۹۹-۳-۳۱ شرح عیون جلسه ۲۳۸
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: عیون مسائل نفس بحث نفس الامر (شنبه ۹۹/۳/۳۱)
کمال، مرتبه احدیت است و نقص، مرتبه واحدیت است
از احدیت هیچ خبری داده نمیشود
نه اسم دارد و نه رسم مقام لا اسم و لا رسم انجا غیب مطلق است.
هر امر واحدی که دارای شدت و ضعف باشد دارای تشکیک است مثل نور (نور لامپ یا نور شمع و نور خورشید..
وجود دارای تشکیک است.
ماهیت نمیتواند تشکیک داشته باشد چون امر واحد ندارد.
حاجی سبزواری گوید اعیان ثابته علم حق تعالی باشد باطل است چرا؟
اعیان ثابته، ثبوت در مقابل وجود نداریم
بین عدم و وجود واسطه نداریم.
مثلاً ثابت نه موجود نه معدوم ما نداریم چنین چیزی.
بعضی متکلمین قائل به حال بودند نه موجود و نه معدوم است.
اما گوئیم ثبوت چیزی بین عدم و وجود نیست ثابت در علم است و در خارج وجود ندارد.
اعیان ثابته وجود علمی دارند.
هر چه نفس الامر دارد باید این مراتب وجود را داشته باشد وجود طبیعی، وجود مثالی، وجود عقلی و وجود الهی،
همین مراتب وجود مثالی تفاوت در کمال و نقص است مثل بدن انسان (بدن دنیایی، بدن خواب و بدن اخروی و خود بدن اخروی مراتب دارد نسبت به آن عوالم…
سوره السجده
یدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ ثُمَّ یعْرُجُ إِلَیهِ
بپردازد کار را از آسمان بسوی زمین سپس بالا رود بسویش.
تدبیر شده از اسمان به زمین، یک حقیقت در اسمان، یک حقیقت در زمین، یک حقیقت در سیر نزولی و یک حقیقت در سیر صعودی است.
وجود را نگاه میکنیم یک حقیقت واحده است
مرتبه وجود نفسانی، الهی، عقلانی است.
عارف وجود را مشکک ذات مظاهر میداند.
جناب ملاصدرا وجود را مشکک ذات مراتب میداند
وقتی وجود مراتب دارد بقیه امور نیز به تبع آن ذومراتب میشوند مثل بدن انسان، نور وووو
ماهیت یک امر واحده است و دارای مراتب نیست. تشکیک در ماهیت راه ندارد
دارای شدت و ضعف نیست ماهیات جدا از هم هستند دارای مراتب نمیباشند.
موجودات همه از یک ذات شکوفا شدهاند.
خود حق تعالی نفس الامر ندارد چون کسی به حق تعالی علم پیدا نمیکند چون بحث ما بحث علم است.
علم خداوند به حقایق اشیاء میشود نفس الامر.
آیه قران أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ
خلق و امر از آن اوست.
خلق چیست؟ برخی میگویند از عقل اول تا مرتبه هیولای اولی خلق است
بعضی گفتهاند عالم مجردات جزو عالم امر است پس عقل خودش میشود جزو عالم امر.
امر مرتبه عقل است.
اقاجان میفرماید از عقل کل گرفته تا هیولای اولی، مرتبه خلق میشود.
تعریف خلق
《 خلقت الدیم اذا قدرته قبل القطع》
وقتی قبل از بریدن پوست را اندازه گرفتی می گویی: من پوست را خلق کردم، پس خلق کردن یعنی اندازه زدن
آنچه بر صادر اول نقش بسته میشود خلق
صادر اول: آن نفس رحمانی و رق منشوری️ که همه اشیاء روی آن منتقش شدهاند میشود امر
پس، امر: صادر اول است
خلق: آنی که بر آن صادر اول نقش بسته.
آقاجان: امر بالاتر از عقل است
نور مرشوش، نور پاشیده شده، پخش شده.
اسامی صادر نخستین، صادر اول در صحف عرفانی به نفس رحمانی، و نفس الهی، و هیولی کلی، و آبی که ریشه همه اشیاءست، و بخاری عام، و تجلی ساری، و رق منشور و نور مرشوش، خزانه جامعه، و ام الکتاب مسطور و وجود عام و ماده موجودات و رحمت عامه
و رحمت ذاتیه و امتنانیه و صورت عماء و وجود منبسط و عنصر و عنصر اول و اصل الاصول و هیولای عوالم غیر متناهیه و اب الاکوان و ام عالم امکان و جوهره هیولانی و دیگر اسامی یادشده در جایش نامیده میشود
خلق و امر
شوارق مراد از امر، عالم مجردات است.
صدر المتالهین عالم امر را عالم عقل میگیرد
چون به محض امر الهی ایجاد شدهاند، امکان استعدادی در آن راه ندارد.
یک بار عرض شد که آنچه فیزیک دان در اصطلاح به فضا زمان تعبیر میکند مراد همین صادر اول است
حالا فضا زمان را صادر اول بگیریم ایا عقل را میتوان بر روی آن منتقش داشت عقل ورای زمان و مکان است
اصطلاح عرف از نفس رحمانی همین فضا زمان فیزیک دان است.
فیض اقدس و فیض مقدس (اعیان ثابته در ذات ظهور می کنند یعنی قابلیت اشیاء به فیض اقدس ظهور و به فیض مقدس در خارج پیدا میشوند
اقدس قُدسش بالاتر از مقدس است.
اقدس یعنی پاک، پاک از چه چیزی! انجا مفیض و مستفیض یک چیزند.
علم و عالم انجا یک حقیقت است.
یک معنای اقدس: کثرت اسمائی در آنجا راه ندارد یا بگو حقایق امکانی راه ندارد.
فیض اقدس از عالم وجودخارجی نیست از عالم” اله” است و غیر خدا نیست.
” فیض ذات بذات را می گویم فیض اقدس”
انها به خودی خود وجود ندارند قائم به حق هستند باقی به بقاء الله هستند از ازل در علم الهی بودهاند.
الحمدالله رب العالمین