۱۴۰۲-۷-۱۶ شرح عیون جلسه ۳۳۲
بسم الله الرحمن الرحیم
📆یکشنبه ۱۴۰۲/۷/۱۶،
«درس عیون مسائل نفس، جلسه ۳۳۲»
🧿موضوع: شرح عین ۵۰، در انشای نفس ابدان مثالیه و ظهورات کمل در عوالم
♾️ بحث در کلام حاجی سبزواری در وحدانیت نفس
زیرا انسان کامل سلوب اندکی دارد….
موجودات امکانی ماهیت آنها همراه سلوب است مثلاً انسان است یعنی حیوان و گیاه و جماد و فرشته نیست پس یک ماهیت مساوی با سلبهای فراوان، سلبهای مکانی و زمانی داریم وقتی ما اینجا هستیم یعنی آنجا نیستیم و آنجا از ما سلب شده است.
ماهیت ما در اصل مساویست با سلبهای فراوانی که داریم
آیا سلوب یک سنگ بیشتر است یا سلوب یک انسان!!! سلوب سنگ بیشتراست چرا؟؟؟ چون سنگ بودن مساوی با سلب عقل خیال و ادراکات.
هرچه ماهیت ضعیفتر میشود سلوب او بیشتر میشود هرچه ماهیت رو به بساطت میرود سلوب او کمتر میشود.
♾️ واجب الوجود سلب ندارد چون واجب الوجود ماهیت ندارد میشود عین تمام اشیا یعنی کمالات اشیا را داراست و نواقص آنها را ندارد.
♾️ از واجب الوجود بذات که بگذریم کدام وجود است که سلب او کمتر است!!! انسان کامل است که از نفس رحمانی ممتد است تا هیولا.
♾️ آن اندک سلب که انسان کامل دارد چیست؟ وجوب ذاتیست که آنرا ندارد.
♾️ در دعای ماه رجب میخوانیم
🤲 لا فَرْقَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَها اِلاّ اَنَّهُمْ عِبادُکَ وَخَلْقُکَ میان تو (خدا) و آنها (ائمه علیهم السلام) فرقی نیست جز اینکه ایشان بندگان تو و مخلوق تواند.
♾یاداوری: ️واحد مجازی داریم مثل کود نخود واحد حقیقی داریم مثل یک عدد مداد این واحد عددی قابل تکرار است مجازی نیست حقه است اما عددی است
و یک وحدت حقه حقیقیه داریم یکی بود که یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود واحدی است که احد است قابل تکرار نیست و دو ندارد چون اگر دو بخواهد داشته باشد حد میخورد.
واحد به وحدت حقه حقیقیه یکی است دو ندارد لذا احد است
برای مبالغه مثلاً عالم مبالغه کنیم اعلم میشود
احد هم مبالغه واحدست یعنی خیلی یکی یعنی چه!!! ما یکی داریم واحد عددی است مثلاً یک خورشید اما خداوند احد است یکتا است دو بر نمیدارد.
چرا وحدت حق حقیقیه میگوییم!!! چون مجازی نیست و عددی نیست.
♾️ مستأثره،؛ صفایای ملوک است، چیزی که ذات واجب الوجب دارد این وحدت حقه حقیقه است
💥️یادآوری«در مورد احکام واجب ممکن ممتنع ممتنع الوجود ذاتش اقتضای عدم میکند مثل محالات عقلی…
در مقابل این واجب الوجود ذات او اقتضای بودن میکند نمیشود که نباشد.. نفس وجود اقتضا میکند که باشد.
ممکن الوجود ذات او لااقتضا است نه اقتضا میکند باشد و نه نباشد علتی اگر باشد به وجود میآید و برعکس علت نباشد بوجود نمیآید، وهمه ممکنات اینطور هستند.
یک واجب الوجود به ذات
۲_ واجب الوجود بالغیر
تعریف واجب الوجود بالغیر واجب شده است توسط علتی
فلاسفه یک قاعده دارند الشئ مالم یجب لم یوجد شئ تا به وجوب نرسد موجود نمیشود وقتی به وجوب رسید حتماً موجود میشود وشرطش اینکه جمیع انحاء عدم را از او سلب کنید
«مثل آتش زدن جنگل را با یک کبریت ممکن است اما تمام شرایط که آماده شد دیگر ممکن نیست واجبست»
وجوب بالغیر را دیگری به وجود میآورد پس ذاتی نیست
♾️ یک قاعده دیگر در فلسفه واجب الوجود بالذات واجب من جمیع الجهات است از خصوصیات واجب الوجود است یعنی چه یعنی هیچ امکانی در ذات راه ندارد واجب الوجود بذات امکان دارد علم داشته باشد نه وجوباً علم دارد علم عین وجود واجبست
علم، وجوبی دارد یا امکانی!!!! علمش وجوبی است تمام صفات واجب، واجب هستند.
آیا صفتی برای واجب الوجود ممکن است؟ خیر
پس واجب الوجود نمیشود در او تغییر حاصل شود
💥 تغییر یعنی نداشتن بعد دارا میشود تغییر در واجب الوجود راه ندارد واجب الوجود حالت منتظره ندارد
چون نداشته به دست آورد پس تغییر کرده.
تمام صفات کمالی را واجب الوجود وجوباً دارا است.
♾️ مثل وجود که در عین وحدت متکثرست انسان نشئات مختلف دارد ولی وحدت او از بین نمیرود.
🕋؛ «وَ قَدْ خَلَقَکُمْ أَطْواراً، یعنی خدا شما را به اطواری خلق نمود.
📜 روایت از امیرالمؤمنین و ائمه دیگر امامان اهل بیت بالای سر محتضر حاضر میشوند، بحث شده مثلاً ۱۰۰ نفر با هم میمیرند چطور امام ع بالای سر همه اینها حاضر میشوند!؟!
انسان واحد است و در عین واحد بودن تکثر دارد و تکثر او لطمهای به وحدتش وارد نمیکند.
⬅️ هر روز صورت شخصی را در مادهای میبینی با اینکه وی به حرارتهای چهارگانه تحلیل پیدا میکند و بدل جانشین اعضای متحلل میشود…
شرح«مثلاً کسی که غذا نخورد او را با سروم نگه دارند لاغر میشود یعنی دائماً ماده بدنی ما حل میشود منتها غذا میخوریم میشود بدل ما یتحلل پس این بدن همان بدن ۱۰ سال قبل نیست با اینکه صورت شخصیه حفظ شده است
♾️ آنچه در خواب میآید در بیداری هم میآید اصل این است انسان از این نشئه منقطع شود.
⬅️ یک روش آن اینکه وقت خواب با طهارت و ذکر بخوابیم و ذکر یا الله
و با توجه و حضور قلب نماز بخوانید که در سر نماز تمثلات و وارداتی به شما دست میدهد
⬅️ انشای منشآت به واسطه نفس ناشی از تمرین و تدرب و طهارت و همت و نیل به مقام کن و صاحب الامر گردیدن است.
♾️ ذکر گفتن تمرین کردن است فانی بشوید با ذکر در خدا
♾️در ذکر انسان باید طهارت داشته باشد با طهارت در ذکر انسان سبک میشود برای سیر.
در مسیر خسته نشوید اینها یک عمر بندگی میخواهد
الحمدلله علی الولایه