۱۴۰۰-۲-۲۰ تفسیر سوره مریم جلسه ۱۳
بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه ۱۴۰۰/۲/۲۰
موضوع درس ، تفسیر سوره مبارکه مریم ع
مریم
وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا نَّبِیًّا
ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ، [ ﺳﺮﮔﺬﺷﺖِ ] ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩ .(۴١)
خود کلمه ابراهیم به معنای پدر بزرگست
و حضرت ابراهیم پدر بزرگ موحدان عالم است.
در قران القاب زیادی برای حضرت ابراهیم بکار رفته ”
مثل صدیقا نبیا ، ابراهیم خلیلا، ابیکم ابراهیم، لاواه حلیم،
اواه منیب،
در اینجا صدیقا نبیا گفت هنوز رسول نیست و خلیل نیست.
صدیقا نبیا مال مقام ابتدای جوانی حضرت ابراهیم است
در سوره نساء
وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَآءِ وَالصَّالِحِینَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِکَ رَفِیقًا
و آن کس که اطاعت کند خدا و پیمبر را همانا آنان با کسانیند که خدا نعمت بدیشان داده است از پیمبران و راستگویان و کشتگان راه خدا و شایستگان و چه نیکو رفیقانند(۶۹)
اول نبیین بعد صدیقین و بعد شهدا..
صدیق در مقام سخن صادق است.
روایت ، به نماز و گریه این چیزهای مردم نگاه نکنید چه بسا افراد به این کار عادت کرده اند که اگر از انها بگیری پریشان میشوند
نشانه ایمان دو چیز است ، اول سخن راست گفتن و بعد امانتداری.
صدق در عمل چطور بوجود می اید ؟ اینکه در خلوت گناه نکنید و خدا را حاضر بداتید.
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَآئِکَهُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّهِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ
همانا آنان که گفتند پروردگار ما خدا است و سپس پایداری ورزیدند فرود آید بر ایشان فرشتگان که نترسید و نه اندوهگین باشید و مژده باد شما را به بهشتی که بودید نوید داده میشدید(۳۰)
صدق در توحید به کجا می رسد ! باور کردن خدا
انسانی که خدا را باور کند دیگر گناه از او صادر نمیشود.
مراتب توحید در عمل نشان داده میشود .
یوسف ایها الصدیق یعنی حضرت یوسف در خلوت خود هم گناه نمی کند و خدا را می بیند.
در سوره کهف اینها نمی گویند مگر دروغ
مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَآئِهِمْ ۚ کَبُرَتْ کَلِمَهً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ۚ إِنْ یَقُولُونَ إِلَّا کَذِبًا
نیستشان بدان علمی و نه پدران ایشان را بزرگ سخنی است که برون آید از دهانهای ایشان نمیگویند جز دروغی را(۵)
چگونه قرآن میفرماید اینان نمیگویند مگر دروغ
حضرت ابراهیم به مشرکان فرمود می پرستید چیزی که خود تراشیده اید ، تراشیدن را به افراد نسبت داد
در حالیکه
الموحد لایری مع الله غیرالله، موحد با خدا جز خدا نمی بیند .
موحد فعل عالم را فعل خدا می بیند،
اما غیر موحد خدا را نمی بیند فقط خود را می بیند من ، خودم رفتم خودم گفتم و ….
در حالیکه دروغ می گوید ، من خوابیدم وووو چون خودرا مستقل می بیند به خودش همه چیز را ربط میدهد و فعل را به خود و دیگران نسبت میدهد لذا همه چیزش میشود دروغ.
ابراهیم ع فرنود خدا خالق شما و عمل شماست.والله خلقکم وما تعملون
عارف فعل خود را فعل خدا می بیند ( توحید افعالی)
مومن خوابیدنش عبادت و راه رفتنش ووووو و این مومن بخدا رسیده
بین مشرک و مومن از اول راه تا انتها فاصله است،
صدیق راست گفتن وراست دیدن در توحید است.
همه عالم جلوه خداست این صدیق است.
این عالم فعل و مظاهر خداست،
اجازه نداریم به حیطه ای که خدا اجازه نداده وارد بشویم.
لذا برای هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم باید گفت که اجازه از خداست.
صدیق ظاهر و باطنش در توحید یکی است.
امیرالمومنبن ع می فرماید انا صدیق هذه الامه ، صدیق از القاب امیرالمومنین ع است،
یک معنای صدیق که باتمام وجودش نبی را تصدیق میکند.
بعد از رسول الله کار دست دیگران افتاد و اصحاب نظراتی می دادند و فقط امیرالمومنین ع نظری جز نظر رسول الله نداشت،
لذا هر کاری از امیرمومنان پرسش میشد می فرمود رسول خدا چنین گفته وچنین کرده تصدیق رسول الله را می کرد.
اول من آمن …اول کسی که به رسول الله ایمان اورد امیرالمومنین ع بود .
نجات در راستگویی است.
، صدق شمشیر خدا در روی زمین است.
و هیچ زشتی به زشتی دروغ نیست.
مریم
إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنکَ شَیْئًا
ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ [ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ]ﺍَﺵ ﮔﻔﺖ : ﭘﺪﺭم ! ﭼﺮﺍ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻧﻤﻰ ﺷﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﻰ ﺑﻴﻨﺪ ﻭ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻴﭻ ﺁﺳﻴﺐ ﻭ ﮔﺰﻧﺪﻱ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﺪ ، ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻲ ! ؟(۴٢)
چرا میگوید یا ابت و نمی گوید یا ازر ..
انسان وقتی عصبانی است اسم صدا میزند ولی حضرت ابراهیم با نرمی می گوید یا ابت! اما آزر در جواب گفت ای ابراهیم تواز خدایان من روگردان شده ای؟ ونگفت پسرم یا فرزندم
یَا أَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهدک..
پدرجان مراعلمی آمده ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ ; ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻲ ﺭﺍﺳﺖ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻛﻨﻢ .(۴٣)
صراط درست همان فطرت است.
اینجا دلیل دارد که می گوید ای پدر
برای من علمی امده برای تو نیامده
چون یکی از مشخصه های، شرک پرستش پدران و تقلید از انهاست .
فرمود مرا علمی است که تو نداری.
شاگرد واستاد ممکن است شاگرد به مرتبه ای برسد که استاد به ان مرتبه نرسیده باشد
خیلی وقت بچه از پدر بالا می زند.
فرمود من علم و کمالی دارم که تو نداری پس دنبال من بیا من هدایتت میکنم
بخشی از فطرت اخلاق است که در همه ادیان مشترک است مثلا زنا در همه ادیان بد است اما بت پرستان و مشرکان زنا می کردند .
براساس همین فطرت است که انسانها می فهمند این عالم خدا دارد .
یکی از قوانین فطری قانون علیت است.
در این عالم نظمی که دیده میشود معلوم است عقل و شعوری بر آن حاکم است.
که مبدا این عالم دارای علم و شعور و حکمت است و خودش از سنخ این عالم برتر باشد.
فاتبعنی پس از من تبعیت کن پس تبعیت بخاطر علم است.
نکته (بت پرستی یعنی شیطان پرستی بتها نماد شیاطین هستند
مریم
یَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَٰنِ عَصِیًّا
ﭘﺪﺭم ! ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﭙﺮﺳﺖ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(۴۴)
ای پدر شیطان را پرستش نکن.
۞ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِیٓ آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ
آیا اندرز ندادم شما را ای بنیآدم که نپرستید شیطان را که او شما را است دشمنی آشکار(۶۰)
الحمدلله علی الولایه