۹۹-۳-۲۴ شرح عیون عین ۳۴ جلسه ۲۳۷
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: درس عیون مسائل نفس (بحث نفس الامر)
(شنبه ۹۹/۳/۲۴)
علم تابع معلوم است..
بحث در مورد علم الهی قبل از خلقت.
علم تابع معلوم است یعنی تابع ذات و کمالات ذات است.
علم در خارج ظهور میکند میشود موجودات.
علم به ذات چطور نفس الامر حقایق خارجی است!
صفات ذات اضافه مثل خالق مخلوق میخواهد. رازق مرزوق و عالم معلوم میخواهد
ولی حی، صمد طرف ندارد.
کمالات ذات متجلی میشود در علم میشود صور علمی اشیا و میشود نفس الامر.
تجلی علمی نه تجلی عینی نفس الامر است
علم الهی تابع ذات است و اشیاء خارجی تابع علم عنائی حق هستند.
مخلوقات تابع علم الهی هستند علم ظهور کرده شده اینها پس نفس الامر علم الهی است.
خواجه نصیر طوسی: اثبات عقل”
عقل مخزن همه علوم است.
عقل اول ظهور علم خداوند است.
نفس مرتبه مادون عقل است و نفس ظهور عقل است.
عقل کل خود ظهور علم الهی است.
هم کلی و هم جزئی به اشیاء علم دارد و عالم به انهاست.
الملک
أَلَا یعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ
آیا نداند آنکه بیافریده است و او است تیزبین کارآگاه (۱۴)
“ایا نمیداند “در اینجا استفهام انکاری است ودر انجا که مطلب خیلی واضح است بکار میرود.
لطیف علم قبل از خلقت است و خبیر علم بعد از خلقت است.
(امام الکل فی الکل ع میفرماید در نهج البلاغه خطبه ۱۸۶)
وَ لَا یقَالُ لَهُ حَدٌّ وَ لَا نِهَایهٌ وَ لَا انْقِطَاعٌ وَ لَا غَایهٌ، وَ لَا أَنَّ الْأَشْیاءَ تَحْوِیهِ فَتُقِلَّهُ أَوْ تُهْوِیهُ، أَوْ أَنَّ شَیئاً یحْمِلُهُ فَیمِیلَهُ أَوْ یعَدِّلَهُ [یعْدِلَهُ]؛ لَیسَ فِی الْأَشْیاءِ بِوَالِجٍ وَ لَا عَنْهَا بِخَارِجٍ؛
“نه حدی دارد و نه نهایتی. نه هستیش منقطع شود و نه آن را غایتی است و نتوان گفت که در چیزهایی جای میگیرد که بالایش میبرند یا فرودش میآورند یا چیزی او را حمل میکند تا به سویی کجش کند یا راستش نگاه دارد. نه درون چیزهاست، نه بیرون آنها”
وقتی برای خدا حد قائل نشویم میشود “وحدت وجود ”
خدا وقتی حد نداشته باشد میشود عین همه اشیاء
خدا در اشیاء هست ولی والج در اشیاء نیست و خارج از اشیا هم نیست.
اشیاء عینیت دارند با خداوند به لحاظ وجود نه بلحاظ ماهیت.
وجود حق است و اشیاء هرکدام بهرهای از خدا دارند
الحدید (۴)
وَهُوَ مَعَکمْ أَینَ مَا کنتُمْ ” او با شماست هرکجا که باشید.
نسبت خدا با خلق مثل نسبت خلق با خلق نیست.
خدا با شماست هر جا که باشید چون شما قائم به حق هستید.
وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ (سوره ق ۱۶)
اسم القیوم ” قیوم معنای آن قائم به نفس خویش و بر پا دارنده دیگران.
اصلاً در علم الهی کثرت نیست.
علم عین ذات و اشیاء هم ظهور علم است.
عینیت یکی است گاه ذات بصورت حال و گاه بصورت محلیت ظهور کرده.
تمام حرف این است که جز حق نیست که حال یا محل باشد این مال زمانی است که پای غیر وسط باشد.
یک ذات گاه علم، گاه معلوم، گاه عالم میشود.
اینها را به لحاظات مختلف تقسیم میکنیم.
تکثر اسمائی به لحاظ ما است ما یک تجلی را میبینیم.
قدرت و علم وووو هر کدام یک تجلی است غیر از ذات
کلام ملاصدرا
اصلاً اشیاء به وجود حق تعالی موجود هستند و نفس الامر خود حق است.
یک مرتبه انسان در عالم مثال یک مرتبه انسان در مرتبه عقل یک مرتبه انسان هم در نزد حق تعالی وجود الهی دارد
علم الهی را نفس الامر می گویند
ایا خداوند به محالات علم دارد یا ندارد؟
به امور غلط علم دارد یا ندارد!
چطور در ذهن انسان باشد و در علم خدا نباشد.
یک چیز معدوم خلق نشده، میشود باشد؟ اجتماع نقیضین محکوم به محالیت است.
این شانش این است بطوری کلی از وجود جدا باشد و لباس تحقق نپوشد در علم الهی ثبوت ندارد.
این نیست که در علم الهی باشد و در خارج نباشد.
مثال: انسانی صد تا سر داشته باشد این در علم خدا هست با نیست؟ در جواب گوئیم
خداوند عالم به موجودات است نه اعدام و محالات
اینها محکوم به محالیت هستند، آنچه در علم الهی است در خارج ظهور میکند
مراد صاحب اسفار
مراد از کمال مرتبه احدیت و از نقص مرتبه واحدیت است.
تفاوت احدیت و واحدیت
مرتبه واحدیت کثرت اسمایی در آن ملحوظ است.
ذات قیوم، صمد، اول ظاهر و آخر …است مرتبه واحدیت کثرت اسمایی در آن است.
ذات به کثرت اسمایی واحدیت است.
مرتبه احدیت، کثرت اسمایی در آن ملحوظ نیست.
اسماء کمالات هستند فوق اسماء کمالات چطور مبشود!
بحث وجود و عدم (وجود یعنی هستی و عدم در مقابل وجود است.
ایا به این وجود میشود نزدیک شد! میشود ایمان آورد یا کافر شد اصلاً نمیشود.
به صرف وجود نه میشود نزدیک شد نه دور شد نه ایمان آورد و نه کافر شد هیچکدام از این تکثرات را بر نمیدارد.
اسماء میشود تجلیات این وجود این مرتبه احدیت است.
وجود صرف میشود احدیت.
واحدیت ظهور احدیت است میشود اسماء الله
پس قربت الی الله مرتبه واحدیت است. احدیت فوق این حرفهاست هر چه هست مال مرتبه کثرت اسمایی است مال واحدیت است.
فقط یک خبر از احدیت میشود داد و آن اینکه از او خبر داده نمیشود
الحمدالله رب العالمین