ادبستان معرفت
استاد محمد مهدی معماریان ساوجی

۱۴۰۰-۷-۱۹ فص فاطمیه جلسه ۶۲

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه درس فصوص ۱۴۰۰/۷/۱۹
موضوع: عصمت انبیاء
پیامبر خدا نمی‌شود که امری در او باشد که موجب تنفر، نفرت دیگران قرار بگیرد چون بناست که او دعوت کننده بسوی خدا باشد و اگر هر چیزی در او باشد که باعث نفرت باشد، مخالف راه و مسیرش است.
نکته: انسان طبیعتاً نسبت به یک سری از امور تنفر دارد
نفر، یعنی کوچیدن (و تنفر یعنی چیزی که انسان با دیدن او بگذارد برود) انسان طبیعتاً نسبت به بعضی امور تنفر دارد
نسبت به بعضی امور وحشت دارد یا جذب می‌شود و اینها امور طبیعی در وجود هر انسانی هست
پس در پیامبر یا رسول اگر امری و چیزی که باعث نفرت باشد طبیعی است که افراد از دور او پراکنده شوند این مخالف مسیر و راه است
فبما رحمت من الله لنت لهم …. پس بخاطر رحمت خداست که تو نرمی با آنان، چون رحمت الهی یکسری آثار دارد یعنی از آن رحمت خداست نرمی پیامبر ص نسبت به ما و اگر تو سخت بودی از دور تو پراکنده می‌شدند

آل عمران
فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِک فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلِینَ
نکته:
حدیث: انسان غلیظ القلب از خدا دور است
یا از رحمت خدا دور است از همین آیه می گوییم:
” فَبِمَا رَحْمَهٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ..”
بخاطر رحمت خداست که نرمی با آنان و بعد می‌گوید اگر تو غلیظ القلب بودی پس دیگه آن رحمت خدا نبود و تو سنگدل می‌شوی.
پس آن رحمت است که لین و نرمی را می‌آورد و آن رحمت لازمه است، وگرنه آنها از دور و برت می‌رفتند
نکته: اگر انسان بخواهد دیگران را جذب کند راهش مهربانی نرمی است، با خشونت کسی جذب نمی‌شود پس عفو کن از ایشان و استغفار کن برای ایشان
و مشورت کن با آنان در امور و در امر
نکته: (وقتی می‌فرماید عفو کن ایشان را و استغفار کن برایشان, پس معلوم می‌شود اینها یک خطایی کرده‌اند یعنی قبل از این گناهی بوده و عصیانی بوده و خطایی بوده در عین حال پیامبر با اینها مهربان است.
در امر با آنان مشورت کن، در مشورت کردن نکته‌ای هست
وقتی مشورت می‌کنید شما او را شریک کارت می‌کنید وقتی طرف نزدیک می‌شود در آن کار دلسوز می‌شود
با اینان مشورت کن پس وقتی عزم به کاری کردید
توکل کن، توکل مخالف مشورت نیست
اول کار را درست انجام بده بعد توکل داشته باشید
عزم به کاری کردید توکل کنید
(إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُتَوَکلِینَ) خدا متوکلین را دوست دارد
توکل: وکیل من در امور خداست او برای من پیش می‌آورد وقتی خدا وکیل من باشد که هر چی پیش می‌آید خدا انجام داده است
این آیه دلالت دارد پیامبر ما به مکارم اخلاق و افعال آراسته بود
از امر عجیب پیامبر این بود که ایشان جامع دواعی بود
ادعاها نه ادعای باطل یعنی جامع مفاخر بود
جامع افتخارات بود از ترفع برتری داشتن و بعد بیشترین تواضع را هم ایشان داشت و بالاترین رفیع ترین درجه را داشت و بیشترین تواضع را هم داشت و جمع اینها سخت است.
(در سلام دادن کسی نمی‌توانست از ایشان سبقت بگیرد) ایشان از همه بهتر و از حسب از همه بیشتر بود
نَسَب به خاندان و اجداد مربوط است و حسب افتخارات خاندان است
شجاعت ایشان آقا امیرالمؤمنین ع که در شجاعت سر آمد است در مورد رسول الله می‌فرماید: در جنگ‌ها وقتی کار خیلی سخت می شد ما پناه می‌بردیم به رسول الله. رسول الله اشجع، شجاع‌ترین بود.

فصیح‌ترین آنان بود خودشان فرمودند:
(انا افصح العرب)
امیرالمؤمنین ع فرمود: ما امیران کلامیم تمام اینها نشانه‌های ترفع و برتری داشتن چه در نسب و چه در حسب و چه در سخاوت و چه در شجاعت و چه در فصاحت در سخن گویی
از تواضع ایشان خودش  لباسش را وصله می‌زد
و کفششان را پینه می‌زدند، می‌دوختند..
یکی از خصلت‌های آقاجان که خیلی نمایان بود، اینکه تمام کارهای خانه‌اش را خودش انجام می‌داد لباس‌هایش را خودش می‌شست …فرش خانه را خودش می‌شست…، وقتی همسرشان غذا درست میکرد آنقدر تشکر میکرد، برعکس کسانی که انتظار و توقع دارند از همسرشان این خود خواهی است که انسان کارش را دیگری انجام بدهد
امامان اهل بیت بخاطر تبعیت از رسول الله تا موقعیکه الاغ و قاطر بود سوار اسب نمی‌شدند نه اینکه این بد است، بخاطر تواضع است که این به تواضع نزدیک‌تر است
و اسب یک حالت ترفع و بلندی دارد
رسول خدا با دست خودش به حیوانات علف می‌داد اینها از کارهای پایین است.. دعوت مملوک و غلامان را
اجابت می‌کرد اینها از نکات خیلی ریز است که انسان کسی را به چشم حقارت نگاه نکند
دعوت می‌کرد بسوی خدا بدون زئر بدون زجر و کهر
زئر یعنی با غضب صحبت دیگران را قطع کردن
کهر یعنی ترشروی خوار کننده
زجر یعنی نهی و منع کردن
. این‌ها از آداب گفتگو و سخن است از آداب دعوت است
چگونه سخن گفتن انسان نشان عقلش است”
اگر انسان درصحبت کسی می‌پرد و حرف او را قطع می‌کند او را کوچک‌تر از خود می‌داند اگر انسان‌ها را بزرگتر از خود بداند  هیچوقت حرفش را قطع نمی‌کند
سرمایه‌ی راهرو حضورو ادب است.
حضور در محضر خداوند و ادب با خدا که یکیش ادب با خلق خدا است.
(عرفان، عملی در این ریزه کاری‌هاست
خداوند سبحان آگاهی داده است که اگر رحمت او نبود این لین و نرمی و تواضع واقع نمی شد و اگر اینگونه نبود تواضع نبود اجابت نمی‌کردند رسول الله را
فرمود: حتی اگر غلیظ القلب بودی  سخت بودی می‌رفتند
حالا اگر هر پیامبری قیافه‌اش کریه بود طبیعی بود که مردم فرار کنند یا سایر انبیاء یا هر کسی که در مسیر آنان است
مثل ائمه و اوصیای انبیا و امثال آنها و یا آنکسانی که حجت خدا هستند نباید این امور در انها باشد
همین است که آنها نباید مرتکب کبائر شوند (گناهان کبیره) پس کبائر نباید در وجود انبیاء باشد
بحث در مورد کبائر بود که انبیاء مرتکب کبائر نمی‌شوند
و ایشان استناد کرد به این آیه – آل عمرآن/ ۱۵۹
آقاجان: در هر فصلی یک قصیده از مدیحه خانم س می‌آورد
️نکته:  دلیل دارد و مطالب ارزنده‌ای در این اشعار هست
فی مدیحه الزهراء علیها السلام
۱_بدار الملک دل رو کن  بجوی این دولت والا
که جز درماندگی حاصل ندارد ملکت دنیا.
دارا الملک یعنی پایتخت دل، دنیا جز درماندگی جیزی ندارد پس برو سراغ دل.
۲_مرو اندر پی دنیا که ناچیز است هر چیزش
مشو بی توشه زین خرمن که هست امروز را فردا
هر چیز دنیا ناچیز است  ” قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ”
۳_, نمودش سربسر نابود و مکاری مر او را فن …
حدیث: امیرالمؤمنین ع خیلی زیباست  دنیا همیشه شنیدنش بهتر از دیدنش است ولی آخرت برعکس دیدنش بالاتر از شنیدنش است.
۴_الا ای غافل گمره زچاه طبع بیرون جه….
از چاه طبیعت ای غافل بیرون بیا…
در راه بدون راهبر بدون استاد نرو
۵_بکوش اندر صفا دل چرا بنشسته‌ای غافل….
نادان نباش نادانی نابینایی است کوری است ودلت را از کدورتها از هواها واز هوس‌ها که این را دوست ندارم،  آنرا دوست ندارم بذارید کنار
وقتی پاک شوی از آن غل و زنجیری که غل وزنجیرت کرده  می‌توانی رها شوی
۶_تومرغ باغ توحیدی درین ویران چه پیچیدی…
تو مرغ باغ توحیدی انواع و اقسام تجلیات توحیدی را می‌توانید شهود کنید
عالمی که تجلی حق ذره ذره‌اش ظهور حق است
ابن سینا: مردم جلوات حقند که مشغول باطلند
۷_مباش این گونه تن پرور بر جان ناز جان بگذر…
دنبال شهوت و شکم مباش…
برای جانان از جان خودت بگذر
اگر خود را فانی کردی آن موقع متوجه می‌شوی به شما چه چیزها داده می‌شود.
۸_جهان را از جهان گویی که روزی بجهد از دستت…
این جهان یک روزی از دست تو می‌رود وبه خودتت میایی که هیچ چیز نداری، این دنیا فانی است همه چیزش از دست انسان می‌رود
الحمدلله علی الولایه

دانلود فایل صوتی

 

۳.۶/۵ - (۷ امتیاز)
مطالب مرتبط
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.