
و عاقبت نیز این خلق بی تمیز “کانّهم حمرُمستنفره فرت من قسوره” گریختند و خاک نکبت بر سر خود بیختند…
و از خود تهمت به جای نهادند که علی (ع) قاتل الاحبه است یعنی کشنده دوستان!
هر چند سید مظلومان بر کشتگان آنان می گریست که چرا چنین کردید و خود را لعین نمودید؟
آیا رسم دنیا اینگونه است که ولی حق بر دوست و دشمن باید بگرید…؟

حکم بر عالم وآدم همه می راند علی
قصه فصل وقضا برهمه می خواند علی

بسکه اوصاف الهی زعلی ظاهر شد
مانده ام اینکه بگویم به که می ماند علی

شب ۲۳ ماه مبارک رمضان سال۱۳۹۶ه ش

متن:استاد معماریان

سایت ادبستان معرفت-استاد محمد مهدی معماریان ساوجی.