۹۹-۸-۱۴ شرح عیون عین ۳۶ جلسه ۲۴۸
بسم الله الرحمن الرحیم
(چهارشنبه ۹۹/۸/۱۴ درس عیون مسائل نفس)
(موضوع: ادامه شرح عین ۳۶ در این که انسان ادراکاتی فوق طور عقل دارد)
۲- و نیز صاحب فصوص بعد از آن کلام در همان فص فرمود:
واین مطلب را عقل به طریق نظر فکری نمیشناسد.
صور عالم پذیرای ارواح هستند مثلاً صور ادمی روحی دارد مخصوص خودش، حیوانات و نباتات پذیرای روح مخصوص خود هستند.
صور این عالم قابلیت دارند که روح مناسب انها، به انها تعلق بگیرد مثل صور حیوانات تا به ….. برسد به انسانها صوری از آب و خاک بوجود میآید تا روحی بوجود میآید برای انسان.
در عالم ظاهر نور باعث دیدن میشود و در باطن هم نور باعث دیدن است و هر نوری متعلق به یک مرتبه است.
در دعای امیرالمؤمنین ع میفرماید
«اللَهُمَّ نَوِّرْ ظَاهِرِی بِطَاعَتِکَ، وَ بَاطِنِی بِمَحَبَّتِکَ، وَ قَلْبِی بِمَعْرِفَتِکَ، وَ رُوحِی بِمُشَاهَدَتَکِ، وَ سِرِّی بِاسْتِقْلَالِ اتِّصَالِ حَضْرَتِکَ؛ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الإکْرَامِ» (لب اللباب در سیر و سلوک، ص۱۲.)
میفرماید خداوندا ظاهرم را به طاعتت، و باطنم را به محبّتت، و قلبم را به شناختت، و روحم را به دیدارت، و سویدایم را به پیوستگى تامّ به حضرتت نوربخش، اى صاحب جلال و جمال.
هر کدام از اینها مراتب نور هستند که باعث کشف حقایق میشوند.
فَبَصَرُک الْیوْمَ حَدِیدٌ
مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
سیه چشم در مقابل چشم سفید است که نابینا است
سیه چشم صاحب بصیرت است، صاحبان معرفت و اولیاء خدا هستند.
نبی اکرم ص فرمودند: علیکم بالحدق السود، بر شما باد بر سیه چشمان
حجابها که کنار برود چشم قلب تیز بین میشود.
روایت است که شیعیان ما چهار چشم دارند دوتا چشم سر و دوتا چشم در قلب(چشم باطنی و ظاهری
روایت: خداوند خیر بندهای را بخواهد چشمهای قلب او را باز میکند.
این نور هم مراتب دارد نور قلب، نور روح، نور باطن..
اقاجان مراتب قلب را میآورد و میگوید هر قلبی مراتبی دارد و چه مرتبهای را مشاهده میکند.
ترتیب مقدمات و غیر آن جز اثبات امور بیرون از ذات حقایق که لازم غیر بین آن هستند چیزی را بیان نمیکند
مثلاً نفس چیست؟ موجودی غیر مادی و مجرد است. حالا نفس چی هست با علم مقدمات نمیشود از پرده خارج کرد؛ یک سری لوازمش را میشود بیان کرد.
حالا عقول چیست و فرشتگان چی هستند؟
مرکب باشد با اقوال شارحه توضیح میدهیم جنس آن را و فصل آن را که چیست.
این اقوال شارحه باید قبلاً مشخص باشد چی است. اجزا باید مشخص باشد.
رسیدن به حقایق از طریق مقدمات یک سری لوازم را بما میدهد همین …
سیب قرمز شیرین خوردنی حالا خود سیب چیست توضیح نداریم.
راه معرفت به حقایق اشیاء مسدود است و فقط ظاهری از اشیاء را میبینیم.
شیء را با اجزای آن توصیح میدهیم مثلاً میز چهار پایه دارد و وووو
خب چیزی که جزء ندارد چطور توضیح بدهیم
از اشیاء چه می دانیم نور را میشناسیم درک میکنیم ولی حقیقت آن چیست الان دانشمندان در ماهیت نور ماندهاند.
قلب یک سری چرکهایی دارد که حجاب شده غضب و شهوت دو حجاب اعظماند. هر چه اینها کنترل شود حجابهای قلب کم میشوند.
اللهم ارنی الاشیاء کما هی – خدایا اشیاء را انگونه که هستند بمن نشان بده
ما این عالم را میبینیم و چه خبر داریم این عالم چیست.
کسانی مثل ابن سینا که از عقل نظری به حقایق رسیدند فکر کردند به حقایق اشیاء رسیدند و در آخر به جهل خود رسیدند.
خود رسیدن به جهل علم است.
ابن سینا اشعاری دارد که اعتراف میکند
دل گرچه درین بادیه بسیار شتافـت *** یک موی ندانست ولی موی شکافـت
اندر دل من هـزار خورشیـد بتافـت *** آخر به کمــــــــال ذرهای راه نیافـت
سید حیدر املی میفرماید: بزرگی مرا گفت حاصل تمام مطالعات من این بود که خدایی هست. بیشتر از این نمیدانم
قلبی که تطهیر نشد و انوار الهی در او تابش نکرده همین اندازه میداند.
انسان اگر بداند نادان است خیلی خوب است عیب این است که انسانها نمیدانند نادان هستند.
در ذیل آیه
فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ آن کنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
اهل ذکر اهل بیت هستند
اگر نمیدانی و به نادانی خود برسی و بروی سؤال کنی عالم میشوی
علم تو در مقابل انبیاء مثل مشک آب است در برابر دجله و فرات
اگر انسان به این نادانی خود برسد تازه ابتدای راه هست
یک موقعی در محضر اقاجان بودیم و……. همان جا به اقاجان گفتم چه کنیم با این همه حرمان. اقاجان فرمود یکبار دیگر بگو گفتم چه کنیم با این همه حرمان فرمود بله بله بعدها دیدم اقاجان در کتاب خود فرمودند: إلهی، ادراک حرمان می کنم شکرت که به دردم رسیدم که طبیب، طالب دردمند است.
۳- فصل سوم مصباح الانس از ابن فناری در شرح مفتاح قونوی آمده است:
اشیاء را انچنان که هستند نمیشود درک کرد عذر دارند.
از طریق نظر و استدلال نمیشود به حقایق اشیاء رسید و ۹ دلیل میآورد.
اما با دلیل نمیشود بجنگ دلیل رفت فقط باید دانست که بالاتر هم هست.
عقل نظری انقدر سنگرش محکم است که هیچ چیزی به آن اثر نمیکند.
خداوند این بنا را محکم کرده ولی بدانید بالاتر از آن هم مطالبی است.
۴- شیخ اکبر درفص شیثی فصوص الحکم در مقام تجلی ذاتی بر صورت انسان چنین گفت:
وقتی به ذوق و شهودی این رسیدی طمع بالاتر از این نکن اگر به تجیلات ذاتی دست پیدا کردی بالاتر از این برای مخلوق نیست.
یعنی وقتی این مقام را با ذوق و وجدان دریافتی و نه به علم عرفان و این تجلی ذاتی برای تو حاصل شد پس برای تو غایت حاصل شد و به نهایت رسیدی زیرا منتهای سفرهای سالکان الی الله ذات است و نه غیر
بایزید بسطامی میفرماید: انقدر سیر کردم تا به حق رسیدم اما میخ خیمه رسول الله را نمیتوانستم ببینم، آن مرتبهای که رسول الله در ذات رسیده یک چیز دیگر است و رسیدن به مرتبه ذات یک چیز دیگر.
خدا رحمت کند آیت الله کشمیری را، در جلسهای خصوصی از ایشان پرسیدم عارفان که به لقاء الله میرسیدند ایا دائماً در حال مشاهده هستند؟ یا گاهی در حال مشاهده هستند؟ فرمود مراتب دارند انها که قوی هستند دائماً در حال مشاهده هستند
حافظ دوام وصل میسر نمیشود
شاهان کم التفات به حال گدا کنند
الحمدالله علی الولایه