۱۴۰۳-۱-۱۹ تفسیر سوره هود جلسه ۱۶

بسم الله الرحمن الرحیم

««الحمدالله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»»

یکشنبه ۱۴۰۳/۱/۱۹ تفسیر قران سوره هود

موضوع: تفسیر ایات ۱۰۹ تا ۱۱۳ سوره هود

رسول الله ص: «سوره هــــــود مرا پیر کرد»

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

در تفسیر سوره هود

هود

فَلَا تَکُ فِی مِرْیَهٍ مِّمَّا یَعْبُدُ هَٰؤُلَاءِ مَا یَعْبُدُونَ إِلَّا کَمَا یَعْبُدُ آبَاؤُهُم مِّن قَبْلُ وَإِنَّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِیبَهُمْ غَیْرَ مَنقُوصٍ

ﭘﺲ ﺩﺭ ﺑﺎﻃﻞ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﻌﺒﻮﺩﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ می‌پرستند، ﺷﻚ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ; ﺍﻳﻨﺎﻥ نمی‌پرستند ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﻛﻪ ﭘﺪﺭﺍﻧﺸﺎﻥ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ می‌پرستیدند [ﻭ ﺁﻥ ﭘﺮﺳﺘﺸﻲ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺟﻬﻞ ﻭ ﺑﻲ ﺧﺮﺩﻱ ﺑﻮﺩ]. ﻭ ﻣﺎ ﺳﻬﻤﺸﺎﻥ ﺭﺍ [ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ] ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﻭ ﺑﻲ ﻛﻢ ﻭ ﻛﺎﺳﺖ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺍﺩ. (١٠٩)

مریه یعنی شک همراه با تهمت

در سوره کافرون:

وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿۴﴾

و نه آنچه پرستیدید من می‌پرستم (۴)

وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿۵﴾

و نه آنچه می‌پرستم شما می‌پرستید (۵)

لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ﴿۶﴾

دین شما براى خودتان و دین من براى خودم (۶)

فرمود دین شما برای خودتان و دین من برای خودم.

پس آنها دین داشتند!

ولی هر کس که گفت خدا را می‌پرستم، دینداری او درست نیست. ممکن است خدای ذهن خودش را پرستش کند.‌باید گفت «خدایی را می‌پرستم که حجتش می‌پرستد»

توحید در سایه حجت خدا محقق می‌شود

لذا فرمود شک نکن که اینها درست بگویند.

این‌ها پیرو پدرانشان هستند.

هود

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ وَلَوْلَا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ

ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺑﻪ ﻣﻮﺳﻲ ﻛﺘﺎﺏ ﺩﺍﺩﻳﻢ، ﭘﺲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ [ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﺗﻤﺎم ﺣﺠﺖ] ﻣﻬﻠﺘﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﺎ ﺍﺟﻞ ﻣﻌﻴﻨﺶ ﻣﻘﺪﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﻴﺎﻧﺸﺎﻥ [ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ] ﺩﺍﻭﺭﻱ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ [ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﺯﻧﺪﻩ نمی‌ماند] ﻭ ﺍﻳﻦ یهودی‌ها [ﻱِ ﻋﺼﺮ ﺗﻮ] ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺗﻮﺭﺍﺕ [ﻛﻪ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺁﻳﺎﺗﺶ ﺗﺤﺮﻳﻒ ﺷﺪﻩ ﻭ پاره‌ای ﺍﺯ ﻣﻄﺎﻟﺒﺶ ﺁﻣﻴﺨﺘﻪ ﺑﺎ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﻭ ﻗﺴﻤﺘﻲ ﺍﺯ نوشته‌هایش ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻓﻄﺮﺕ ﻭ ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺟﺮﺍﺳﺖ] ﺩﺭ ﺗﺮﺩﻳﺪﻱ ﺁﻣﻴﺨﺘﻪ ﺑﺎ بدگمانی‌اند. (١١٠)

این آیه از چه سخن می‌گوید؟ آیه در سیاق آیاتی قرار دارد که در مورد اقوامی که عذاب شده بودند و در مورد آخرت هستند،

یک مرتبه در مورد اینکه به حضرت موسی ع کتاب دادیم که بعد اختلاف

کردند!! چه ربطی به آیات قبل دارد؟

پاسخ:

جایگاه آیه خیلی مهم است.

فرمود ما به موسی ع کتاب دادیم بعد در آن

اختلاف شد!!!! چه وقت اختلاف شد!!! توراتی که الآن موجود است، تحریف شده است. خود نقادان کتاب مقدس گفتند این توراتی که الآن هست، در زمان حضرت موسی ع نوشته نشده بلکه ۶۰۰ الی ۷۰۰ سال بعد از حضرت موسی ع نوشته شده است..

پس اختلاف در تورات، مراد کدام تورات است؟ تورات حقیقی. مستندش آیه زیر است:

که: ” وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ وَلَوْلَا کَلِمَهٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ”

اختلاف در امر دنیا طبیعی است. خداوند هم آن را بیان می‌کند،

اما می‌فرماید اگر کلمه‌ای از پروردگارت سبقت نگرفته بود..‌‌! قضا و سنت الهی چنین است که خداوند در عذاب تعجیل نمی‌کند و بعضی اوقات عذاب را عقب می‌اندازد. آیه می‌فرماید اگر این سنت نبود بین اینها، همین جا داوری می‌کردیم. پس معلوم می‌شود این اختلاف دنیایی نبوده است.

سوره آل عمران آیه ۱۹

إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ

ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺩﻳﻦِ [ﻭﺍﻗﻌﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥْ ﻣُﺒﻠّﻎ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ] ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ، ﺍﺳﻠﺎم ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺏ [ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻥ] ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ ﻣﮕﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﻘّﺎﻧﻴّﺖ ﺁﻥ] ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﺪ، ﺍﻳﻦ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺣﺴﺪ ﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﻮﺩ; ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﺪﺍ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮﺩ [ﺑﺪﺍﻧﺪ ﻛﻪ] ﺧﺪﺍ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﻲ، ﺳﺮﻳﻊ ﺍﺳﺖ. (١٩)

علم داشتند و اختلاف کردند.

قانون: مبنای اختلافات در این عالم به دو مورد بر می‌گردد: اول، بر اثر جهل است که نمی‌داند که حق با چه کسی است.

دوم، می‌داند حق با چه کسی است اما اختلاف بخاطر نفس است؛ یعنی نمی‌خواهد بپذیرد.

از این دو مبنا خارج نیست.

می‌فرماید آن کسانی که کتاب داده شدند

بعد از آنکه علم پیدا کردند از روی ستم بود که اختلاف کردند؛ یعنی دیگر نادان نیستند کتاب خدا نازل شده است و اختلافشان از روی جهل نبود! علم داشتند از روی هوای نفس، اختلاف کردند.

خباثه الخبیث فی یوم الخمیس رزیه یوم الخمیس یا فاجعه پنج شنبه –

حدیث دوات و قلم: درحالیکه نبی اکرم اسلام در بستر بیماری وفات بسر می‌بردند، به اطرافیانش که برخی منتظر ارتحال آنجناب و غصب جانشینی ایشان بودند فرمود: قلم و دوات برایم بیاورید تا چیزی را بنویسم؛ مطلبی را که بعداز من گمراه نشوید. ” نعوذ بالله “عمر در حضور رسول الله ص گفت این مرد هذیان می‌گوید همان دومی ملعون گفت: ” حَسْبُنَا کِتَابُ الله‏ ” (به‌معنای «کتاب خدا ما را بس است») سخنی است از عمر بن خطاب در مخالفت با دستور پیامبر اسلام (ص) در ماجرای قلم و دوات.

یعنی خوب می‌دانستند که پیامبر ص چه چیزی می‌خواهند بگویند و بنویسند که بعد از من گمراه نشوید،

پس با آمدن کتاب فکر نکنید که تمام شد اختلاف کردند و اگر اختلاف از روی جهل بود خداوند نمی‌فرمود عذابشان می‌کردیم؛ از روی جهل نیست از روی بغی است.

در آیه بعد می‌فرماید:

هود

وَإِنَّ کُلًّا لَّمَّا لَیُوَفِّیَنَّهُمْ رَبُّکَ أَعْمَالَهُمْ إِنَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ خَبِیرٌ

ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ [ﭘﺎﺩﺍﺵِ] ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ] ﻛﺎﻣﻞ ﻭ ﺗﻤﺎم ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ; ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم می‌دهند، ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ. (١١١)

این آیه چقدر تشدید دارد. بخاطر شدت است

و لحن آیه جوری است که با شدت دارد می‌فرماید

فرمود اعمال همه را می‌بینیم و به حسابشان می‌رسیم. فکر نکن از زیر دست ما در می‌روند و خداوند به همه چیز، خبیر یعنی آگاه است.

در آیه بعد، سراغ‌اسلام می‌رود

هود

فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

ﭘﺲ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ یافته‌ای ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﮔﻲ ﻛﻦ; ﻭ ﻧﻴﺰ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺭﻭﻱ آورده‌اند [ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﮔﻲ ﻛﻨﻨﺪ] ﻭ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻣﻜﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم می‌دهید، ﺑﻴﻨﺎﺳﺖ. (١١٢)

فاستقم از استقامت می‌آید. حروف اصلی آن، قام است.

رسول خدا ص فرمود این آیه مرا پیر کرد

دقت در آیه: به رسول الله ص فرمود:

الروم

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا….

(٣٠)

و اما بقیه چطور:

فصلت

إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ

ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ; ﺳﭙﺲ [ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ] ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ می‌شوند [ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ:] ﻣﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺘﻲ ﻛﻪ ﻭﻋﺪﻩ می‌دادند، ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺑﺎﺩ. (٣٠)

فرمود استقامت کن یعنی زمین نخوری.

اگر گفتی پروردگار من الله است دیگر نمی‌توانید اختلاس کنید، دزدی کنید. ببینید دین به شما چه گفته است! می‌گوید لااله الاالله، لااله الاالله یعنی دارید استقامت می‌کنید.

” فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا”

پیامبر ص که برایش سخت نیست چرا فرمود این آیه مرا پیر کرد؟! شبیه این آیه آمده است:

الشورى

فَلِذَٰلِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ لَا حُجَّهَ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ اللَّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ

ﭘﺲ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻫﻤﺎﻥ ﺁﻳﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭﺣﻲ ﺷﺪﻩ] ﺩﻋﻮﺕ ﻛﻦ، ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻣﺄﻣﻮﺭﻱ [ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﻮﺕ] ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻛﻦ، ﻭ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻫﺎﻱ ﻧﻔﺴﺎﻧﻲ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻜﻦ ﻭ ﺑﮕﻮ: ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ، ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩم، ﻭ ﻣﺄﻣﻮﺭم ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻛﻨﻢ; ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ ﻭ ﺷﻤﺎﺳﺖ; ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﻣﺎ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎﺳﺖ; ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺎ ﻭ ﺷﻤﺎ [ﭘﺲ ﺍﺯ ﺭﻭﺷﻦ ﺷﺪﻥ ﺣﻘﺎﻳﻖ] ﻫﻴﭻ ﺣﺠﺖ ﻭ ﺑﺮﻫﺎﻧﻲ ﻧﻴﺴﺖ; ﺧﺪﺍ ﻣﺎ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ [ﺩﺭ ﻋﺮﺻﻪ ﻗﻴﺎﻣﺖ] ﺟﻤﻊ می‌کند، ﻭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ [ﻫﻤﻪ] ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭﺳﺖ. (١۵)

” فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ”

چون در اینجا دنبال امر به استقامت می‌فرماید: و هرکس که با تو توبه می‌کند باید استقامت کند و از جا در نرود! یعنی اکثراً از جا در رفتند و دنبالش می‌فرماید طغیان نکند.

العلق

کلّاً إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَىٰ

ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ [ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﺰﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ] ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺮﻛﺸﻲ می‌کند. (۶)

أَن رَّآهُ اسْتَغْنَىٰ

ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ می‌پندارد. (٧)

مگر کسی که خودش را فقیر خدا ببیند

فقر الی الله داشته باشد انسان وقتی طغیان کرد چه می‌شود؟!

النازعات

فَأَمَّا مَن طَغَىٰ

ﻭ ﺍﻣﺎ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﻭ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻛﺮﺩﻩ (٣٧)

وَآثَرَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا

ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ [ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺑﺪ ﻭ ﺟﺎﻭﻳﺪ ﺁﺧﺮﺕ] ﺗﺮﺟﻴﺢ ﺩﺍﺩﻩ، (٣٨)

پس کسی که طغیان می‌کند دنیا را انتخاب می‌کند

پس وقتی می‌فرماید استقامت کن یعنی طغیان نکنید

فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَىٰ

ﭘﺲ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﺶ ﺩﻭﺯﺥ ﺍﺳﺖ; (٣٩)

فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

استقامت کن و هر کس با تو توبه کرده است آن‌هایی که با تو توبه کرده‌اند مثل امیرالمؤمنین ع انسان باید طوری ایمان خود را در دلش محکم کند یک طوری اعتقادت را باور کند که طوفان نتواند تکانش دهد.

اگر همه دنیا رفتند تو بایست بگو من نمی‌روم همه دزدی کردند بگو ما نمی‌کنیم ما اهل گناه نیستیم.

والا می‌گوید بعد از رسول خدا ص خیلی اتفاقاتی خواهد افتاد و این حرفها را در تفسیری به این روشنی نمی‌بینید! که رسول الله ص می‌فرماید

این آیه پیرم کرد چرا؟

” إرتد الناس بعد رسول الله إلا أربعه؛ بعد از رسول خدا جز چهار نفر، همه مرتد شدند. ارتد الناس بعد النبی (ص) إلا …

جز چهار تن بعد از رسول الله ص مرتد شدند جناب سلمان وابوذر و مقداد و عمار همین کسانی که با امیرالمؤمنین ع بودند بعد سه تن اضافه شد شدند هفت نفر یعنی بعد از رسول الله ص اختلاف می‌شود و عده‌ای سراغ دنیا می‌روند.

مواظب باشید دنیا زده نشوید

حال آیه بعد را براحتی می‌فهمید:

هود

وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ

ﻭ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ [ﺑﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﺪﺍ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﻣﺮﺩم ﻣﺆﻣﻦ] ﺳﺘﻢ کرده‌اند، ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻭ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻭ ﺗﻜﻴﻪ ﻣﻜﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺁﺗﺶ [ﺩﻭﺯﺥ] ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﻴﺪ ﻭﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﻧﻴﺴﺖ، ﺳﭙﺲ ﻳﺎﺭﻱ نمی‌شوید. (١١٣)

ولا ترکنوا الی الذین ظلموا.. که در آن حالت، اولیا ندارید و از جانب خدا یاری نمی‌شوید

ظلموا چه کسانی هستند؟

رکون؛ رکن یعنی پایه – چیزی را پایه قرار نده

متمایل نشو که تکیه بدهید میل اندک نکنید وطغیان یعنی ازحد خودش بالا می زند – طغیان نکنید و این داستان بعد از رسول الله ص است. آنکسانی که به ولایت ظلم می‌کنند، نکند میل کنید به اینها که آتش شما را می‌گیرد، بعد از جدایی از خداوند ولیی برایتان پیدا نمی‌شود الآن خدا ولیّ شماست بروید طرف آنها ولیی ندارید و یاری هم نمی‌شوید

ترکنوا یعنی چی؟ مصداقش چیست؟

روایت: سه چیز است ۱- از ظالم اطاعت کنید

۲- آنان را دوست بگیرید (مودت)

۳- و خیر خواهی کنید برای ائمه جور (نصیحت)

حضرت ابراهیم فرمود:

خدایا از ذریه من هم امام قرار بده ” و من ذرّیّتی” فقال اللّه: ” لا ینال عهدی الظّالمین” خداوند فرمود: عهد من به ظالمان نمی‌رسد.

این ظلموا همان‌ها هستند که بدون داشتن عهد الهی، بجای امام معصوم نشستند.

به اینها میل نکنید نه اطاعت کن نه دوستشان داشته باش نه میل اندک کن که آتش شما را می‌سوزاند. پس اینها عین آتش هستند که اندک میلی شما را می‌سوزاند. قرآن فرموده است که اندک میل نکنید.

این آیه به خلفای جور پس از پیامبر اشاره می‌کند. می‌گوید نکند میل اندک با آنها کنی آتش آنها را می‌گیرد آن موقع از جانب خدا ولایت نداری و یاری ندارید.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ

اى کسانى که ایمان آورده‌اید! اگر (آیین) خدا را یارى کنید، شما را یارى می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.

اگر خدا یاری نکند پاهای شما می‌لغزد مواظب باشید طوفانی که قوم عاد را هلاک‌کرد، یک موقع شما را از پا در نیاورد.

پس آیا ما می‌توانیم از خودمان امام

قرار دهیم؟ کسی که ظلم کرده است!!!

و مراقب احکام شرع خود باش مگر دنیا چقدر وفا دارد!!

صدق الله العلی العظیم

خدایا توفیقی بده ما در مورد قرآن تو کوتاهی نکنیم

و سهم و بهره ما از قرائت بیش از این باشد.

امین.

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی