۱۴۰۱-۸-۲۴ فص فاطمیه جلسه ۹۱
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه ۱۴۰۱/۸/۲۴) درس فص فاطمیه جلسه ۹۱
موضوع: عدد خمس
نکته: صدرالدین قونوی در کتاب فکوک می‌فرماید:
به این مضمون چرا یک عارف در کشف با روح یک پیامبر ملاقات می‌کند! چرا با پیامبر دیگر نیست!
مثلاً جناب ابن عربی در کشفی مشاهده می‌کند انبیاء در یک جایی جمع هستند از میان انها حضرت هود ع آمده با من صحبت کرد و علت اجتماع انبیاء را ذکر کرد
اما چرا بین همه انبیاء حضرت هود ع، با ایشان سخن می‌گوید؟!!!
یا روایت داریم شب قبل از جنگ بدر امیرالمؤمنین ع حضرت خضر ع را دیدند و ذکری به ایشان تعلیم دادند که بگویید «یا هو یامن لا هو الا هو» وقتی به پیامبر گفتند فرمودند اسم اعظم تعلیم داده شده‌ای، حالا چرا حضرت خضر ع را دیدند؟
حدیث: شیخ طوسی از امام حسین ع روایت کرده، مادرم انگشتر عقیقی را به برادرم امام حسن ع دادند و ایشان دادند به من در این فکر بودم چه روی نگین آن بنویسم، حضرت مسیح ع را در خواب دیدم فرمود بنویس روی آن «لا اله الا الله الملک الحق المبین فانه اول التورات و آخر الانجیل»
خب چرا حضرت مسیح ع و پیامبر دیگری نیامد!!!
جناب صدر الدین قونوی، احکام مناسبات را می‌گوید که اینها بخاطر مناسبات است که ظاهراً اینجا ابن فناری از ایشان أخذ کرده
جناب ابن فناری در مصباح الانس گوید: محبت بر پنج است.
محبت و دوست داشتن چند جور است، محبت بر پایه مناسبت است
مناسبت بین محب و محبوب است، یک اشتراکی بین اینها هست که در یک چیز این دو نفر مشترک هستند. ـ
«مناسبات منحصر درپنج چیز است. به همین اقسام محبت محبت پنج گونه است،
این نسبتی که به محبت نامیده می‌شود اگر این ناشی شده باشد از عین ذات محب و محبوب بدون اینکه معنا و صفت زائد باشد فقط، بر اساس ذات باشد، این مناسبت و محبت ذاتی است. مثل محبتی که بین علت و معلول است، که ذاتی است.
اگر از روی معنا و صفت باشد دو جور می‌شود، یا این گونه است اثر به غیر می‌رسد.
و اون مناسبت فعلیه است انچنانکه بین کاتب و مکتوب، نویسنده نوشته خود را دوست دارد. چون بین خودش و نوشته مناسبت فعلی بر قرار است، چون فعل این است.
پس اگر بر این معنا ثبات و دوامی نباشد پس مناسبت حالیه است، حالیه بقا ندارد همچنان ظاهر می‌شود، مثل یافتن دو نفر و محبت بین انها و یواش یواش آن حال زائل می‌شود. تا موقعی که مناسبت است که آن حال هست بین آن دو که اشتراک پیدا می‌کنند. یا اینکه دوام دارد. یا اینکه حکم مرتبه است، که این با دوامتر از آن حال است، این در مرتبه ایجاد می‌شود، در مرتبه مشترک هستند، همچنانکه بین دو مؤمن ایجاد می‌شود که در ایمان مشترک هستند.
و از انها کسانیکه هستند دوست دارند برای خدا.
خوشا بحال انها که بخاطرخداوند یکدیگر را دوست دارند.
روایت: دو نفر مؤمن با هم دست می‌دهند گناهان انها می‌ریزد.
وگرنه غیر از این محبت صفاتی است مثل سائر تعقلات محبت.
بعضی‌ها تعقلانشان بخاطر نیاز است که این نیاز محبت می‌آورد.
ذاتی، صفاتی، حالی، سائر تعقلات
آیه قران: الْأَخِلَّاءُ یوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ
در آن روز دوستان همه با یکدیگر دشمنند به جز متقیان
در کتاب مستطاب «خصائص فاطمیه» آمده است
هریک از انگشتان خمسه متعلق به یکی از انوار خمسه دارد، در حدیث است
✓انگشت سبابه تعلق به جناب ختمی مرتبت دارد
✓ انگشت وسطی تعلق به امیرالمؤمنین ع دارد
✓انگشت بنصر به حضرت صدیقه طاهره ع
✓انگشت خنصر به امام حسن ع
✓انگشت ابهام (شست) به جناب امام حسین ع
نکته: در فقه داریم اگر انگشت شست قطع کنند دیه آن به اندازه چهار انگشت دیگر است.
در کربلا وقتی امام حسین ع به شهادت رسید حضرت زینب ع فرمودند الان مادرم و پدرم و برادرم را از دست دادم.
کلم طیب انسان اگاه است دنبال آدم شدن است و از خواب غفلت به در آمده.
به فرموده علامه حسن زاده املی، بیدارتر بشویم و حواس خود را جمع کنیم که کجا هستیم. علم و عمل دو جوهر نورانی هستند که انسان ساز هستند. و عمل صالح این کلم طیب را بالا می‌برد
مرثیه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س)
چنان بخانه زهرا زدند آتش کین
که زد زبانه او سر بدشت کرب و بلا
روایت: از کتب اهل سنت آمده است که عمر تهدید کرد خانه را به آتش می‌کشد اگر بیرون نیاید، گفتند حسنین در خانه هستند گفت هر که می‌خواهد باشد
ابیات تازی موعود، مؤلف رفیع القدر «شعراء الغرای»
✓وأصفی و دادی للدیار و اهلها
فیا فؤادی و د فاطمه الزهرا
(پس سینه مرا به شادی کشیده محبت صدیقه طاهره)
✓و قد فرض الرحمن فی الذکرودها
وللمصطفی کانت مودتها اجرا
و به تحقیق حضرت رحمان واجب کرده در قران، «قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّه فی القربی
و برای محمدمصطفی ص که اجر رسالت او محبت به اهل بیت است
الحمدلله علی الولایه