۱۴۰۱-۹-۶ شرح عیون جلسه ۳۰۹
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه ۱۴۰۱/۹/۶) درس عیون /جلسه ۳۰۹)
موضوع: شرح عین ۴۸ تطابق کونین.
پس از ایمان، ایقان یعنی پردهها میرود کنار، ایمان به غیب دارند وقتی یقین می اید، لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ، رویت صورت میگیرد
البته دوزخ را مشاهده خواهید کرد
اول لفظ، الله گفته میشود بعد معنای ذهنی در نظر میگیرید و بعد یواش یواش بر اثر ذکر وجود حق تعالی برای او ظهور میکند.
فیض الهی برای هر شانی مختلف است.
أَلَا إِلَی اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ
بدانید که کارها به سوی خداوند باز میگردد.
وقتی قران تلاوت میشود صور ذهنی حاصل میشود و مرحله بعد رسیدن به حقایق علمی است. که شهود قرانی میخواهد
این که گفته شد «من عرف نفسه فقد عرف ربه»
نفس به تمام اعضاء احاطه دارد. نه اینکه در قواء و اعضاء داخل و یا خارج باشد
زیباترین بیان در مورد نفس، و بدن از اقا امیرالمؤمنین ع است، النفس فی البدن کالمعنی فی اللفظ…… نفس در بدن مثل معنا است در لفظ، این «در» به معنای جسمانی نیست.
تمام حول و قوه قوا مال نفس است.
حق تعالی ماهیت ندارد.
حق تعالی بحت بسیط و محیط به همه موجودات است.
هر چیزی از هر موجودی سر میزند از حول و قوه الهی است، بحول الله وقوته اقوم و اقعد، این حول و قوه در هر موجودی یک طور ظهور کرده است
وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَی الْقَیومِ، و چهرهها برای آن [خدای] زنده پاینده خضوع میکنند. ـدر این آیه وجوه، چهرهها چیست؟ هر موجودی از موجودات وجهی از وجود حق هستند، و تمام این وجوه در مقابل حق خاک مال هستند،
امام مظهر الحی القیوم است.
در بحث وجود، روی صفات وجود بحث میکنیم تمام کمالات مال وجود است، اول وجود باشد که حی باشد اگر وجود نباشد علم معنا ندارد پس وجود منبع تمام کمالات است.
اینها ائمه سبع هستند حی، عالم، مرید، سمیع، بصیر، متکلم، قادر
خیال چطور صورت مثالی تولید میکند!!!! حق تعالی به هر چیز که به وجود آمده گفته است «کن»، و دائماً هم میگوید «کن» و همه عالم آفرینش میشود
«قد عَلِمَ أوُلُوالألبابِ أنَّ ما هُنالِکَ لا یعلَمُ إلّا بِما هیهُنا
و خدای تعالی فرمود: وفی انفسکم افلا تبصرون
خیلی عجیب است که در رحم مادر قلب شروع میکند به زدن و دائماً تا دم مرگ می زند و یک لحظه هم نمیایستد.
اشیاء به ماهیات خود به نفس می ایند، و میشوند علم در مورد علم به موجودات، علم در ما است، اصلاً ما اشیاء را در خود میبینیم هر چیز که دیده میشود در نفس خودتان است، آنچه در خارج می اید در نفس ما ماهیات اشیاء است.
در نفس، دو گونه آب داریم
آب عقلی که ماهیت شیء است و عنوان مطابق با وی برای توبه نظر حاصل است و وجود آن وجود جمعی است که همین حقیقت آب است و وجود آن آبهای جزئی و رقایق وی میباشند
دوم آب مثالی، که به واسطه خیال تو انشاء شده است.
تمام رقایق، حقایش در تو موجود است.
حکمت آن است که انسان عالم عقلی بشود، نقشهای از عالم عینی بشود.
انسان مرآت ذاتیه و موجودات آفاقی مرایای صفاتی و اسماییاند زیرا انسان کامل مظهر اسم جلاله ای است که اسم ذات اقدس میباشد برخلاف موجودات، آفاقی زیرا فرشته مظهر سبوح قدوس و فلک مظهر رب رفیع دائم و حیوانات دیگر مظاهر سمیع و بصیر هستند و بر همین دیگر اسماء و مظاهر آنها را قیاس نما چنان که علمای علم الاسماء میدانند و لذا بین دو مرآت ذاتی و صفاتی تفاوت قائل شدند
چو آدم را فرستادیم بیرون
جمال خویش بر صحرا نهادیم
قیامت صغری این است. که هر کس بمیرد قیامتش قیام کند و اما قیامت کبری بر دو قسم است و مراد در اینجا همان قسم مرتکز در اذهان است پس به برخی از موارد تطابق بین دو قیامت میپردازیم
هر چه در قیامت کبری است نظیری در قیامت صغری دارد، مثل این که در قیامت کبری زمین به زلزله، بلرزد همچنین به هنگام مرگ انسان صغیر زمین بدنش به لرزه درآید و سازندههای ساختار وی مرتعش شود و در قیامت کبری زمین و کوهها به جنبش در ایند و به یک ریزیش همه بریزند و در قیامت صغری استخوانهای بدنش از هم فروپاشند و در کبری نجوم منکدر و خاموش شود و در صغری انوار نجوم قوا خاموش گردند و در کبری شمس خاموش شده و ماه بگیرد و در صغری روح قلبی که همانند خورشید در دو عالم صغیر است خاموش شود و نور روح مغز که از قلب صنوبری مدد میگرفت منخسف میگردد و در کبرا همه به خدای واحد قهار محشور شود و در صغری همه قوای نفسانی به ذات بسیط روحانی محشور شود.
الحمدلله علی الولایه