۹۹-۱۲-۲۵ فص فاطمیه جلسه ۴۹
بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه ۴۹درس فصوص(دوشنبه ۹۹/۱۲/۲)
بحث ترکیبات مزاج
در باب اعداد داریم که از تکرار واحد هویتی عددی تشکیل میشود عدد تکرار واحد است، مثلا ۲، دو تا یکی است در اصل یکی داریم و یک تکرار میشود ۱۰، ایا ۱۰ غیر از یکی است! خیر، اما خود ۱۰ یک هویت دارد غیر از یک بودن است.
اجتماع تشکیل شده از افراد است، اجتماع غیر از افراد نیست، اما یک هویت را تشکیل می دهد و غیر از تک تک افراد است.
این طبیعت میتواند اینها را جمع کند کنار هم و حافظ باشد،
اما صله رحم به چه معناست ؟
حدیث” من رحمان هستم و رحم را از اسم خودم مشتق کرده ام کسیکه از ان قطع کند از من قطع کرده و بر عکس
خود خداوند در سوره انبیاء که برگزیدگان خلق هستند ، اسامی انبیاء را اورده و اخر حضرت مریم را اورده اما اسم نیاورده با خصوصیت و صفت اورده
الأنبیاء
وَالَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آیَهً لِّلْعَالَمِینَ
ﻭ ﺁﻥ [ ﺯﻥ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ] ﻛﻪ ﺩﺍﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﺎﻙ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺖ ، ﭘﺲ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺭﻭﺡ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﻭ ﺩﻣﻴﺪﻳﻢ ﻭ ﺍﻭ ﻭ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺍﻱ [ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﻮﺩ ] ﺑﺮﺍﻱ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ .(٩١)
واین خیلی قدر و عظمت دارد.
انسان خصوصیتی دارد که بین کلیات و جزییات را جمع می کند .
حیوان جزئیات را می فهمد
عقل کلیات و حس جزئیات و ، وهم ، بین اینها را می فهمد
نکته برزخ فاصله بین دو چیز است و در اصطلاحات عرفان برزخ کبری داریم.
برزخ بین وجوب و امکان است که صادر اول است .
احکام حق و خلق را در خود جمع می کند که کون جامع است.
اما قطع رحم به نشناختن ان و کوچکی ان است.
امر شیطان به زنا است، چون می خواهد منشا انسانی را خراب کند که همان قطع رحم است.
چرا کسیکه حق رحم را کوچک بشمارد حق خدا را کوچک شمرده
خون و مال و فروج مردم حرمت دارد
روایت در اخرزمان مردم عقیم میشوند.
اگر علو مرتبه رحم نبود خداوند او را دوست نمی داشت.
روایت خداوند نسبت به زنان مهربانتر است تا مردها بخاطر موقیعت زن است.
رحم طبیعت است، طبیعت عام داریم و طبیعت خاص داریم.
حضرت عیسی مسیح سلام الله، فرمود کسی نمی تواند عروج کند به ملکوت اسمانها مگر دو بار زائیده شود یکی در رحم مادر و یکی در عالم طبیعت. که بعد از فراغ از رحم مادر در ان زندگی میکنیم،
اما مردن در حقیقت وفات است نه فوت زیرا که فوت به معنی تباه شدن و نابود گردیدن است و انسان به مردن فوت نمیشود بلکه گویم که نمرد و زنده تر شده، تعبیر مردن به فوت ناصواب است و صواب ان وفات است.
در هیچ ایت و روایت از مردن تعبیر به فوت نشده است فقط یک روایت در معاد بحار چنان که در خاطر دارم از ان تعبیر به فوت شده است و ان هم تعبیری از راوی است نه از امام معصوم که راوی درست نقل نکرده است و صورت و هیئت روایات به تواتر لفظی محفوظ نمانده است ، و فقط قران کریم است که هیئت و ترکیب تمام عبارات و ترتیب سور ان مطلقا به همان گونه ای که به رسول اکرم وحی شده است به تواتر مصون و محفوظ مانده است.
روایت نبوی کسیکه عمدا بر من دروغ ببندد نشیمنگاه او در اتش است.
عالم طبیعت نیز رحم است و عالم طبیعت هم مادر و رحمی انسان ساز، است چه اینکه انسان پس از فراغ از رحم مادر در این رحم طبیعت پرورش می یابد و به کمال نهایی انسانی خود میرسد .
انسان بیدار حق رحامت این مادر را که طبیعت است تباه نمی کند بدین معنی که در مسیر تکامل انسانی خود و تحصیل سعادت ابدیش می باشد.
به همین مثابت است نکوهشی که در بیان و قلم انسانهای ملکوتی از دنیا و اهل دنیا می شنوی و میخوانی، این نکوهش راجع به غفلت انان از اغاز و انجام است، و بسان درندگان ادم خوار و مردم ازارند که از، سیرت زشت انان تعبیر به دنیای مذموم می کنند فتبصر
الحمدلله علی الولایه