۱۴۰۰-۹-۱۳ شرح عیون عین ۴۴ جلسه ۲۸۳
بسم الله الرحمن الرحیم
شنبه ۱۴۰۰/۹/۱۳/درس عیون مسائل نفس
موضوع ((شرح عین ۴۴ در انسان طبیعی و مثالی و عقلی و الهی))
انسان در عین اینکه انواع مختلف مراحل را دارد، ولی یک «من» دارد. و این «من» شامل تمام این مراحل میشود.
یک موقع نفس در مقابل عقل است و یک موقع نفس ناطقه شامل همه اینها میشود.
دیگرموجودات در این مراحل شریک هستند چرا؟ چون این بحث در قوس نزول است. و تفاوت در قوس صعود بوجود میآید.
خدای سبحان فرمود:الحجر:
وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ
ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ خزانههایش ﻧﺰﺩ ﻣﺎﺳﺖ، ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﻌﻴﻦ ﻧﺎﺯﻝ نمیکنیم. (٢١)
در لیله القدر تقدیر زده میشود و به اندازه معلوم و مشخص نازل میشود.
فیض قبل از نزول قدر ندارد، اندازه ندارد بسیط است.
خدای تعالی شانه فرمود: السجده:
یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَهٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ
[ﻫﻤﻪ] ﺍﻣﻮﺭ ﺭﺍ [ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ] ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﺯﻣﻴﻦ ﺗﺪﺑﻴﺮ میکند، ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺷﻤﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ ﺑﺎﻟﺎ میرود. (۵)
آن یوم با این یوم دنیا تفاوت دارد، حقیقت بسیط وقتی تقدیر میخوردند وقتی تنزل میخورد یک حجمی را از زمان پر میکند مقدار پیدا میکند، (وَکُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ)
یک موقع ۱۰۰۰ هزارسال و یک موقع ۵۰ هزار سال را پر میکند، بحث یدبر الامر است،
یوم القیامه یکی از روزهای دنیا نیست، قیامت جنسش متفاوت است،
در دعای امیرالمؤمنین ع
اللهم لَکَ الْحَمْدُ عَدَدَ أَیَّامِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ.. حمد از آن تواست به عدد دنیا و آخرت.
(مکان آخرت هم از جنس مکان اینجا نیست
الحدید: وَجَنَّهٍ عرضها کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ
( یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ، تمام ارض عوض میشود، زمین قیامت غیر از این زمین است،)
و خدا _ جل و علا _ فرمود:
نوح
مَّا لَکُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا وَقَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَارًا
خداوند شما را اطواری آفرید، یک معنای آن شما انسانها طور طور هستید. یعنی شما مراتب مختلفه دارید.
وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ، نزول نمیدهیم آنرا مگر به اندازه معلوم..
حقیقت به این عالم پایین حسی تنزل نمیکند ….
عین ثابته شما به تمامه نزول نکرده بلکه بدست صاحب ملک وملکوت است اینجا
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
دستی که ملکوت است سبحان است یعنی منزه است،
اما دستی که ملک است تبارک است
تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
چرا تبارک، تبارک از کثرت است و ملک دارای کثرت است.
مقام ید اللهی، ملکوت به دست خداست و ملک هم بدست خداست و هر کدام یک مظهری دارند.
شما جدولی از بحر صمدی هستید. و ظهوری از خدا هستید.
اینجا قوس صعود شروع میشود،
فرق دارید شما با بقیه موجودات چون دارای مزاج انسانی هستید.
قویترین مزاج، مزاج انسان است. پس بهره شما از جدولتان باید بیشتر باشد، پس از کسانی نباشید که خدای را فراموش کردهاند و خدای نیز ایشان را نسبت به نفوس خودشان فراموشی داد.
الحشر
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻣﺒﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﭘﺲ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﭼﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻲ ﻛﺮﺩ; ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﻓﺎﺳﻘﺎﻧﻨﺪ. (١٩)
و اگر خواهی بگو: نفس دارای مراتبی است، پس در مرتبهای طبع و در مرتبهای خیال، و در مرتبهای عقل است، پس خیال مرتبه تشبیه و تصویرگری نفس است و عقل مرتبه تنزیه نفس میباشد، پس وی روحی است که متمثل میشود و مجردی است که متجسد میگردد، بدون این که از مقام عالی خود تنزل پیدا کند، در عین دنو عالی است ودر عین علو دانی است.
حدیث قدسی: لی مع الله وقت لا یسعنی فیه ملک مقرب ولا نبی مرسل:
مرا با خدا وقتی هست که در آن وقت (آن چنان یگانگی وجود دارد که) فرشته ویژه و پیامبر مرسل در آن نگنجند.
پیامبر اکرم ص یک وقت خلوتی با جبرییل دارد و یک وقت با مکاییل دارد و یا با ارواح انبیاء و رسولان…
ولی میفرماید مرا اوقاتی است با خداوند که هیچ کدام انجا راه ندارند
ولا نبی مرسل، خود ایشان هم انجا نبی مرسل نیست در انجا مرتبه ولایت است.
الحمدلله علی الولایه