۱۴۰۳-۳-۲۰ شرح عیون جلسه ۳۵۰
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه ۱۴۰۳/۳/۲۰، درس عیون مسائل، جلسه ۳۵۰
موضوع: شرح عین ۵۴ در تناسخ
روایت؛: امام باقر علیه السلام فرمودند کسی که قائل به تناسخ است از ما نیست.
از امام رضا علیه السلام روایت شده است که مأمون عباسی سوالی از امام رضا پرسید در مورد رجعت.
چون بحث رجعت به تناسخ برمیگردد
سؤال میکند نظر شما در مورد رجعت چیست؟!!
امام هشتم علیه السلام در معنای رجعت چنین میفرماید رجعت صحیح است.
رسول خدا (ص) فرماید اسلام غریبانه آغاز شد و دوباره به غربت خودش برمیگردد. بعد سؤال کردند یارسول الله بعد از آن چه میشود؟!! فرمود به اهلش رجوع میکند
یعنی به دست اهل بیت میافتد که بدست امام عصر عجل الله است این معنای رجعت است.، به این معنا نیست که ائمه رجوع کنند به دنیا.
مأمون در ادامه در مورد تناسخ میپرسد امام رضا فرمود تناسخ باطل است.
برخی میگویند هرچه هست در دنیا است که ائمه اطهار باید برگردندحکومت کنند در این دنیا،
درحالیکه دنیا گهواره است مهد است برگشت به گهواره بعداز بزرگسالی معنا ندارد
در دنیا حکومت به دست امام عصر بیفتد این یعنی رجعت.
علامه حسنزاده املی وقتی فرمودند امامان معصوم هم به دنیا برنمیگردند.
بحث رجعت را پی بگیرید میشود تناسخ که امام رضا میفرماید تناسخ باطل است اعتقاد به تناسخ انکار معاد است.
شعبههای تناسخ (سه شعبه میشود)
️۱- شعبه اول اینکه نفس به بدن دیگر دنیوی عنصری مغایر با نفس و بدن اولی تعلق گیرد به گونهای که این نفس، نفس آن بدن دیگر شود و آن بدن دیگر بدن همین نفس شود.
تناسخ معروف همین است.
۲- شعبه دوم تعلق نفس به بدن دیگر اخروی و غیر مغایر با نفس است بلکه آن بدن اخروی از منشآت همین نفس و قائم به وی همانند قیام فعل به فاعلش باشد. گرچه آن بدن به وجهی با بدن عنصری تفاوت دارد.
بدن آخرتی مغایرت با نفس ندارد چطور؟!
آن بدن آخرتی انشا شده توسط نفس است نفس هر ملکهای داشته باشد بدن به صورت آن ملکه، ظهور میکند بدن اخروی بعد از انتقال به نشئه دیگر داریم که تفاوت دارد.
۳-شعبه سوم تعلق نفس به این نفس به معنای اینکه احدیت حقیقت وی در صور مختلف سریان پیدا کند.
این قسم است که علامه حسنزاده آملی اضافه کرده تعلق بدن نفس کامل به صور و موجودات دیگر.
که انسان کامل به چه صورتهای مختلف میتواند ظاهر شود ربطی به تناسخ ندارد.
کامل چند بدن میتواند داشته باشد حتی میتواند به غیر از انسان ظهور کند به صورت پرنده و ووو
یا بخواهد در خیال افراد ظهور کند در خواب و تمثلات حتی بالاتر با صادره اول متحد شود. مادون او بدن او بشود، به قسم اول تناسخ ملکی گویند
و قسم دوم و سوم را تناسخ ملکوتی مینامند.
تعلق انواع مختلف دارد مثل تعلق به خانه و تعلق به فرزندان تا تعلق نفس به بدن.
تعلق به بدنها یا کلمات وجودی مثل فرشته به هر صورت که شما تصور کنید آن کامل میتواند ظهور کند.
این را کامل خبر دارد ولی ناقص از دیگران خبری شنیده است مثل اینکه شنیده است حضرت علی ع در یک شب در چند خانه بودند
صادر اول، اول حقیقتی که از حق تعالی صادر شده و بقیه موجودات از او ظهور کردهاند لذا بقیه موجودات چه مجردات و چه مادیات ظهور صادر اول هستند.
کسی تعلق به صادر اول پیدا میکند بقیه شئون او میشوند
«خداوند نور علی(ع) را شکافت و از آن عرش و کرسی را آفرید و به خدا قسم که علی(ع) از عرش و کرسی بلند مرتبهتر است.»
چنانکه خود فرمود: «من با قلم قبل از آن بودهام، من با لوح قبل از آن بودهام.
یعنی من متحد با صادر اول هستم که همه صادر از او هستند این مال کملین از اولیاءاست.
مادون وی هرچه باشد شئونات او هستند.
چطور حق تعالی در اسما و صفات متجلی است؟!!
کلام از اهل معرفت سریان ولیی در عالم همچنان سریان حق در عالم است.
حق چطور در عالم ساری است ولیی هم آنطور در عالم ساری است.
میفرماید یک معنای تناسخ میتواند این باشد و کسی این را نگفته است.
درتناسخ فقط قسمت اول و دوم را آوردهاند این را علامه حسنزاده آملی فرمودند تناسخ ملکوتی سریانی کسی قبل از ایشان این را نفرموده است.
اعمالی که ما انجام میدهیم در نفس ما ملکهای ایجاد میکند ملکه را تمثیل کنید مثلاً تمرین خطاطی مشق مینویسید آن کارها انجام دادید حرکات از بین رفته اما یک چیز در نفس شما باقی مانده ملکه خطاطی است. و شما خوش خط میشوید.
این ملکه، قدرت است. هر کاری انجام بدهید عمل ملکه ایجاد میکند این ملکه آنطرف ظهور میکند به صورت مناسب خودش.
اگر ملکه حسنه باشد به صورت گلهای زیبا پرندههای زیبا ظهور میکند و اگر آن ملکه زشت باشد به صورت مار و عقرب ظهور میکند همان ملکه نفس خود انسان است.
ممکن است عمل را یک بار انجام دهید آن طرف ظهور میکند طوری که اصلاً فکر آن را نمیکنید اینها ساخته نفس ما هستند ظهور میکنند آن طرف زندگی میکنند همانطور که الان با خودت زندگی میکنی منتها آن طرف بیشتر میبینی.
میوههایی که اینجا کاشته آن طرف برداشت میکنی در دنیا کاشت و در آخرت زمان برداشت است.
خدای تعالی فرمود
وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ
وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَىٰ
سعی و زحمت شما چطور دیده میشود؟!! به صورت بهشت یا جهنم به صورتهای مناسب خود میبینید.
این بهشت که میبینید کارهای شما در دنیا است شما خودت در سر سفره خود هستی.
آیت الله بهجت میفرماید؛: هر کاری که میکنی برای خودت میکنی (میگذری میبخشی همه و همه برای خودت است)
در مزرعه وجود خود کاشتهای آن طرف یک درخت زیبا میشود مثلاً یک صلوات که فرستادهی (اللهم صل علی محمد و آل محمد).
مثلاً وقتی که کلاس میروید در آن طرف یک باغ میشود و گل میدهد.
نکته: خودت آن طرف یک بدن داری در بهشت اما ان صورتهایی که میبینی آن صورتهای حورالعین و آنها همه میشوند بدن تو، چطور از نفس تو ایجاد میشوند که لذت میبرید، الان چطور از خوردن لذت میبرید ذائقه تحریک میشود و… و حس لذت را درک میکنید. الان هم از خودت لذت میبری لذت ایجاد شده نفس خودت است. ان خوردن مثل یک میوه خارجی است طرف بروز میکند عین خودت میبینی لذتی دارد در دنیا مثالی نیست.
روایت: اگر لباس حورالعین بیاید در دنیا اهل دنیا بیهوش میشوند لباس حجاب است حجاب آنها را بییننداز هوش میروند.
پس بدنها در قیامت یا بدنهای مکسوبهاند و یا مکتسبه.
خدای تعالی (ۚ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَا اکْتَسَبَتْ….)
برای نفس است آنچه را کسب میکنید و علیه اوست آنچه را اکتساب میکنید.
(علامه حسن زاده) در مورد حسنه کسب به کار میرود در مورد امور زشت اکتساب به کار میرود.
و هر دو هم کار خود انسان است و کسب خودش است و این بدنها از نفس بیرون نیستند و همه اینها جان خود انسان است)
روایت: کمترین درجه بهشت ۱۰ برابر کل حکومت زمین را به او میدهند.
آیه قران (وَجَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ..)
و اینها همه جان تو است و همه آنجا بدن تو میشود.
کل تمثلات قائم به نفس هستند چه در خواب چه در بیداری و چه در آن طرف مشاهده میکنید و چه از ملکات وی ناشی شده باشند چه به واسطه استعداد نفس، و مناسبتهای ویژه بین نفس و ملکوت از ورای نفس و عالم بالا برای وی حاصل میشود. همه واردات و تمثلات و تجلیات و افاضه علم ناشی از استعداد ویژه نفس و مناسبت خاص بین نفس و ملکوت است.
الحمدلله علی الولایه