۹۸-۱۰-۱۱ شرح عیون جلسه ۲۲۸
بسم الله الرحمن الرحیم
(درس عیون مسائل نفس)(چهارشنبه ۹۸/۱۰/۱۱)
عنوان درس: اثبات عقل فعال
منهج ۱۳ (از طریق اثبات خزانه برای معقولات است، چنان که حق سبحانه فرمود: (وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ) و نیز مثل این سخن حق تعالی (وَ لِلهِ خَزائِنُ السَّماواتِ)
این بحث خزائنه برای معقولات منظور این است معقولاتی که در ذهن ما است، مثلاً ۴=۲×۲ یک امر معقول است.
ایا جدای از ذهن ما برای معقولات خزینه ای است یا نه؟ اگر برای معقولات خزینه در نظر نگیریم اینها امور اعتباری محض میشوند. در حالیکه می دانیم اینها امور حقیقی هستند حتماً برای اینها خزائنی موجود است و معقولات در آن خزائن هستند و آن خزینه را عقل فعال میگوییم و این مطلب از طریق آیه: هیچ چیز نیست مگر خزائن آن در نزد ماست.
الحجر
وَإِن مِّن شَیءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ
معقولات از جمله اشیاهستند، معقولات یک خزنیه ای دارند در انجا متحقق هستند و ثبوت دارند اسم این خزینه معقولات، عقل فعال است.
بحث در مورد علم و افاضه علم که کلاً علم از عقل فعال افاضه میشود علم حضور است و ماده حضور ندارد
وَ لِلهِ خَزائِنُ السَّماواتِ و الارض
نکته فرعی
خزائن گاهی وقت اسمانی و گاهی وقت زمینی است
الذاریات
وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکمْ وَمَا تُوعَدُونَ
و رزق شما و آنچه به آن وعده داده میشوید، در آسمان است (۲۲)
رزق شما در اسمان است یعنی در خزائن اسمانی است به اندازه مشخص نازل میشود این رزق که نازل میشود در خزائن زمینی است تا به دست شما برسد.
هر انسانی بوجهی خزائنی از خزائن اسمانی است
روایت: توکل کنید و به در خانه خدا بروید چون نمیدانی روزی تو کجاست.
وقتی به در خانه خدا رفتی روزی تو به اسانی از آن خزینه به تو منتقل میشود
آیه قران در مورد مؤمن: وَمَن یتَّقِ اللَّهَ یجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ وَمَن یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ
خداوند روزی میکند متقی را از انجا که حساب نمیکند.
داستان معاویه او میگفت که روزی شما دست خداست چرا از من طلب میکنید
ابوالاسود دوئلی که ازشیعیان امیرالمؤمنین ع بود گفت ما از خدا شکایت نمیکنیم که چرا روزی ما رانازل نمیکند بلکه از تو شکایت میکنیم که روزی ما را که خدا نازل کرده تو در خزینه های خودتت ذخیره کردی و بما نمیدهی.
بحث تجدد امثال در عرفاناست و بحث فلسفی آن حرکت جوهری است که در عالم ماده حرکت جوهری اثبات میشود. جوهره این عالم حرکت است. حرکتی که محسوس ما واقع شده و این عالم را شکل داده این امر در جواهر مادی است.
اما تجدد امثال عالم مثالی را هم در بر میگیرد بوجهی عالم عقل را هم در بر میگیرد و بحث آن چیز دیگری است. چون انجا زمان نیست که دم بدم افاضه صورت بگیرد.
دم بدم مال زمان است. جایی که زمان راه ندارد یک تجلی ازلی است
در عالم مثال زمان راه دارد چون تغییر است. یعنی وارد بهشت میشوید دست دراز میکنید سیب میکنید پس زمان راه دارد ولی انجا با اینجا فرق میکند یک حقیقتی از زمان انجا هست پس تجدد امثال هم هست.
تجدد امثال همان بحث حرکت جوهری است اما حیطه آن وسیعتر است میگوید صوری که در این عالم میبینید دم بدم در حال افاضه است چون به تجلی اسم قهار صور موجود این عالم نیست میشوند و باید، آن بعدتجلی دوباره صورت بگیرد بحث عرفانی است.
سؤال: ایا موجوداتی را میشناسیم که انها نفس حرکت باشند و خود حرکت باشند بدون حرکت تحقق نداشته باشند؟ بله آتش، باد، موج آب اینها بدون حرکت نیست میشوند
این عالم زمان مند است. لذا دم به دم این صور افاضه میشود(مثل نهر آب زلال که حرکت میکند و عکس خودتان را در آب میبینید و… انسان عارف میداند عکس در حرکت است و انسان جاهل عکس را ثابت می بیند حالا این عالم ماده مثل رودخانه است یک لحظه ارام و قرار ندارد چرا؟ هر لحظه میگذرد لحظه بعد این شیء ممکن وجود میخواهد. ثانیه اول وجود داده میشود بعد ثانیه بعد و… بایددم بدم افاضه بشود تا صور این عالم دیده شود. این عالم بخاطر ضیقی که دارد، هیولای این عالم در آن واحد نمیتواند دو صورت را پذیرا باشد وقتی که میخواهد صورت بعدی را بپذیرد باید صورت قبلی را رها کند. پس دم بدم خداوند این عالم را خلق میکند چون این عالم بقا ندارد بقای او به خالق اوست. اینکه این عالم وابسته بخداست. لا اله الا الله هیچ موجودی مستقلی جز الله نیست همه وابسته به خدا و فقیر او هستند. اگر انسان این مطاب را بگیرد چیز کهنهای در این عالم نمیبیند
هرنفس نو میشود دنیا وما
بی خبر از نو شدن اندر بقا
آیه قران: بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ/بلکه انها در لبس و پوششی هستند از خلق جدیدما
یکی از راههای شناخت خدا: شما اگر ماده و زمان را بشناسید که دوام و بقا ندارند دم بدم به صور مادی افاضه میشود آن موقع خدا را نزدیک به خود میبینی
یا قائم یا دائم
راه اثبات خدا: این عالم نه اینکه یک روزی آفریده شده بلکه برای لحظه به لحظه آن به خدا احتیاج داریم.
در آفرینش تکرار نیست/ لا تکرار فی التجلی، در تجلی تکرار نیست.
فیض از مکمن غیب به عالم شهادت افاضه شده و دوباره به عالم غیب میرود
یامن دلّ علی ذاته بذاته/ ای کسی که ذاتت بر ذاتت دلالت میکند
حافظ
این همه عکس می و نقش نگارین که نمود
یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
صورت من و شما، افاضه کنندهای دارد و اصل آن (عقل فعال است)
که به آنها حقایق متاصله این نشئه میگوئیم، آن اصل را مفارق عقلی، عقل فعال، خزائن الهی، خزائن معقولات، صور معقوله، صور افلاطونی ووو اسامی مختلفی دارد
این مطالب که بجان انسان بنشیند میفهمی جمال الهی را که دم بدم افاضه میشود و در صور چرنده، پرنده ووووو میبینی هر کدام صوری از خداوند هستند.
فاینماتولوا فثم وجه الله /
الان خدا را در همه جا میبینی. قبلاً میگفتی خدا کو الان می گویی جز خدا کو
أَفِی اللَّهِ شَک فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
این عالم حرکت است و چه کسی حرکت میدهد به این عالم؟ یا دائم یا قائم
جناب ابن عربی در رساله قوسیه: گوید به خداوند گفتم نزدیکترین راه به تو کدام است گفت فقر
به فقر که برسی میبینی
بسم الله الرحمن الرحیم
إِذَا الشَّمْسُ کوِّرَتْ
هنگامی که خورشید را به هم درپیچند (۱)
وَإِذَا النُّجُومُ انکدَرَتْ
و هنگامی که ستارگان تیره و بی نور شوند (۲)
وَإِذَا الْجِبَالُ سُیرَتْ
و هنگامی که کوهها را به حرکت آرند و از جا برکنند (۳)
هیچ کس هیچ چیز نیست قیامت تو بر پا میشود یکی از مراتب قیامت همین است.
انجا میبینی(لا یغنی مولی عن مولی شیئا /هیچ کس برای کسی نمیتواند کاری کند
قیامت که بر پا میشود
لِّمَنِ الْمُلْک الْیوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ
اینها طهارت میخواهد و با طهارت به جانت مینشیند
طهارت داشته باشد فقط از خدا میخواهد ودر جانش میماند و با طهارت میفهمد خدا با او از همه نزدیکتر است. با طهارت میفهمد خدایی به این عظمت مرا آفریده
الهی به خود میبالم که مصنوع تو هستم.
دم بدم مرا می افریند و خلق میکند
حالا من چه کسی هستم؟ من، من نیستم
خداوند میفرماید اننی انا الله، من من هستم
این عبارت در تورات آمده و ترجمه شده به انگلیسی lam lam
خداست که میگوید من منم
یک عمر باید سلوک کنی تا به شهود برسی که من کیستم
اذاکان العقل کان الاشیاء /همه عالم ظهور عقل است
الحمدالله علی الولایه