۱۴۰۱-۱۲-۷ شرح عیون جلسه ۳۱۸
بسم الله الرحمن الرحیم
یکشنبه ۱۴۰۱/۱۲/۷: درس عیون جلسه ۳۱۸
موضوع: شرح عین ۴۹ در سعادت نفس
معجزات همیشه اندک هستند. این عالم خودش معجزه است. تولد انسان و حیوانات خودش معجزه است. این عالم یک سیر مشخص دارد و معجزه بر خلاف اسباب و عادات این عالم عمل میکند.
مثال: برای بچه دار شدن پدر و مادر نیاز است و وقتی کسی بدون پدر، بچه دار میشود بر خلاف عادت است و معجزه است.
این عالم مبتنی بر نظام علت و معلول است ولی معجزه در ظاهر، بر خلاف نظام علت و معلول است. با این حال، حضرت علامه طباطبایی میفرماید که معجزه خلاف نظام علی و معلولی نیست بلکه بحث فطری است یعنی معجزات نیز دارای علت هستند منتهی علت آنها بر ما پوشیده است.
وقتی حضرت روح برای مریم در صورت یک مرد کامل، متمثل شد، مریم چون در حال غسل کردن بود ترسید. مریم از نفخ روح حضرت جبرئیل باردار شد. جناب ابن عربی میگوید: نفخ، دمیدن آن هوای مرطوب است که از ماء مریم و آن نفخ، نطفه مسیح منعقد شد.
«بیان»
حضرت مریم با تمام وجود از خدا کمک خواست و حالت جمعیت به مریم دست داد. یعنی آن حضور کامل روح معنوی است. به همین خاطر حضور در نماز به مثابه روح است و نماز بی حضور مثل بدنی است که روح ندارد.
تعلیقه:
جناب ابن عربی در باره آیه «اِنَّ الصَّلاه کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتاباً مَوقوتًا؛ زیرا نماز بر مؤمنان در اوقات معین مقرر شده است» میفرماید:
نماز بر مؤمن مقرر شده است. پس غیر مؤمن یعنی منافق که نماز میخواند چگونه است؟ نماز منافق بی روح است مثل بدن بی جان. نماز یکی از حقایقی است که در قیامت در کنار انسان و به صورت جوان زیبارو محشور میشود. هرچه نماز فرد قویتر باشد تمثلش نیز قویتر میشود.
حضرت عیسی علیه السلام به خاطر بشارتی که به مادرش داده شد، خنده رو بود. چنان که فرمود:
آل عمران/ ۴۵
«إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکهُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُک بِکلِمَهٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَهِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ؛ چون فرشتگان مریم را گفتند که خدا تو را به کلمه خود بشارت میدهد که نامش مسیح (عیسی) پسر مریم است، که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان (درگاه خدا) است»
تعلیقه: حضرت مریم از مقربین است. آیه قرآن: «فَرَوْحٌ وَ رَیحانٌ وَ جَنَّهُ نَعیمٍ؛ پس گشایشی [راحتیای] و رحمتی [رائحهای] و بهشتی پرنعمت»
رَوح با روح فرق دارد، ولی از یک جنس هستند.
ماه اثرات زیادی روی زمین دارد. همانطور که موجب جزر و مد آبهای روی زمین میشود در آبهای زیر زمین هم اثر میگذارد که در پیدایش چشمهها مؤثر است بلکه در بدن حیوانات و انسانها هم اثر دارد. لذا میفرماید: در قاعدگی زن هم اثر دارد.
اکنون سرّ دوری مریم از قومش را به شما هدیه میکنیم در آنجا که خدای تعالی فرمود:
مریم/ ۱۶
«وَاذْکرْ فِی الْکتَابِ مَرْیمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَکانًا شَرْقِیا؛ و یاد کن در کتاب خود احوال مریم را آن گاه که از اهل خانه خویش کنار گرفته به مکانی به مشرق (بیت المقدس برای عبادت) روی آورد»
معنای انتباذ، انفراد و اعتزال از مردم است، اما بیان سر انفراد و انتباذ همان است که علامه عارف محقق ملأ عبدالرزاق قاسانی در شرح بر فصوص الحکم در این مقام فرمود: شهوت در مریم هنگامی که جبرییل به وی آن مطالب -«لأهب لک غلاما زکیا» – را گفت، سریان پیدا کرد…..
تعلیقه:
حضرت عیسی فرزند روح است و آن نفخ جبرییله بود. از ترکیب دو آب حضرت عیسی ع متولد شد؛ بنابراین همه اسباب موافق برای مقدر الهی جمع شد که آنان عبارتند از غلبه شهوت و تمنای آنچه خدا به وی بشارت داده و خوشحالی از نزدیکی جوان ملیح و بدین ترتیب، شهوت حرکت پیدا کرد.
پس جسم عیسی روح الله از آن دو آب در حالتی که بر مادرش بسط و راحتی غالب بود، -زیرا انجاز مورد بشارت در تصورش انجام شده بود- خلق شد. لذا عیسی دارای شرح صدر و رویی باز و با قیافهای بشارت یافته و بسط غالب بیرون آمد.
متن: عارف قیصری نیز تحقیقاتی زیبا در مقام بر شرح فصوص الحکم دارد…..
بدانکه شهوت روح معنوی دارد….
تعلیقه: محبت مال مرتبه قلب است و شهوت مال مرتبه جسم است، مثل غریزه و فطرت که غریزه مال جسم است و فطرت مال قلب است.
دوست داشتن وقتی در طبیعت میآید، شهوت میشود.
شیخ اشراق میفرماید: شهوت در مرد محبتی است همراه با قلب و استیلا، شهوت در زنان محبتی همراه با کرنش و خواری است. مراد از
خواری همان ناز و عشوه است.
چنانکه فرمود: فأحببت ان أعرف، دوست داشتم شناخته شوم پس خلق را خلق کردم.
محبت در مرتبه قلب با محبت در مرتبه عقل متفاوت است.
متن: منفوخ نیز معنایی جزئی متمثل به صورت بخار حسی در عالم مثالی است و از شأن وهم ادراک معانی جزئی است، پس آن آب متوهم، نه محسوس محض و نه معقول صرف است.
تعلیقه: حضرت عیسی ع انسان است ولی روی آب راه میرود و بر طبیعت غالب است، از گل پرنده میسازد و در آن میدمد و زنده میشود. اینها به خاطر برزخی است که به مریم افاضه شد.
رسول خدا فرمود: اذا أراد الله بعبد خیرا هیأ اسبابه؛ وقتی خدای تعالی بخواهد به بندهای خیر دهد اسباب آن را آماده میکند»
پس عادتی که سنت الهی است مانع از قدرت خارق العاده نیست. آقاجان، علامه حسن زاده فرمودهاند: بلکه قدرت خارق العاده نیز از سنت الهی است، پس امر تکون عیسی علیه السلام بر سنت معتاد و حکمت متعارف بازگشت میکند.
الحمدلله علی الولایه