۱۴۰۱-۳-۷ شرح عیون (چهل سالگی) جلسه ۲۹۴
بسم الله الرحمن الرحیم
شنبه ۱۴۰۱/۳/۷ / درس عیون مسائل نفس/ جلسه ۲۹۴
موضوع (شرح عین ۴۷ در اینکه نفس عاقله غالباً در اربعین پدید می اید)
جناب شیخ طوسی فرموده: فصل در این که آن حضرت ع ایا به شریعت انبیای سلف بود و یا خیر؟ به نزد ما امامیه پیامبر ع متعبد به شریعت انبیای سلف نبوده، نه قبل از نبوت و نه بعد از آن و همه احکامی که وی به آن متعبد بوده شریعت خود وی بود. اصحاب ما می گویند: آن حضرت ع قبل از بعثت، امور ویژهاش به او وحی میشده و وی به وحی عمل میکرده است، نه اینکه از شریعت قبل از خود پیروی مینموده.
صاحب قوانین الاصول فرموده:
قانون، حق آن است که پیامبر ما ص قبل از بعثت متعبد به شریعت بود ولیکن نه شریعت انبیای سلف ع…
جناب صدرالدین قونوی کلامی در اربعین بر همین وزان در مفتاح الغیب دارد که فرمود:
پس کامل به نشاه کمالی خود در اولین روز و یا اولین ساعت از سال چهلم و یا سال چهل و یکم از سالهای عمر خود میرسد. گاه وی قبل از این سال به درجهای میرسید که کمال نسبی است، به این معنا که به امری میرسد که کمال نشاه وی و یا نشاه های دیگر غیر از نشاه وی- بنابر آن چه ذکر شد – نسبت به اشخاصی که دون وی هستند میباشد، ولی کمال نشاه و استواری وی در سر سال چهلم و یا چهل و یکم است.
علامه حسن زاده فرمودند در ۴۰ سالگی برای من حالات عجیبی پیش آمد.
جناب استاد فرمودند: در اوایل که خدمت اقاجان رسیده بودم در رؤیا دیدم اقاجان در کنار سد عظیمی از آب ایستاده و در مورد مرتبه لایقفی نفس صحبت میکند که در ۲۴ سال پیش ۲۴ هزار لیوان، یا لیتر آب در وجود من ریختند و هنوز میریزند و هنوز پر نشده (مراد از آب، علم است) وقتی بنده حساب کردم دیدم ۲۴ سال قبل حدود ۴۰ سالگی ایشان میشود
اختلاف استعداد در انسانها مختلف است،
کسانیکه دیرتر میگیرند پختهتر میگیرند.
رمزی در کلام اقاجان است اینجا که فرمود، نمیدانم ایا بر نفوس دیگر با اختلاف استعدادی که دارند نیز نظایر این احوال طاری میشود و یا خیر؟ (یعنی نمیشناسم کسیکه این حالات برایش پیش آمده باشد البته حالات مخصوص بخود را میفرماید)
در فصل دهم از باب سوم اسفار این است
نفس ادمی تا هنگامیکه در رحم جنین میباشد درجهاش درجه نفوس نباتی است.
نفس نباتی بعد از تخطی از طبیعت از درجات قوای جمادی حاصل میشود، پس جنین انسانی بالفعل نبات است و بالقوه حیوان میباشد و نه بالفعل،
وقتی کودک از شکم مادر بیرون آمد، نفس وی در درجه نفوس حیوانی قرار میگیرد تا به ابتدای بلوغ صوری برسد. شخص در این هنگام بالفعل حیوان بشری و بالقوه انسان نفسانی است.
انگاه نفس وی به فکر و رویه مدرک اشیا شده و عقل عملی را به کار میگیرد، این چنین است تا به اوان بلوغ معنوی و رشد باطنی میرسد، …
در حدود چهل سالگی است، پس وی در این مرتبه بالفعل انسان نفسانی و بالقوه انسان ملکی و یا انسان شیطانی است، وی در قیامت یا با حزب ملائکه محشور میشود و یا به حزب شیاطین و جنودشان.
اگر در راه حق و صراط مستقیم باشد و … کامل میشود که در صف عالین مقربیناند، و اگر از راه راست منحرف شد …از جمله شیاطین میشود و در زمره بهائم و حشرات محشور میگردد.
پیامبر اکرم ص فرمود، بچههای امت من تا وقتی گناه نکردهاند دعای انها مستجاب میشود.
روایت: هر زن مؤمنهای یک حوریه بهشتی است
هر مرد مؤمن یک فرشته است که روی زمین راه میرود
انسان الهی ملکوتی جزو فرشتگان مقرب میشود.
اقاجان فرمودند الهی گیاه هرزه را وجین توان کرد اما از تخم جرجیر خس (کاهو) نروید
بیان: سخن وی در این که نبات بالفعل” میشود خدای عز و جل فرمود:
آل عمران آیه ۳۷ (وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا) ما به رویشی خوش وی را رویانیدیم” در مورد حضرت مریم ع است، رویشگاه وی پاکیزه و طیب بود.
خدای تعالی فرمود،
سوره بقره (نساوکم حرث لکم، یعنی زنان شما کشتزار شما هستند
سوره واقعه ۶۳ و ۶۴
أَفَرَءَیْتُم مَّا تَحْرُثُونَ أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّ ارِعُونَ(یعنی ایا دیدهاید آنچه را میکارید، ایا شما زراعتش میکنید و یا مازراع آن هستم
روایت: ما حارث هستیم و زارع خداست
و فرمود:
وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَالَّذِی خَبُثَ لَا یَخْرُجُ إِلَّا نَکِدًا
زمین پاک نیکو گیاهش به اذن خدایش (نیکو) بر آید، و از زمین خشنِ ناپاک بیرون نیاید جز گیاه اندک، نکدا را در مقابل باذن ربه قرار داد، اذن خاص مال طیب است.
و فرمود: إبراهیم : أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ
آیا ندیدى چگونه زد است خدا مثلى سخنى پاک مانند درختى است پاک بیخ و بنش برجا و شاخ و برگش در آسمان (۲۴)
تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ
میدهد خوراک خود را (همیشه) به اذن پروردگار خویش و مى زند خدا مثلها را براى مردم شاید یادآور شوند (۲۵)
وَمَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ
و مثل سخنى پلید همانند درختى است پلید که برجهیده است از روى زمین نیستش آرامشى (۲۶)
و مثل کلمه پلید درخت پلید است که ریشهاش بالای زمین است و ثبات و قرار ندارد،
کلمه طیبه، خود کلمهاش پاک است یکی از مصادیقش نفوس انسانی است، نفوس انسانی هر کدام کلمهای از کلمات الله هستند حضرت عیسی ع کلمه خدا بود القاء شد به حضرت مریم
در مجمع البحرین از امام باقر ع نقل کرده که فرمود
“الشَّجَرَهُ الطَیّبهُ رسولُ اللهِ (ص) و فَرعُها عَلیٌّ و عُنصُرُ الشَجَرَهِ فاطمهُ وَ ثَمَرَتُها اَولادُها و اَغصانُها و اَوراقُها شیعَتُها”(۱)
شجره طیبه رسول الله ص است (نفس)
و تنه آن علی ع و عنصر آن فاطمه ع و میوهاش اولاد فاطمه ع
این شجره طیبه نبوت که همه وصلاند به آن تنه اصلی
اقاجان: الهی شکرت که شاخهای از شجره طوبایم
از کلمات حضرت وصی ع در نهج البلاغه در وصف حجج الهیه و علمای بالله است که
، یَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَیِّنَاتِهِ، حَتَّى یُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ یَزْرَعُوهَا فِی قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ؛
یعنی، خدا به ایشان (علمای بالله) حجج و بینات خودش را حفظ میکند، تا انها را به نظایر خویش به ودیعت گذارند ودر دلهای امثال خود بکارند.
الحمدلله علی الولایه