۱۴۰۲-۱-۲۴ تفسیر سوره هود جلسه ۱۳
بسم الله الرحمن الرحیم
پنجشنبه ۱۴۰۲/۱/۲۴ «ایام ماه مبارک رمضان»
((تفسیر سوره هود، «جلسه ۱۳»))
قران بجز از مدح علی آیه ندارد
«بسم الله الرحمن الرحیم»
((تفسیر ایات مبارک ۳۱-۳۲-۳۳-۳۴-))
وَلَا أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْیُنُکُمْ لَن یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِی أَنفُسِهِمْ إِنِّی إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِینَ
ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ نمی‌گویم ﻛﻪ گنجینه‌های [ﻋﻨﺎﻳﺎﺕ ﻭ ﺍﻟﻄﺎﻑ] ﺧﺪﺍ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ [ﺗﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺣﺎﺟﺎﺕ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺁﻭﺭم ﻭ ﻫﺮ ﺗﺼﺮﻓﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻞ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ آسمان‌ها ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻨﻤﺎﻳﻢ]، ﻭ ﺍﺩﻋﺎ نمی‌کنم ﻛﻪ ﻏﻴﺐ ﻫﻢ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻢ، ﻭ نمی‌گویم ﻛﻪ ﻣﻦ فرشته‌ام ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺘﺎﻥ ﻓﺮﻭﻣﺎﻳﻪ ﻭ ﺧﻮﺍﺭﺷﺎﻥ می‌نگرد، نمی‌گویم ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﺧﻴﺮﻱ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ; ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ آگاه‌تر ﺍﺳﺖ; ﺍﮔﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﮔﻮﻳﻢ ﺍﺯ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ. (٣١)
تفسیر آیه
خداوند عالم‌تر است به آنچه در نفس شما است.
-این جواب چه چیزی بود از قومش؟ آنها گفتند:
فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاکَ إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاکَ اتَّبَعَکَ إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ وَمَا نَرَىٰ لَکُمْ عَلَیْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّکُمْ کَاذِبِینَ
ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﻋﻮﺗﺶ، ﺧﻮﺍﺹِ ﺑﻲﺩﻳﻦِ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﺎ، ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﺑﺸﺮی ﻫﺴﺘﻲ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ! ﺍﻳﻦﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻣﻲﺑﻴﻨﻴﻢ، ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﺸﺘﻲ ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﮥ ﺯﻭﺩﺑﺎﻭﺭ ﺩﻧﺒﺎﻟﺖ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩﺍﻧﺪ! ﺗﻮ ﻭ ﺁﻥﻫﺎ ﺍﻣﺘﻴﺎﺯی ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﻳﺪ، ﻫﻴﭻ؛ ﺗﺎﺯﻩ ﻓﻜﺮ ﻣﻲﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﻫﻤﻪﺗﺎﻥ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﻳﻴﺪ!» (٢٧)
– آنها می‌گفتند: ما نمی‌بینیم مگر این که تو بشری مثل ما هستی ودر آخر اینکه و ما برتری برای شما بر خودمان نمی‌بینیم، بلکه گمان می‌کنیم شما دروغگو هستید. اینها انتظار داشتند وقتی حضرت نوح ع می‌گوید من رسول هستم پس باید بتواند بدی‌ها را از خود دور کند کسی که علم غیب داشته باشد باید بتواند خوبی‌ها را جمع کند قدرت داشته باشد برای خودم از امور خارق العاده استفاده کند برای دوستانش و…
حضرت نوح ع می‌فرماید:
این جوری نیست که شما فکر کردید من یک نذیرم
انذار کننده هستم از جانب خداوند من اصلاً چنین ادعایی ندارم که شما می گویید
گفتند ما فکر می‌کنیم
شما دروغگو هستید! چون چنین قدرتهایی ندارید
در جواب می‌گوید ما اصلاً چنین ادعایی نکردیم که علم غیب می دانیم، من نمی‌گویم بشما که خزائن خدا در نزد من است که هر چه بخواهم برداشت کنم یا به کسی بدهم
چون انها تصور می‌کردند چون این از جانب خداست هر کاری می‌تواند انجام بدهد
نکته ظریفی در اینجا هست،
ما تصرفاتی از انبیاء و خاتم الانبیاء ص دیدیم یا برایمان نقل کرده‌اند یا اخبار از غیب این موارد که هست پس چگونه ایشان از خودش نفی می‌کند که من نمی‌گویم خرائن خدا در نزد من است؟
این آیه از آیات پر حرف است که باید درست تبیین بشود که چه می‌گوید اگر این ” َلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ ” را به ” لَا أَقُولُ ” بر گردانیم می‌شود من به شما نمی‌گویم که غیب نمی‌دانم یعنی می دانم و معنایش معکوس می‌شود
مشابه این قسمت آیه در مورد رسول خدا ص هم آمده است در سوره اعراف است – کسی که پیامبر می‌شود خصوصیات بشر او از بین نمی‌رود او یک انسان است
مثلاً پاک دامنی حضرت یوسف ع اگر شهوت نداشت می‌گفتند ما شهوت داریم و او ندارد پس هنر نکرده است پاکدامنی کرده است پس صفات بشری را که انما انا بشر مثلکم من بشری مثل شما هستم را دارند ودر عین حال گناه نمی‌کنند
حضرت نوح ع نگفت من فرشته‌ام! و… حالا این صفاتی که برای انبیاء هستند که حضرت عیسی ع مرده زنده می‌کرد ومعجزات انبیا و… پس اینها چه می‌شود؟
مسئله دقیق این جاست که هیچ کس جز خداوند سبحان در هیچ صفتی استقلال ندارد مستقلاً از جانب خودش نیست هزاری هم علم و قدرت داشته باشد
بدون اذن خداوند حق ندارد تصرف کند نمی‌تواند تصرف کند قدرت دارد اما قدرتش در تحت اراده الهی است و بنا نیست از قدرتش مستقلاً استفاده کند
این جا حضرت نوح ع می‌فرماید:
من نمی‌گویم به شما خزائن خدا در نزد من است یعنی من نمی‌گویم ولی هست یعنی دو پهلو صحبت کرده است اهل سنت می گویند در قرآن علم غیب نفی شده نمونه‌اش در سوره اعراف/ ۱۸۸
قُل لَّا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ وَلَوْ کُنتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
ﺑﮕﻮ: «ﻣﻦ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺳﻮﺩ ﻭ ﺯﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩم ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭم؛ ﻣﮕﺮ ﺁﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭی ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ. ﺍﮔﺮ ﻋﻠﻢ ﻏﻴﺐ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺑﻪﺩﺳﺖ ﻣﻲﺁﻭﺭﺩم ﻭ ﻣﺸﻜﻠﺎﺕ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﻭ ﻧﻤﻲﺁﻭﺭﺩ. ﺑﻠﻪ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻫﺸﺪﺍﺭﺩﻫﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﮋﺩﻩﺭﺳﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻧﻢ.» (١٨٨)
یعنی من هم نمی‌دانم درست در نفس اینها چیست
روایت اگر هیچی نمی‌دانی بگو والله العالم، خدا می‌داند
اما اگر مسئله‌ای را می دانی باید بگویید
الله اعلم یعنی خداوند داناتر است
– رسول خدا ص فرمودند:
مردم مثل معدن می‌مانند، معادن طلا و نقره وقتی یک کوهی را می‌کنید به طلا می‌رسید یا به نقره یا به زغال سنگ هر کسی یک چیزی در وجودش دارد هر انسانی یک کمالی درش هست انسان الهی مؤمن کمالاتی دارد
می‌فرماید این‌هایی که دور من هستند مؤمن‌اند شما خارشان می دانید ومومن در نزد خداوند خیلی عزیز است خداوند بخاطر یک مؤمن خانواده‌ای رانجات می‌دهد از عذاب یابخاطر مؤمنی که از شهری رد می‌شود ازقبرستان آن شهر عذاب را بر می‌دارد مؤمن خیلی کم است به پیشانی و جای مهر نیست!! مؤمن قلبش خدا را باور کرده باشد
/ اگر من غیر از این بگویم از ظلمان هستم
ظلم یعنی چیزی را بگذارید در غیر موضع خودش
کسی را امام بدانید که امام نیست شرک به خداست
وَلَا أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْیُنُکُمْ لَن یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِی أَنفُسِهِمْ إِنِّی إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِینَ)
– در این آیه سه بار “ولا اقول “را بکار برده است اما چهار تا جمله گفت که آن “لا اعلم الغیب: را برد زیر آن اولی که بحث آنرا مطرح کردیم!
قَالُوا یَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن کُنتَ مِنَ الصَّادِقِینَ
ﺑﺎ ﻣﺎ ﺟﺮّ ﻭ ﺑﺤﺚ ﻣﻲﻛﻨﻲ! ﺯﻳﺎﺩی ﻫﻢ ﺟﺮّ ﻭ ﺑﺤﺚ ﻣﻲﻛﻨﻲ! ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻲﮔﻮﻳﻲ، ﺁﻥ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻲﺗﺮﺳﺎﻧﻲ، ﺑﻪ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭ!»(٣٢)
این نشان می‌دهد که حضرت نوح ع خیلی با اینها بحث می‌کرده است و… گاهی درگیر می‌شدند آنقدر ایشان را کتک می‌زدند که خون از گوشش جاری میشد و یک روز بی هوش میشد می‌افتاد دوباره بلند میشد و دعوت می‌کرد و… این نادان‌ها می‌گفتند عذاب را بیاور!!
می‌فرمود: عذاب که دست من نیست که بیاورم
قَالَ إِنَّمَا یَأْتِیکُم بِهِ اللَّهُ إِن شَاءَ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ
ﮔﻔﺖ: «ﺍِﻥﺷﺎءﺍﻟﻠﻪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﭼﺎﺭ ﺁﻥ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ! ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﻲﺗﻮﺍﻧﻴﺪ ﺣﺮﻳﻒ ﺧﺪﺍ ﺷﻮﻳﺪ. (٣٣)
-فقط خداست که می‌آورد عذاب را برای شما
ان شاء الله باز تکرار می‌کنم خدا بخواهد عذاب را می‌آورد وقتی بیاورد هیچ کاری نمی‌توانید بکنید
– شب ۲۳ ماه مبارک رمضان است
بهترین کار و عبادت کسب علم است و آن هم چه علمی بهتر از قرآن
– چندین سال دعوت می‌کرد اینها ایمان نمی‌آوردند وقتی عذاب الهی آمد….
از تمام سوراخ‌های زمین آب بیرون زد و از آسمان آب مثل باران نمی‌بارید آب سرازیر شده بود پیوسته می‌آمد نه این که قطره قطره بیاید
که یک مرتبه خشم الهی آن تمدن بشری را که شرک می‌ورزیدند، زنا کار، شراب خوار و… نابود کرد
– شرک پایه همه گناهان است.
وَلَا یَنفَعُکُمْ نُصْحِی إِنْ أَرَدتُّ أَنْ أَنصَحَ لَکُمْ إِن کَانَ اللَّهُ یُرِیدُ أَن یُغْوِیَکُمْ هُوَ رَبُّکُمْ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
نصیحت من نفعی ندارد ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ ﻧﺼﻴﺤﺘﺘﺎﻥ ﻛﻨﻢ، وقتی خداوند بخواهد اغوایتان کند ﭼﻮﻥﻛﻪ ﺍﻭ ﺻﺎﺣﺐﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺗﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﻪﺳﻮی ﺍﻭ ﺑﺮﺗﺎﻥ ﻣﻲﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ.»(٣۴)
نصیحت یعنی خیر خواهی کردن اصل نصیحت این که انسان با عمل یا با گفتار تاآنجایی که می‌تواند برای کسی خیر خواهی کند
به این می گویند نصیحت، نصح –
فرمود: خیر خواهی من برای شما نفع نمی‌دهد اگر چه نصیحت کنم شما را که خداوند بخواهد که شما را اغوا کند او پروردگار شماست و بسوی او بر می‌گردید
یعنی انگار خداوند می‌خواهد شما را بزند، اغوا کند
” هو ربکم” اگر خدا بخواهد شما را گمراه کند تلاش من هیچ نتیجه‌ای نمی‌دهد
آیه خطاب به رسول الله ص: – تو هدایت نمی‌کنی هر که را که دوست داشته باشی بلکه خداست که هدایت میکندکه خداوند به هدایت شوندگان داناتر است
اینها مستحق اغوا هستند که خداوند اغوایشان کرده است. لذا حضرت نوح ع فرمود: فایده ندارد من نصیحت کنم شما را
نکته:
آیا انبیاء و رسولان علم داشتند به هدایت شوندگان یعنی می‌دانستند چه کسی هدایت می‌شود یا هدایت نمی‌شود؟
جناب ابن عربی:
انبیاء از آن حیث که نبی هستند علم ندارند که چه کسی هدایت می‌شود یا هدایت نمی‌شود چون اگر می‌دانستند که طرف هدایت شدنی نیست سراغش نمی‌رفتند
تا دعوتش کنند به طرف خداوند بعد حجت هم برایش تمام نمی‌شد
همانطور که مؤمن باید هدایت شود
– خود آیه قرآن می‌فرماید بگو من علم غیب ندارم
پس شما شیعیان چرا می گوئید امامانتان علم غیب دارند؟
فقط این یک آیه نیست که!
” وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَى الْغَیْبِ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِن رُّسُلِهِ ” آل عمران (١٧٩)
-جواب آیاتی در قرآن است که دلالت برعلم غیب می‌کند
عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا
ﺩﺍﻧﺎی ﻏﻴﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﻏﻴﺒﺶ ﻣﺴﻠﻂ ﻧﻤﻲﻛﻨﺪ؛ (٢۶)
إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا
ﻣﮕﺮ ﺁﻥﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮی ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﺪ* ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥﺻﻮﺭﺕ، ﺍﺯ ﭘﻴﺶِ ﺭﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﻲ ﻣﻲﻓﺮﺳﺘﺪ (٢٧)
– پس رسول برگزیده علم غیب دارد و…
قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
ﻳﻌﻘﻮﺏ ﮔﻔﺖ: «ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪﺍم ﺭﺍ ﻧﻪ ﭘﻴﺶ ﺷﻤﺎ، ﺑﻠﻜﻪ ﻓﻘﻂ ﭘﻴﺶ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻣﻲﻛﻨﻢ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ میدانم ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻲﺍﻃﻠﺎﻋﻴﺪ! (٨۶)
– یک جا می‌فرماید علم غیب دارند
یک جا می‌فرماید بعضی‌ها علم غیب دارند و…
چرا در قرآن اینگونه فرموده
جواب: – اگر قرآن صراحتاً می‌گفت پیامبر علم غیب دارد یا امامان علم غیب دارند طرف می‌رفت در خانه امام بست می نشست که آقا بمن خبر بده آینده چه می‌شود بگو چه چیز بخرم تاسود کنم و…
علم غیب داشتن درد سر است اگر مردم بفهمند شخصی علم غیب دارد راحتش نمی‌گذارند
بخاطر همین قرآن علم غیب را گاهی اثبات می‌کند و گاهی نفی می‌کند
علم غیب با علم عادی متفاوت است او احکام خودش را دارد
خود خاتم الانبیاء ص هم تسلیم امر الهیست هرچه خداوند بگوید هرچه خداوند اراده کند اگر چه یک وقتی تصرفی می‌کند مرده هم زنده می‌کند به اذن الله همانطور که حضرت مسیح ع فرمود مرده زنده می‌کنم به اذن الله کور شفا می‌دهم به اذن الله..
وَلَا أَقُولُ لَکُمْ عِندِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِینَ تَزْدَرِی أَعْیُنُکُمْ لَن یُؤْتِیَهُمُ اللَّهُ خَیْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِی أَنفُسِهِمْ إِنِّی إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِینَ
ﺍﺩﻋﺎ ﻧﻤﻲﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﮔﻨﺠﻴﻨﻪﻫﺎﻱ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﭘﻴﺶ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻮﺩیِ ﺧﻮﺩ ﻋﻠﻢ ﻏﻴﺐ ﻧﺪﺍﺭم. ﺍﺩﻋﺎ ﻧﻤﻲﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺷﺘﻪﺍم! ﺍﺩﻋﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﻲﻛﻨﻢ ﺩﺭﺑﺎﺭﮤ ﻣﺮﺩﻣﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﺭﻭﺧﻔﻴﻒﺍﻧﺪ، ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥﻫﺎ ﺧﻴﺮی ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ؛ ﭼﻮﻥ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﮔﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺩﻋﺎﻳﻲ ﺑﻜﻨﻢ، ﺑﺪﻛﺎﺭ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ.» (٣١)
– معلوم می‌شود از این عبارت جامعه حضرت نوح ع جامعه طبقاتی بوده است یک عده خیلی پولدار.. یک عده خیلی بیچاره بودند یک موقع هست که طرف به توهم ثروت و مکنت دنبال یک کسی می‌رود به هوای این که شاید یک چیزی نصیبش بشود و نمی‌شود
نمونه‌اش: کربلا آنهایی که آمدند کربلا فکر می‌کردند کلی پول به آنها می‌دهند اما هیچی ندادند افتادند دنبال ابن زیاد به طمع پول ولی خسران برای انها می‌ماند
می‌فرماید اینها که در چشم شما فقیرند.. تزدری اعینکم
ملاک خداوند که ثروت نیست
اینها در چشم شما است این حرف‌ها این آدم پایین این آدم بالایی نزد خداوند این جوری نیست
روایت: چه بسا پیر مردی ژنده پوش گرد آلود که اگر خدا را قسم دهد دعایش رد نمی‌شود
برخی، در چشم مردم حقیر اند ولی پیش خداوند خیلی ارزش دارد
آن طرف مثل حج است لباس‌ها را در می‌آوردند لباس احرام می‌پوشند شاه وگدا یک جورند برای لباس احرام حتی حق نداری دکمه بگذارید همه یک شکل و یک فرم‌اند معلوم نیست که نخست وزیر دارد طواف می‌کند یا رفته گر است همه یکسانند آنجا
در آخرت از انسانیت می‌پرسند چی آورده‌اید آنها را که در دنیا داشتید گذاشتید آمدید یادمان باشد کسی را به چشم حقارت نگاه نکنیم!
– فرمود اینها در چشم شما خارند و شما نمی دانید اینها نزد خداوند چه آبرویی دارند خداوند فقط می‌داند
– این حدیث را آویزه گوش کنید: حدیثی که فرمودند:
خداوند سه چیز را در سه چیز پنهان نموده: ۱- رضایتش را در کارهای خوب مخفی کرده است هیچ کار خوبی را کوچک مشمار که شاید رضایت خداوند درآن باشد
یک موقع طرف دو رکعت نماز شب می‌خواند ازش می‌خرند یا به همسرش یا پدر و مادرش خوبی می‌کند می‌خرند
معلوم نیست در کدام است
۲- خداوند غضبش را در گناهان مخفى کرده است پس هیچ گناهی را کوچک مشمار شاید خشم خدا در همان باشد
اما بحث ما در این مورد سوم است:
۳- خداوند اولیای خودش رادر میان خلقش مخفی کرده؛ هیچ انسانی را کوچک مشمار شاید از اولیای خدا باشد
– فرمود: خداوند عالم‌تر است که در نفوس اینها چیست! کافر هم باید حجت برایش تمام شود تا عذاب بیاید
– انبیاء از آن حیث که پیامبر هستند علم ندارند
آنهایی که علم دارند که چه کسی ایمان می‌آورد
و چه کسی ایمان نمی‌آورد از حیث مقام ولایتشان است مربوط به مقام نبوتشان نیست
می‌فرماید اگر خدا بخواهد شما را اغوا کند فایده ندارد
– در کربلا امام حسین ع خیلی حرف زد با لشگر ابن زیاد قبول نمی‌کردند کاملاً هم می‌شناختند ایشان چه کسی است، بعد فرمود من نوه رسول خدا شما را نصیحت می‌کنم فایده نمی‌کند می دانید چرا؟ چون شکمتان از حرام پر شده است
شکم که از حرام پر بشود گوش ناشنوا می‌شود امام حسین ع هم نصیحت کند فایده ندارد
– حضرت نوح ع جزو انبیای مرسل است.
الحمدلله علی الولایه