۱۴۰۱-۸-۲۲ شرح عیون جلسه ۳۰۷
بسم الله الرحمن الرحیم
یک شنبه ۱۴۰۱/۸/۲۲) درس عیون جلسه ۳۰۷
موضوع: بحث تطابق کونین
حاجی سبزواری: «یامن فی الافاق ایاته» یکی از اسماء خداوند است و این اسم خداوند از این آیه است،
سَنُرِیهِمْ آیاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ»
کتاب تکوین، همین عالم وجود است،
کتاب تدوین، یعنی قران که در دست ماست،
در اینجا مطلب مهم و پایهای وجود دارد که بحث شده است.
پایهای، منظور علم تأویل است، و بیشترین تأویل در مذهب شیعه است، اگر هم این تأویل به مذاهب دیگر رفته از مذهب شیعه رفته است.
تأویل مثل اینکه، امام نور الله است امام نور خداست، علم نور است.
چرا نور را به امام ربط میدهیم؟ بحث تاویل است.
مَرَجَ الْبَحْرَینِ یلْتَقِیانِ
دو دریا را که به هم میرسند درآمیخت (۱۹)
دو دریا فاطمه زهرا و امیرالمؤمنین ع است
بَینَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یبْغِیانِ
در میان آنها برزخی است که به همدیگر تجاوز نکنند (۲۰)
برزخ منظور، رسول الله است،
یخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ
از آن دو، در و مرجان بیرون میآید (۲۲)
که تأویل آن امام حسن ع و امام حسبن ع است.
خب این تاویلات برچه پایه ایست؟ در این زمینه
حاجی سبزواری میفرماید الفاظ برای معنای عامه وضع شدهاند،
معنای عام و معنای خاص چیست؟ معنی خاص مصداق مشخص دارد، مثلاً نور، نور آن چیزی است که باعث دیدن میشود.
خب پس علم هم نور است، وقتی کسی سواد ندارد نمیتواند بخواند مانند انسان کور است و کور هم نور ندارد.
نور معنای عام دارد، علم و امام نور اند. امام به ما علم میدهد که علم نور است.
این مهم است که الفاظ برای معنای عام وضع شدهاند، نه معنای خاص،
این عالم کتاب است، جان انسان یک کتاب است که در آن علوم است.
«بحث الفاظ برای معنای عام است، دقت شود در این مطلب»
کتاب برای چه چیزی وضع شده!!! برای اینکه چیزی در آن نقش ببندد
قران ام الکتاب است، اصل کتاب است، کتاب مبین داریم، کتاب محو و اثبات داریم، اینها باهم فرق دارند.
ام الکتاب در نزد ماست، انجا حقایق بسیط است و در آن همه جمعاند
نفس ما هم کتاب است خواه اسمانی، خواه زمینی،
از رسول الله ص سؤال شده، یهودی سؤال کرد در مورد فرشتگان ثبت اعمال، پرسیدند از رسول الله، لوح انها چیست، و اعمال را کجا مینویسند؟ رسولخداص فرمود لوخ انها سینه آن شخص ست، در نفس اوست، همان بحث اتحاد عاقل و معقول است که فلاسفه می گویند نفس ما کتابی است که در آن اعمال بد و خوب نوشته شده است.
به نزد آنکه جانش در تجلی است
همه عالم کتاب حق تعالی است
عرض اعراب و جوهر چون حروف است
مراتب همچو آیات وقوف است
از او هر عالمی چون سورهای خاص
یکی زان فاتحه و آن دیگر اخلاص،
در کتاب اعراب و حروف داریم و در این عالم حروف و اعراب داریم،
اعراض مثل اعراب و جواهرش مثل حروف هستند.
مراتب وجودی مثل قل هو الله احد، مکث میشود….. بعد بقیه سوره سر هر آیه مکث میکنیم
ازو هر عالمی چون سوره اخلاص…
هر عالم مثل سورهای است یکی سوره بقره و یکی سوره حمد که سبع المثانی است که سوره حمد رسول الله است تمام قران در آن جمع است.
تطابق عالم با قران است. کتاب افاقی یعنی عالم با انفسی مطابقت دارد، هرچه در قران است در انسان است و هرچه در انسان هست در قران هم هست.
ابن جمهور فرمود: کتابها سهاند، افاقی و قرانی و انفسی.
هر عالمی یک افق دارد
در قران افق الاعلی است، او در افق الاعلی است.
در جای دیگر افق مبین است، مبین اشکار است
در جای دیگر سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ… کثرت دارد و کثرت مربوط به عالم طبیعت است.
افق الاعلی، مقام اتصال رسول الله به حق تعالی است
افق مبین، حقایقی است در انجا نسبت هر کدام حقایق خاص خود را دارد.
وآفاق مادی
پس افاق ۳ تا است،
برای نفس هم سه تا فتح است در قران
✓فتح مبین، إِنَّا فَتَحْنَا لَک فَتْحًا مُبِینًا.
✓فتح قریب،: «نَصرُ مِن اللهِ و فَتحٌ قریب»
✓ فتح مطلق است، إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ،
این سه تا فتح با سه تا افاق منطبق هستند.
فتح قریب نزدیک به افاق است که کثرت دارد و مربوط به طبیعت است، فتح نزدیک است مربوط به شهود و مظاهر حق در افاق طبیعی است،
فتح مبین ربط به افق مبین دارد که عارف شهود میکند حقایق مبین را.
فتح مطلق مربوط به افق الاعلی است.
کتاب مدراج و معارج، علامه حسن زاده املی
معارج انسان منطبق با مدراج قران است، قرات درجاتی دارد و انسان عروج میکند از این درجات بالا میرود. همینطور که این عالم وجود مراتب دارد.
اگر قران را بخوانید تمام عالم را قرائت کردهاید بصورت اجمال، هر کس کتاب افاق را بخواند انگار نفس خودش را خوانده
✓رسول الله ص فرمود، من عرف نفسه فقد عرف ربه،
حدیث رسول الله ص(اقْرَأْ کتَابَک کفَیٰ بِنَفْسِک الْیوْمَ عَلَیک حَسِیبًا،
ترجمه: تو خود کتاب اعمالت را بخوان (و بنگر تا در دنیا چه کردهای) که تو خود تنها برای رسیدگی به حساب خویش کافی هستی
کتاب خود را بخوان یعنی چه؟ یعنی نفس خود را و اعمال تو را نشان میدهند، یعنی خودت حساب برس برای خودت
✓روایت: اگر اعمال انسان را بنویسند و به دست خودش بدهند و نگویند مال خودش است، خودش به خودش خشم میگیرد.
خودت برای حساب رسی خودت کفایت میکنی
امیرالمؤمنین به این سخن اشاره کرده، «لقد تجلی لعباده فی کلامه و لکن لا یبصرون» یعنی خدا برای بندگانش در کلامش جلوه گر شد، لیکن ایشان وی را نمیبینند.
✓نکته(زمانی که قران را تلاوت میکنید اگر درست و با حضور بخوانید تجلی خدا را در قران میبینید و بیشترین کشف در زمان تلاوت قران است.
✓ علامه حسن زاده نقل کردند یکی از شاگردان تماس گرفته و گفتند دیشب در موقع تلاوت قران رسیدم به داستان حضرت نوح ع، از شدت طوفان نتوانستم خواندن قران را ادامه بدهم ـ
✓نکته، موقع قران خواندن دقت شود این کلام خداوند است و این حضور را حفظ کنید که کلام خداوند است که دارد میفرماید.
حالا اگر حق را در عالم ببینی تمام موجودات را مظاهر حق میبینی، مظاهر اسماء الهی را مشاهده میکنی و چه لذتی از این عالم میبری و انجا که حضرت زینب ع در کربلا فرمود”و ما رأیتُ الاّ جمیلاً…؛ هیچ چیز جز زیبایی ندیدم،
چون ان الله جمیل، خدا زیباست، انسان به تجلی زیبایی برسد شیطان را هم زیبا میبیند
در دعای افتتاح خوانده میشود
۰ — أَیقَنْتُ أَنَّک أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَهِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ…
هیچ چیز از حیطه حق خارج نیست.
خداوند همانطور که هادی است مضل هم است اسماء خداست
خداوند فاسقان را گمراه میکند و اهل ایمان را هدایت میکند.
هدایت مظهر دارد و فرشته است و گمراهی موکل دارد و شیطان است.
تعبیر میشود شیطان سگ در خانه خداست به مخلصین کاری ندارد ولی جلوی نامحرمان را میگیرد.
آیه قران: کمَثَلِ ٱلشَّیۡطَٰنِ إِذۡ قَالَ لِلۡإِنسَٰنِ ٱکۡفُرۡ فَلَمَّا کفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّنک إِنِّیٓ أَخَافُ ٱللَّهَ رَبَّ ٱلۡعَٰلَمِینَ.
کسی که در خانه خدا میرود شیطان توان ندارد به طرف او برود.
روایت از نبی اکرم ص: کسیکه نمازهای خود را اول وقت بخواند شیطان از او میترسد.
✓جناب عطار نقل میکند، شخصی از بایزید بسطامی پرسید بچهها سر کوچه شخصی را به دار زدهاند و با سنگ می زند، گفت او شیطان است
از امام صادق ع پرسیدند: امام از کجا میفهمد مطالبی که القاء میشود شیطانی نیست فرمودند اولاً القاء شیطانی همراه با سر در گمی است ولی توگمان میکنی شیطان جرأت میکند طرف امام شما بچرخد.
نعوذ باللّه من شرور أنفسنا و من سیئات أعمالنا
الحمدلله علی الولایه