۱۴۰۲-۱۲-۲۵ تفسیره سوره هود جلسه ۳
بسم الله الرحمن الرحیم
««الحمدالله رب العالمین الصلاه و السلام علی سیدنا و نبینا و طبیب قلوبنا و شفیع ذنوبنا العبد المؤید الرسول المسدد المحمود الاحمد ابوالقاسم المصطفی محمد»»
جمعه ۱۴۰۲/۱۲/۲۵، تفسیر قران سوره هود
موضوع: تفسیر ایات ۵۶ تا ۶۰ سوره هود
رسول الله ص: «سوره هــــــود مرا پیر کرد»
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
(مقدمه) قوم حضرت هود گفتند تو معجزه نیاوردی به همین خاطر ما دست از خدایان برنمیداریم و نظر ما این است که خدایان ما بلا سر تو آوردهاند.
حضرت هود علیه السلام فرمود من از همه بتهای شما بیزار هستم. شما نمیتوانید هیچ کاری علیه من انجام دهید، نه اینکه من از مردن بترسم.
إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُم مَّا مِن دَابَّهٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ
ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﻦ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﺮﺩم; ﻫﻴﭻ جنبندهای ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻭ ﻣﻬﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ [ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺧﻮﺩ] ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﻣﺴﻠﻤﺎً ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺑﺮ ﺭﺍﻫﻲ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ. (۵۶)
توکل به معنی وکیل گرفتن خدا در همه امور است.
توکلت علی الله اگر کسی خدا را وکیل بگیرد هرچه برایش پیش آید، خیر است.
الله ربی و ربکم.. رب من و رب شما که اختیار من و شما در دست اوست.
هر جنبندهای از حشرات درندگان و … پیشانی او در دست خداست و هر کجا بخواهد میبرد. اگر کسی به این مسئله برسد متوجه میشود که هیچکس بدون اذن خدا نمیتواند کاری انجام بدهد.
لذا انسان موحد، از هیچ احدی نمیترسد.
موحد چه در پای ریزی زرش
چه شمشیر هندی نهی بر سرش.
امید و هراسش نباشد ز کس
بر این است بنیاد توحید و بس
بندهای نیست مگر پیشانی او در دست خداست.
ان ربی علی صراط مستقیم… چطور خدا بر صراط مستقیم است؟ گاهی وقت عقل ما، کارهای خدا را نمیفهمد.
روایت: از امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد ان ربی علی صراط مستقیم: خداوند در جزا دادن احسان را احسان جواب میدهد زشتی را زشتی جواب میدهد برای همه هم یکسان است. نظام عالم نظام عدل است.
فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ
وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ شَرّاً یَرَهُ
مثقال ذره خوبی یا بدی کنید، میبینید. لازمه این آیه، چنین نیست که دیگران ببینند یا نبینند!!! در بعضیها جزا در دنیا داده میشود و بعضی در آخرت که در آخرت خیلی سختتر است.
خداوند وحی کرد به حضرت موسی با کسی زنا نکن که با نسل تو زنا میشود.
از عدل خدا راه فراری در این عالم نیست.
دعای ابوحمزه ثمالی – و لا یُمکِنُ الفِرارُ مِن حُکومَتِک.
دعای کمیل (یا اِلهی وَ سَیِّدی وَ مَوْلایَ وَ مالِکَ رِقّی یا مَنْ بِیَدِهِ ناصِیَتی یا عَلیماً بِضُرّی وَ مَسْکَنَتی یا خَبیراً بِفَقْری وَ فاقَتی)
روایت: در مفاتیح آمده است شخصی خدمت امام رسید آقا به ایشان فرمود تمام امیدت به خدا باشد و ولایت خود را برای امامان اهل بیت خالص کن شیعیان ما اگر در دل وحوش حیوانات بیابان و در سختترین شرایط قرار بگیرند خدا به راحتی آنها را خارج میکند.
فَإِن تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُکُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ وَیَسْتَخْلِفُ رَبِّی قَوْمًا غَیْرَکُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَیْئًا إِنَّ رَبِّی عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ حَفِیظٌ
ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺭﻭﻱ [ﺍﺯ ﺣﻖ] ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪ [ﺯﻳﺎﻧﺶ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎﺳﺖ] ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ شدهام ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﻛﺮﺩم، ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻳﮕﺰﻳﻦِ [ﺷﻤﺎ] ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ، ﻭ نمیتوانید ﻫﻴﭻ ﺯﻳﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺭﺳﺎﻧﻴﺪ; ﺯﻳﺮﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺍﺳﺖ. (۵۷)
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
حرف خودم را زدم و وظیفهام را انجام دادم و مشکل ندارم. همان گونه که جانشین قوم نوح شدید، قوم دیگری بعد نابودیتان جانشین شما شوند. یعنی قوم نوح عذاب شدند و نابود شدند و شما آمدید.
جانشین شما کند یعنی شما نابود میشوید من آنچه را که باید بگویم گفتهام اگر گوش ندهید نابود میشوید.
پروردگار من هست و همه را حفظ میکند و خودش نیاز به حفظ کردن ندارد. حفظ همه چیز در دست خداست.
خدای من بر همه چیز حافظ است. یعنی حجت را بر اینها تمام کرد.
وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّیْنَا هُودًا وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَهٍ مِّنَّا وَنَجَّیْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ
ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﺎ [ﺑﺮ ﻋﺬﺍﺏ ﺁﻧﺎﻥ] ﻓﺮﺍ ﺭﺳﻴﺪ، ﻫﻮﺩ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﺎ ﺭﺣﻤﺘﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﻮﺩ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺳﺨﺖ ﺭﻫﺎﻳﻲ ﺑﺨﺸﻴﺪﻳﻢ. (۵۸)
مراد کدام امر است؟ مراد شریعت نیست. مراد آن امری است که مؤمن و کفار را جدا میکند مؤمن را نجات میدهد و کفار را هلاک میکند.
با رحمت خود هود و مومنان را نجات دادیم، رحمتی از جانب خویش.
علامه طباطبایی در مورد این رحمت میفرماید این رحمت غیر از رحمتی که همه را فرا گرفته، رحمتی وسعت کل شی، رحمت رحمانیه عام است ولی اینجا مراد، رحمت خاصه است. رحمت رحیمه است.
حضرت علامه طباطبایی میفرماید این عذاب غلیظ، عذاب دنیا است. این تفسیر با سیاق آیه جور در نمیآید. به عقیده ما به عذاب آخرت میخورد. اگر در آیه توجه شود دو بار نجینا را فرمود، نجینا اول عذاب دنیا است ولی نجینا دوم از عذاب آخرت است.
نکته(نجیناه هودا، والذین امنوا معه….
یعنی نجات مال هود علیه السلام و آن کسانی است که بدنبال او ایمان آوردند و حرکت میکنند. بعد پشت سر اینها «برحمه منا» پشت سر آنها رحمتی از جانب ماست و آنها را دنبال می کند. و یکپارچه میشوند همه، ونجات دادیم همه را از عذاب غلیظ.
وَتِلْکَ عَادٌ جَحَدُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ
ﻭ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻗﻮم ﻋﺎﺩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺮ ﺳﺮﻛﺶ ﺳﺘﻴﺰﻩ ﺟﻮﻳﻲ ﺭﺍ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﺮﺩﻧﺪ. (۵۹)
خداوند میخواهد بگوید قوم عاد چطور بودند. حکایت یک نفر نیست. هیئت اجتماعی آنها است.
فرق انکار و جحد: جحد، زمانی است که میداند ولی انکار میکند.
و عصوا رسله، عاد یک پیامبر داشتند. حضرت هود. پس چرا میگوید رسل!!!
جناب علامه طباطبایی میفرمایند وقتی یک رسولی انکار شود انکار همه انبیا و رسولان است. از قرآن دلیل میآورد. از آیه ۱۲۳ سوره شعراء
کَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِینَ
قوم عاد نیز رسولان خدا را تکذیب کردند.
هنگامی که برادرش آن هود گفت آیا تقوا نمیکنید همه رسولان را انکار کردند.
روایت: اگر کسی یک امام را انکار کند بقیه امامان را انکار کرده است.
بعضی مفسرین میگویند حضرت هود پیامبر و مرسل بود ایشان از طرف خودش افرادی را میفرستاد برای تبلیغ و انذار بعضی از آیات شاهد این مطلب است
آیه ۲۱ سوره احقاف
وَاذْکُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ
و یاد آر حال هود پیغمبر قوم عاد را که چون در سرزمین احقاف امتش را وعظ و اندرز کرد و (از قهر خدا) بترسانید و پیش از هود و بعد از او هم بسیار پیمبر بر انذار خلق آمد. باری هود قومش را گفت: هرگز جز خدای عالم کسی را نپرستید که من بر شما از عذاب روز بزرگ قیامت میترسم.
عصیان از کلمه عصا گرفته شد کسی که در مقابل حق سر خم نمیکند میگوید مثل عصا است. عصیان میکند.
مؤمن در برابر حق، سر فرود میآورد.
بعد چه کار کردند،؟ و اتبعوا امر کل جبار عنید.
جبار یعنی زورگو. عنید یعنی دشمن.
نکته: میفرماید رسول خدا رو عصیان میکردند اما امر هر جباری را پیروی میکردند.
جبار یعنی دیکتاتور. امر هر دیکتاتور و دشمنی را اطاعت میکردند اما در مورد رسولان خدا اطاعت نمیکردند با اینکه رسولان خدا خیرخواه آنها بودند ولی جبار زور گو هستند.
مثل کسانی که به جنگ با امام حسین رفتند اینها امام حسین را خوب میشناختند و خانواده او را هم خوب میشناختند از آن طرف ابن زیاد را هم میشناختند با حضرت مسلم بیعت کردند ولی وقتی ابن زیاد آمد بیعت را شکستند چون ابن زیاد زورگو جبار عنید بود. ابن زیاد گفت بروید به جنگ حسین علیه السلام، و انها رفتند و حنگیدند…….
بعد از جنگ با خود گفتند ما چه کردیم ما پسر فاطمه را رها کردیم افتادیم دنبال پسر سمیه این چه کاری بود که انجام دادیم…
عصیان میکنند رسولان خدا را و پیروی هر دشمن و دیکتاتور را میکنند.
وَأُتْبِعُوا فِی هَٰذِهِ الدُّنْیَا لَعْنَهً وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ أَلَا إِنَّ عَادًا کَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلَا بُعْدًا لِّعَادٍ قَوْمِ هُودٍ
ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺎ ﻟﻌﻨﺘﻲ ﺑﺪﺭﻗﻪ ﺷﺪﻧﺪ. ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ [ﻗﻮمِ] ﻋﺎﺩ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻧﺪ، ﻫﺎﻥ! ﺩﻭﺭﻱ [ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ] ﺑﺮ ﻋﺎﺩ، ﻗﻮم ﻫﻮﺩ ﺑﺎﺩ. (۶۰)
امر هر جبار عنید را تبعیت کردند و حالا لعنت دنبال اینها راه افتاد، درحالی که آیه ۵۸ رحمت دنبال اینها میرفت، «برحمه منا»
حالا اینها از جبارانی تبعیت میکردند و میرفتند و لعنت دنبال اینها میرفت و اینها حقیقت است و قرآن حقیقت است.
سوره قلم در مورد اصحاب باغ و میوهها میفرماید:
إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ کَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّهِ إِذْ أَقْسَمُوا لَیَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِینَ
ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻜﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ] ﺁﺯﻣﻮﺩﻳﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺁﻥ ﺑﺎﻍ ﺭﺍ [ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻳﻤﻦ] ﺁﺯﻣﻮﺩﻳﻢ، ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺻﺒﺤﮕﺎﻫﺎﻥ ﺣﺘﻤﺎً میوههای ﺑﺎﻍ ﺭﺍ ﺑﭽﻴﻨﻨﺪ، (۱۷)
وَلَا یَسْتَثْنُونَ
ﻭ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ [ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻬﻴﺪﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪﺍﻥ] ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ. (۱۸)
فَطَافَ عَلَیْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّکَ وَهُمْ نَائِمُونَ
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺑﺎﻍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻠﺎﻳﻲ ﻓﺮﺍﮔﻴﺮ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺁﻥ ﺑﺎﻍ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺖ. (۱۹)
فَأَصْبَحَتْ کَالصَّرِیمِ
ﭘﺲ [ﺁﻥ ﺑﺎﻍ] ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺒﻲ ﺗﺎﺭﻳﻚ ﺩﺭﺁﻣﺪ [ﻭ ﺟﺰ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﻳﺪﻩ نمیشد!](۲۰)
فَتَنَادَوْا مُصْبِحِینَ
ﻭﻫﻨﮕﺎم ﺻﺒﺢ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺁﻭﺍﺯﺩﺍﺩﻧﺪ، (۲۱)
أَنِ اغْدُوا عَلَىٰ حَرْثِکُمْ إِن کُنتُمْ صَارِمِینَ
ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﻗﺼﺪ ﭼﻴﺪﻥ ﻣﻴﻮﻩ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺑﺎﻣﺪﺍﺩﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻛﺸﺘﺰﺍﺭ ﻭ ﺑﺎﻏﺘﺎﻥ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﻨﻴﺪ; (۲۲)
فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ
ﭘﺲ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ میگفتند: (۲۳)
أَن لَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُم مِّسْکِینٌ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨﺪﻱ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﺩ (۲۴)
وَغَدَوْا عَلَىٰ حَرْدٍ قَادِرِینَ
ﻭ ﺑﺎﻣﺪﺍﺩﺍﻥ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻬﻴﺪﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﺮﻭم ﮔﺬﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺑﺎﻍ ﺭﻭﺍﻥ ﺷﺪﻧﺪ. (۲۵)
فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ
ﭘﺲ ﭼﻮﻥ [ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﺭﺳﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ] ﺩﻳﺪﻧﺪ، ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﺎ ﮔﻤﺮﺍﻩ بودهایم [ﻛﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺧﻠﺎﻑ ﺣﻘّﻲ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﺴﺘﻤﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﺗﻬﻴﺪﺳﺘﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ.](۲۶)
️ لعنت دنبال اینها میرفت تا اینها را بگیرد.
اینها دنبال جبار عنید میرفتند لعنت هم دنبال اینها میرفت اینها هم در دنیا و هم در آخرت لعنت شدهاند و همین, خودش عذاب است.
رحمتی وسعت کلشی، تمام موجودات را رحمت خدا فرا گرفته است. این دایره رحمت یک مرکزی دارد که رحمت رحیمی است و این وصف رحمت رحیمی مخصوص مؤمنین است و مرکز آن دایره انسان کامل است که امام نامیده میشود.
«کُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ»
هر کسی به وسط این دایره نزدیکتر بشود رحمت بیشتر او را فرا میگیرد و به جایی میرسد که به اعمال او نگاه نمیکنند به خاطر ولایت، به او رحمت میرسد هرچه از وسط دورتر شوند اعمال او را میگذارنند به عهده خودش (کُلُّ نَفۡسِۭ بِمَا کَسَبَتۡ رَهِینَهٌ)
بعد از آن هرچه دورتر و دورتر شود در گناه خود فرو میرود و هیچ رحمتی به طرف او نمیرود و دستگیری ندارد.
بعداً العاد یعنی دور باد از رحمت.
کلمه عاد از عدو و دشمنی است، عداوت کردند.
بعداً العاد، دوری باد از عاد.
در آیههای دیگر
﴿سَخَّرَهَا عَلَیْهِمْ سَبْعَ لَیَالٍ وَثَمَانِیَهَ أَیَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فیها صَرْعَىٰ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِیَهٍ﴾
[ الحاقه: ۷]
آن عذاب را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنان بگماشت. آن قوم را چون تنههاى پوسیده خرما مىدیدى که افتادهاند و مُردهاند
صرصر باد تندی که اینها رابه زمین میکوبند بر اینها مسلط شد یک هفته بدون وقفه بادی که حتی خانههای اینها را نابود کرد و خدا تمدن اینها را نابود کرد «پناه بر خدا»
خدایا ما را از باطن قران بیش از بیش
بهره مند بدار
صدق الله العلی العظیم
ادامه دارد….
الحمدلله علی الولایه