ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۲-۱۰-۳ شرح عیون جلسه ۳۴۰

بسم الله الرحمن الرحیم

یک شنبه ۱۴۰۲/۱۰/۳، درس عیون مسائل نفس،

«جلسه ۳۴۰»

🧿موضوع درس: شرح عین ۵۲ «در اینکه مرگ انسان انقطاع او از غیر خودش است و وی به باری خود که او را میرانده ارتقا پیدا می‌کند»

⬅️ در جلسه قبل عرض شد دو نوع برهان داریم

اول برهان لِم، از علت به معلول می‌رسد.

دوم برهان اِن، از معلول پی به علت می‌برد.

♾️ هر چه مرکب از اضداد باشد، متلاشی می‌شود. در اینجا چرا برهان می‌آورد که چرا انسان باید بمیرد؟!!!!

یعنی اگر انسان خوب و درست غذا بخورد و آسیبی بدو نرسد نمی‌میرد؟!!!! خیر اینطور نیست، مرگ یک فرایند است. انسان دنیا می‌آید یک فرایند است به بلوغ می‌رسد یک فرایند است و مردن هم خود یک فرایند است.

♾️ سؤال: چرا انسان‌ها می‌میرند؟

🌀فلاسفه دلیل می‌آورند که انسان از اضداد است و اضداد مختل می‌شوند.

🌀گاه از ناحیه غایت بر آن برهان آورده می‌شود که نفس ناطقه درصدد استکمال و بی‌نیازی و تجرد از بدن طبیعی و قوای آن است.

🌀 یک دلیل این است که وقتی نفس به کمال رسید از بدن جدا می‌شود.

🌀 یک استدلال درمورد خود بدن است، مرگ از ناحیه بدن رخ می‌دهد در آن وقت که بدن فاسد می‌شود.

🔰جان عزم رحیل کرد و گفتم بمرو

گفتا چه کنم خانه فرومی‌آید»

یعنی بدن دیگر نمی‌تواند تحمل کند.

🌀گاه برهان از ناحیه فاعل آورده می‌شود بدین نحو که (مدبر بدن حیوان، قوای جسمانی است و قوای جسمانی تأثیر و تأثر متناهی دارند)

🌀 چرا بریدن نفس از بدن، شایسته نیست؟ هیچ وقت نفس بدون بدن نمی‌شود و نفس نیز از وی جدا نمی‌شود!!!

📌 مار از پوست خود بیرون می‌آید، بدن دارد. درواقع، فقط آن پوست را رها کرد. در مرگ هم تنها این بدن را رها می‌کنیم ولی بدن برزخی داریم.

‼️نکته زیبا از جناب ابن سینا (در اواسط نمط هفتم از مقاله پنجم نفس شفاء) چنین گفت⤵️

«و این اعضای ما در حقیقت چیزی جز لباس‌های ما نیست که پیوستگی همراهی با ما وی را همانند اعضایی از ما نموده است و وقتی خویش را تخیل می‌نماییم، برهنه تخیل نمی‌کنیم بلکه خود را دارای اجسامی پوشیده تخیل می‌کنیم، سبب آن پیوستگی ملازمت آنهاست جز اینکه ما در لباس‌های خود عادت کردیم که آنها را درآورده و به کناری می‌اندازیم ولی درباره اعضا چنین عادتی نکردیم سپس به گمان ما چنین افتاد که اعضا به سان اعضای ما هستند و این ظن موکدتر از ظن به جزء بودن لباس‌های ما برای ماست.»

♾️ حق تعالی متولی موت است. ما اجازه نداریم کسی را بکشیم. حتی خودمان را. خداوند متولی این کار است.

🌀 موت به کلی از بین بردن عین وی نیست فقط اتصال را از بین می‌برد جدا شدن اتصال را مرگ می‌گویند، روح یک طرف و بدن یک طرف.

وقتی لباس نو می‌پوشید چقدر خوشحال می‌شوید، مرگ هم اینطور است یک نوع بدن نو پوشیدن است.

⬅️حدیث نبوی: مرگ راحتی و فرج و گشایش است حتی برای کفار.

⬅️ موت امری نیست که ما را از بین ببرد بلکه بین ما و بین آنچه غیر ما و غیر صفات لازمه ماست جدایی می‌اندازد. به همین خاطر در حدیث نبوی ص آمده است:

🌀حدیث نبوی: خُلقتم للبقاء، لا للفناء؛ یعنی شما برای بقا خلق شده‌اید نه برای فنا.

و در لفظ دیگر

🌀 خلقتم للأبد و إنما تنتقلون من دار إلى دار) برای ابد خلق شده‌اید و تنها از خانه‌ای به خانه‌ای دیگر منتقل می‌شوید.

و در حدیث دیگر:

🌀 «الأرض لا تأکل محل الایمان؛ یعنی زمین محل ایمان را نمی‌خورد»

⤴️ بدن در خاک قرار می‌گیرد حدوداً ۳۰ سال طول می‌کشد تا استخوان از بین برود ولی فرمود محل ایمان از بین نمی‌رود و این محل ایمان، نفس ناطقه است که از بین نمی‌رود.

🕋سوره آل عمران

«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ؛

هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‌اند مرده مپندار بلکه زنده‌اند که نزد پروردگارشان روزى داده می‌شوند» (۱۶۹)

⬅️ آنجا هم باید روزی بخورید و بی‌نیاز از خوردن نیستید.

🌀 بحثی در خوردن هست که کل موجودات ماسوی الله محتاج خوردن و نوشیدن هستند، حتی فرشتگان.

«طعامهم التسبیح و شرابهم التقدیس»

خوراک و شراب آنها تسبیح و تقدیس خداوند است به نحوی خوراک دارند.

🌀انسان در قیامت از خوراک بی‌نیاز نیست.

⬅️ علم یا تصور است یا تصدیق.

📌 تصور در نظر گرفتن است. مثل تصور آب یا هوا

📌و اگر به تصورات، حکم بدهید مثل خدا هست، تصدیق می‌شود.

🌀 تصدیق جازم و غیر جازم

📌تصدیق غیر جازم: تصدیقی است که ۷۰ به ۳۰ است یعنی صد در صد نیست. مثال: حکم می‌کنید به اینکه جن وجود دارد ولی یقین نباشد.

📌 تصدیق جازم ۱۰۰ درصد است. دو دو تا چهار تا می‌شود مطمئن هستید؟!! بله. پس جزم است صد در صد این تصدیق جازم است.

🌀 اگر تصدیق جازم تغییر نیابد، اعتقاد می‌شود.

‼️نکته: ولی آیا اعتقادات ما همه تصدیق جازم است؟! اعتقاد به خدا صد در صد است!!! اعتقاد به پیامبر خدا صد درصد است!!! برای شما اثبات شده اعتقاد به ائمه صد در صد است! یقین دارید؟

اعتقادات شما صد در صد است؟! و آیا اصلاً لازم است صد در صد باشد؟!!! اگر کسی می‌خواهد اعتقاد او جازم باشد باید مدتی شاگردی شک را کرده باشد تا اعتقاد او جازم شود.

📌 ظن، ۷۰ به ۳۰ است.‌ مثلاً درباره قیامت، اکثر مردم صرفاً احتمال زیادی می‌دهند ولی همین برای آنها اعتقاد می‌شود. برای اوحدی از مردم اعتقادات ۱۰۰ درصدی است.

بحث این است که تصدیق، اعتقاد می‌شود. اعتقاد نیز همان ایمان است. تصدیق چیست؟ تصدیق، علم است. علم هم که مجرد است.

📌 گوییم محل ایمان، روح انسانی است چه اینکه ایمان اعتقاد است و اعتقاد تصدیق، و تصدیق علم است و وعای علم مجرد است، زیرا خود علم مجرد است و مجرد ورای ماده و بالاتر از آن و قاهر بر آن است پس ماده در وی تصرف نمی‌کند بنابراین نفس آدمی همیشه باقی است.

⬅️تبصره

موت همه موجودات را در بر می‌گیرد. موت رجوع به اصل است. فقط شامل انسان نمی‌شود دیگر موجودات را هم در بر می‌گیرد.

⬅️در کافی باسنادش به یعقوب احمر نقل می‌کند:

الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِی‌الْمَغْرَاءِ قَالَ حَدَّثَنِی یَعْقُوبُ الْأَحْمَرُ قَالَ: دَخَلْنَا عَلَی أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) نُعَزِّیهِ بِإِسْمَاعِیلَ فَتَرَحَّمَ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عزّوجلّ نَعَی إِلَی نَبِیِّهِ (صلی الله علیه و آله) نَفْسَهُ فَقَالَ إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ وَ قَالَ کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَهُ الْمَوْتِ ثُمَّ أَنْشَأَ یُحَدِّثُ فَقَالَ إِنَّهُ یَمُوتُ أَهْلُ الْأَرْضِ حَتَّی لَا یَبْقَی أَحَدٌ ثُمَّ یَمُوتُ أَهْلُ السَّمَاءِ حَتَّی لَا یَبْقَی أَحَدٌ إِلَّا مَلَکُ الْمَوْتِ وَ حَمَلَهًْ الْعَرْشِ وَ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ (علیهم السلام) قَالَ فَیَجِیءُ مَلَکُ الْمَوْتِ (علیه السلام) حَتَّی یَقُومَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عزّوجلّ فَیُقَالُ لَهُ مَنْ بَقِیَ وَ هُوَ أَعْلَمُ فَیَقُولُ یَا رَبِّ لَمْ یَبْقَ إِلَّا مَلَکُ الْمَوْتِ وَ حَمَلَهًْ الْعَرْشِ وَ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ (علیه السلام) فَیُقَالُ لَهُ قُلْ لِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ (علیها السلام) فَلْیَمُوتَا فَتَقُولُ الْمَلَائِکَهًْ عِنْدَ ذَلِکَ یَا رَبِّ رَسُولَیْکَ وَ أَمِینَیْکَ فَیَقُولُ إِنِّی قَدْ قَضَیْتُ عَلَی کُلِّ نَفْسٍ فی‌ها الرُّوحُ الْمَوْتَ ثُمَّ یَجِیءُ مَلَکُ الْمَوْتِ حَتَّی یَقِفَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عزّوجلّ فَیُقَالُ لَهُ مَنْ بَقِیَ وَ هُوَ أَعْلَمُ فَیَقُولُ یَا رَبِّ لَمْ یَبْقَ إِلَّا مَلَکُ الْمَوْتِ وَ حَمَلَهًْ الْعَرْشِ فَیَقُولُ قُلْ لِحَمَلَهًْ الْعَرْشِ فَلْیَمُوتُوا قَالَ ثُمَّ یَجِیءُ کَئِیباً حَزِیناً لَا یَرْفَعُ طَرْفَهُ فَیُقَالُ مَنْ بَقِیَ فَیَقُولُ یَا رَبِّ لَمْ یَبْقَ إِلَّا مَلَکُ الْمَوْتِ فَیُقَالُ لَهُ مُتْ یَا مَلَکَ الْمَوْتِ فَیَمُوتُ ثُمَّ یَأْخُذُ الْأَرْضَ بِیَمِینِهِ وَ السَّمَاوَاتِ بِیَمِینِهِ وَ یَقُولُ أَیْنَ الَّذِینَ کَانُوا یَدْعُونَ مَعِی شَرِیکاً أَیْنَ الَّذِینَ کَانُوا یَجْعَلُونَ مَعِی إِلَهاً آخَرَ.

امام صادق (علیه السلام)- یعقوب احمر نقل کرده است: خدمت امام صادق (علیه السلام) رسیدیم تا به ایشان به خاطر درگذشت اسماعیل تسلیت بگوییم. ایشان برای او از خداوند رحمت طلبید و سپس فرمود: «خداوند عزّوجلّ، خود به پیامبرش (صلی الله علیه و آله) خبر از مرگ داد و فرمود: إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُم مَّیِّتُونَ و نیز فرمود: هرکسی مرگ را می‌چشد. (آل عمران/۱۸۵)، سپس امام (علیه السلام) شروع به بیان حدیثی کرد و فرمود: «زمینیان همه می‌میرند تا جایی که هیچ‌کس به جا نمی‌ماند؛ سپس آسمانیان همه می‌میرند تا جایی که هیچ‌کس به‌جا نمی‌ماند به جز فرشته‌ی مرگ و حاملان عرش و جبرئیل و میکائیل. آنگاه فرشته‌ی مرگ می‌آید و در برابر خداوند عزّوجلّ می‌ایستد. خداوند به او می‌فرماید: «چه کسی زنده ماند»؟ حال آنکه خود بهتر می‌داند او عرض می‌کند: «پروردگارا! هیچ‌کس به‌جا نماند جز فرشته‌ی مرگ و حاملان عرش و جبرئیل و میکائیل». خداوند می‌فرماید: «به جبرئیل و میکائیل بگو: بمیرید». در آن هنگام فرشتگان عرض می‌کنند: «پروردگارا! آن دو، رسول و امین تو هستند»! خداوند می‌فرماید: «من بر هر نفسی که روح در آن است، حکم مرگ داده‌ام». سپس فرشته‌ی مرگ می‌آید و در برابر خداوند عزّوجلّ می‌ایستد، خداوند به او می‌فرماید: «چه کسی زنده ماند»؟ حال آنکه خود بهتر می‌داند او عرض می‌کند: «پروردگارا! هیچ‌کس به جا نماند جز فرشته‌ی مرگ و حاملان عرش». خداوند می‌فرماید: «به حاملان عرش بگو: بمیرید».

سپس فرشته‌ی مرگ، افسرده و غمگین و سر به زیر می‌آید، خداوند به او می‌فرماید: «چه کسی زنده ماند»؟ او عرض می‌کند: «پرودگارا! هیچ‌کس به جا نماند جز فرشته‌ی مرگ». خداوند می‌فرماید: «بمیر، ای فرشته‌ی مرگ»! پس او می‌میرد، آنگاه خداوند زمین را با دست راست خود و آسمان را با دست راست خود می‌گیرد و می‌فرماید: «کجایند آنان که ادّعا می‌کردند با من شریکند؟ کجایند آنان که با من دیگری را به خدایی می‌گرفتند»؟

تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج ۱۳، ص ۲۲۲

الکافی، ج ۳، ص ۲۵۶/ بحارالأنوار، ج ۶، ص ۳۲۹/ الزهد، ص ۸۰؛ بتفاوت لفظی/ البرهان*

⬅️در وافی در بیان حدیث

امام صادق علیه السلام روی قبر اسماعیل نوشت یشهد ان لا اله الا الله اسماعیل شهادت می‌دهد که خدایی جز…….. نیست چون خدا به وسیله حجتش پرستیده می‌شود حضرت می‌خواهد بگوید حضرت اسماعیل امام خود را می‌شناخت. اسماعیل اهل توحید است.

🌀 هر سافلی در عالی فانی می‌شود.

🌀 آنکه بالاتر است را دیرتر می‌برد چون پایینی در بالایی باید فانی شود. آخرین کسی که می‌میرد خود ملک الموت است چون همه در او فانی می‌شوند.

🌀چرا ملکوت الموت کائب و حزین می‌آید؟!!! اسم دیگر ملکوت الموت، قابض الارواح است. قبض یعنی گرفتگی لذا با حالت گرفته و حزین می‌آید. خودش قابض است. خود مردن هم یک قبض دارد. دیگران وقتی سراغ مرده می‌روند، قبض آنها را می‌گیرد. از همین رو ملک الموت حزین می‌آید.

منتهی جناب فیض گفته است:

در فطرت هر نفسی چنین است که حاضر به از دست دادن آنچه در نزد وی هست، نیست مگر بعد از اینکه یقین نمود که چیزی بهتر به جای آن به او داده می‌شود. برمبنای نظر فیض، یعنی خود ملک الموت نمی‌داند جای بهتر

می‌رود و چیز بهتر می‌دهند.؟!!! پس نظر صحیح آنست که گرفتگی او به خاطر قابض الارواح بودنش است.

🌀 چرا خداوند هم آسمان و هم زمین را به یمین و دست راست خود می‌گیرد؟ زیرا خدای متعال دست چپ ندارد و روایت شده که هر دو دست رحمان، یمین است و ید و یمین درباره خدای تعالی کنایه از قدرت و قوت است و وی منزه است از داشتن دست.

اینکه فرمود کجایند آنهایی که … مراد این است که تا ببینند که مآل شرکای ایشان به فناست و کسی جز من نمانده است.

📌 هر دو دست خدا راست است یعنی چه!!! یمین یعنی یوم و برکت لذا غذا را با دست راست بخورید طهارت را با دست چپ. چیزی می‌خواهید از زمین بردارید با دست چپ بردارید.

آیه ۶۷ – سوره زمر

آیه وَ ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمینِهِ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا یُشْرِکُونَ [۶۷]

آن‌ها خدا را آن‌گونه که باید بشناسند، نشناختند، در‌حالى‌که تمام زمین در روز قیامت در قبضه‌ی [قدرت] اوست و آسمان‌ها پیچیده در دست او؛ خداوند منزّه و برتر است از آنچه همتاى او قرار مى‌دهند

📌دست خداوند مثل ما نیست لیس کمثله شیء است. دست دارد ولی نه مثل دست ما.

🌀همه موجودات فقیر الی الله هستند حتی اسماء هم فقیر خدا هستند.

📌 ممکن است عبارت و السماوات مطویات بیمینه، معطوف بر ارض نباشد، بلکه جمله حالیه باشد. بدین معنا که سپس زمین را به یمین خود می‌گیرد در حالی که آسمان‌ها در یمین وی باشد.

⬅️ در روایات داریم خداوند هر دو دستش یمین است.

الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

۵/۵ - (۱ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.