۱۴۰۲-۳-۲۳ فص فاطمیه جلسه ۱۰۴
فی مدح سیدة النساء سلام الله علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه ۱۴۰۲/۳/۲۳ درس فص فاطمیه، «جلسه ۱۰۴»
موضوع: فی مدح سیده النساء سلام الله علیها
⬅️ مطلع نور ایزدی مبدأ فیض سرمدی
جلوه او حکایت از خاتم انبیا کند
🩸معنی: اشاره دارد به بحث، اول ما خلق الله، که مبدأ نور الهی که واسطه در تابش نور الهی است، نوری که از باطن ذات دریافت می کند و به دیگری میدهد ایشان است.
جلوه او اشاره دارد به حدیثی که رسول الله فرمود، فاطمه س پاره تن من است، پیامبر که عصمت دارد فاطمه س هم دارای عصمت است چون تمام اعضای رسولخدا ص معصوم است این در کجای قران اشاره شده است، سوره کهف آیه ۵۱
وَمَا کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا
هرگز گمراه کنندگان را به مددکاری نگرفتم
بازوی یک انسان الهی هیچ وقت یک گمراه نمیشود انسان کامل هیچ وقت با کفار متحد نمیشود و کمک از آنها نمیگیرد پاره تن امام باید طاهر و مطهر باشد انسان آلوده پاره تن امام نمیشود جلوه گر خاتم انبیا صدیقه طاهره س است.
⬅️ بسمله صحیفه فضل و کمال معرفت
بلکه گهی تجلّی از نقطه تحت «با» کند
🩸معنی: بسمله صحیفه فضل و کمال معرفت…
بسم الله الرحمن الرحیم صحیفه یعنی فضل و کمال معرفت اگر بصورت یک کتاب در بیاید بسم الله الرحمن الرحیم آن میشود خانم فاطمه الزهرا س یعنی افتتاح کننده اوست
اگر همه اهل معرفت در جایی جمع بشوند رأس آنها میشود صدیقه طاهره س همانطوری که همه قرآن در بسم الله الرحمن الرحیم جمع است همه بسم الله الرحمن الرحیم هم در باء بسم الله الرحمن الرحیم جمع است
میگوید خانم فاطمه الزهرا س خلاصه و سر بسم الله الرحمن الرحیم است.
⬅️ دائره شهود را نقطه مُلتَقی بود
بلکه سزد که دعوی لو کشِفَ الغطا کند
🩸معنی: مطلبی که میفرماید:
«دو سر خط حلقه هستی
به حقیقت بهم تو پیوستی»
دائره شهود را آنکس به آخر میرساند که به نقطه اول وصل بشود تو هستی که آن «قابَ قَوسینِ اَوْ اَدنی» که نقطه اتصال به نقطه آغازین است در قوس نزول و صعود
حدیث لو کشف الغطا: امیرالمؤمنین ع فرمودند: اگر همه پردهها کنار برود یقین من اضافه نمیشود یعنی من به نهایت یقین رسیدهام
روایت: کمتر چیزی که بین بنی آدم تقسیم شده یقین است اصلاً کمتر کسی هست از یقین بهره داشته باشد
یقین قابل زیاده و نقصان است
از امیرالمؤمنین ع سؤال کردند آیا درست است که حضرت عیسی مسیح ع بروی آب راه میرفت فرمود: بله وقتی یقینش زیاد میشد بروی هوا هم راه میرفت پس یقین قابل زیاده و نقصان است
⬅️حامل سرّ مستسر حافظ غیب مستتر
دانش او احاطه بر دانش ماسوی کند
🩸معنی: سر مستسر یعنی سری که پوشیده شده است با سری! سر خودش پوشیده شده است اما این سر! با یک سری، دیگر پوشیده شده است
یعنی میخواهید به آن سر برسید اول باید آن سر اول مکشوف بشود بعد آن سر که مکشوف شد از طریق آن میتوانید به این سر راه پیداکنید. مثلاً تشبیه معقول به محسوس:
روایت: «انَّ امْرَنا سِرٌ فی سِرٍّ وَ سِرٌّ مُسْتَسرٌّ وَ سِرٌ لایُفیدُ الّا سِرّاً وَ سِرٌّ عَلی سِرٍّ و سرّ مُقَنَّعٌ بِسِرٍّ»
ترجمه: امر ما سری است در درون سری دیگر سری است که پرده سر دیگری اورا پرده پوشی کرده است و سری بروی سر دیگر
– گاهی وقت انسان باید یک مقدماتی را بگذراند تا اصلاً بفهمد این مطلب چیست!!!! اینها مراحل اسرارند.
حامل سر مستسر حافظ غیبی است که خود غیب پوشیده است پنهانی که خود پوشیده است
⬅️ عین معارف و حکم بحر مکارم و کرم
گاه سخا محیط را قطره بی بها کند
🩸معنی: عین یعنی چشمه – چشمه معارف و حکمتهاست دریای مکارم و کرامت است محیط اقیانوس را می گویند
می گویند اقیانوس خیلی کرامت دارد دریا یک جوری نماد کرامت و بخشش است
یعنی وقتی سخاوت میکند دریا در مقابلش یک قطره بی ارزش است.
⬅️ لیله قدر اولیا، نور نهار اصفیا
صبح جمال او طلوع از افق علا کند.
🩸معنی: بحث لیله القدر اولیاء – لیله القدر شب ۲۳ ماه مبارک رمضان
نکته: یک سری از روایاتی هست که میفرماید نیمه شعبان از لیالی قدر است
جناب ابن عربی بحثی دارد ، نیمه شعبان لیله القدر فرقانی است یا لیله القدر ولایت است
۲۳ ماه مبارک رمضان لیله القدر نبوت است اولیاء میدانند که لیله القدر فاطمه الزهرا س است
نور اصطفی برگزیدگان صدیقه طاهره س است صبح جمال او – جمال اوست که صبح را میآفریند منظور آن نوری که قلوب عارفان از او نورانی میشود که عالم حقایقش برایشان مکشوف میشود صدیقه طاهره است.
جناب ابن عربی: عارفانی که به لقاء الله میرسند انواری از صدیقه طاهره س را شهود میکنند.
⬅️ بضعه سید بشر امّ ائمه غُرَر
کیست جز او که همسری باشه لافتی کند؟
🩸معنی: پاره تن سید بشر است
مادر امامان نورانی، همسرشاه لافتی
سه مورد را فرمود: دختر سید بشر، مادر امامان پر نور، و همسر شاه لا فتی یعنی تمام شئونش جلوات الهیه نبوت، ولایت، امامت است خودش محور همه اینهاست
️- ⬅️وحی نبوّتش نسب، جود و فتوّتش حسب
قصّهای از مروّتش سوره «هل آتی» کند.
– نسبش وحی نبوت است
یعنی وحی نبوت او را نسب است نسبت است و صدیقه طاهره س هر وقت میخواستند مفاخره کنند میفرمود من دختر چه کسی هستم من دختر چه کسی هستم یعنی اتصال میداد خودش را به رسول الله ص نه تنها دختر ظاهری ایشان بلکه بضعه ایشان است
نسبش به مقام باطن رسول الله ص، معروفیت ایشان به جود و فتوت ایشان است
– سوره هل آتی، سوره انسان که روایتی در ذیلش هست
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئًا مَذْکُورًا ﴿۱﴾… وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿۸﴾
و به [پاس] دوستى [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند (۸)
– این آیات درباره اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله، یعنی: علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نازل شده و شأن نزول آن بدین شرح است: روزی امام حسن و امام حسین علیهما السلام بیمار شدند، صدیقه طاهره س
به رسول خدا ص شکایت کرد که بچهها مریض شدند رسول خدا ص سفارش کرد یا خودشان تصمیم گرفتند نذر کنند برای اینکه روزه بگیرند……. الی آخر داستان
روز اول موقع افطار مسکین آمد در خانه…. روز دوم هم موقع افطار یتیم آمد… روز سوم هم اسیری آمد…
روز سوم که تمام شد رسول الله ص برایش از آسمان غذای آسمانی، مائده آسمانی نازل شد
نکته: – در آنجایی که خطاب به مسکین ویتیم و اسیر است
سوره هل آتی:
” وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا ﴿۸﴾
و به [پاس] دوستى [خدا] بینوا و یتیم و اسیر را خوراک میدادند (۸)
” إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا –
ما براى خشنودى خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمیخواهیم (۹)
آنها بخاطر محبت خدا به مسکین و یتیم و اسیر غذا دادند اما چرا قرآن نمیفرماید: قالو انما …
این جا نکاتی هست در قرآن که گاهی وقت خداوند قال را نمیگوید این جا زبان حال است یعنی به آن فقیر نگفتند ما شما را برای خدا اطعام میکنیم اگر بگوید آن فقیر در دلش خجالت میکشد خداوند نفرمود قالوا این را به آنان نگفتند این در درون دلشان بود چون خیلی جاها هست در قرآن” قال” و “قالو” نمیگوید و آنجاها حقیقت و حرف دل است که بحث جداگانه است.
نکته: – اسم فضه در این سوره هم آمده است که کنیز خانم فاطمه الزهرا س بودند
⬅️ دامن کبریای او دسترس خیال نی
پایه قدر او بسی پایه به زیر پا کند
🩸معنی: دامن کبریای او آنقدر بلند است که هیچ خیالی به آن دسترسی ندارد آنقدر بلند است پایه قدر او در آن پایه ایی که ایستاده است تمام پلهها را بالا رفته پلههای بیشماری را بالا رفته و به زیر پا گذاشته است.
⬅️ لوح قدر به دست او کلک قضا به شست او
تا که مشیت الهیه چه اقتضا کند
🩸معنی: قلب انسان کامل ظرف مشیت و خواست خداست یعنی آنچه در این عالم اتفاق می افتد از قلب انسان کامل است ووو لوح قضا و قدر به دست اوست
امیرالمؤمنین ع فرمودند: من با قلم بودم قبل از قلم من با لوح بودم قبل از لوح یعنی اینها تعینات من است.
⬅️ در جبروت، حکمران، در ملکوت، قهرمان
در نشئات کن فکان حکم به ما تشا کند.
🩸معنی: در جبروت حکمران اوست قهرمان . در نشئات وجودی حکم میکند به آنچه که میخواهد
حکم انسان کامل است که دارد جاری میشود که حکم انسان کامل حکم الله است
اینها جزو آن مراتب سر مستسر است یعنی جزو مراتب ظاهری امام ع نیست.
⬅️ عصمت او حجاب او عفت او نقاب او،
سرّ قدم حدیث از آن ستر و از آن حیا کند.
🩸معنی: عصمت حجاب ایشان است عفت چادر و روبند اوست
سر قدم، سر قدیم الهی خبر میدهد از آن سر و آن حیای صدیقه طاهره س از آن مقام و مرتبه ایشان یا از آن حجاب و تعین ایشان خبر میدهد
⬅️نفخه قدس بوی او جذبه انس خوی او
منطق او خبر ز «لا ینطق عن هوی» کند
🩸معنی: آن نفحات قدس که میوزد از شمیم ایشان است خوی نرم و لطیف اوست که جذب میکند به ملکوت عالم جذبات مهر ایشان است که انسان را میکشد منطق آن گفتارش است ووو
«سر خدا که عارف سالک به کس نگفت / در حیرتم که باده فروش از کجا شنید»
یعنی سر خدا را که رسول الله ص میگیرد ایشان خبر دارد بخاطر جانشان است.
«وقتی شاگرد به استاد نزدیک باشد وقتی استاد یک فیضی را میگیرد شاگرد خبر دارد مطلب این جوری است خود استاد تعجب میکند که من تازه گرفتم از آنطرف اینها خبر دارند؟ این بخاطر نزدیکی به نفس استاد است
⬅️ قبله خلق، روی او، کعبه عشق کوی او / چشم امید سوی او تا به که اعتنا کند
🩸معنی: تا به چه کسی عنایت کند همه توجهشان به اوست چه بفهمند یا نفهمند چه بدانند یا ندانند توجهها به سمت حقیقت هستی است تا ایشان به چه کسی نگاه کن.
⬅️ بهر کنیزیش بود زهره کمینه مشتری
چشمه خور شود اگر چشم سوی سُها کند.
🩸معنی: کمترین مشتری است! مشتری دوتا معنا دارد یکی ستاره مشتری یکی کاسب و مشتری برای اینکه کنیز ایشان بشود زهره اسم زن است چشمه خورشید
حافظ: گرچه گرد آلود فقرم شرم باد از همتم
گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم*
چشمه خورشید، عین الشمس که چشمه خورشید میشود اگر چشم سوی سها کند که سها ستاره خیلی کوچکی است در آسمان یعنی به سها نظر کند چشمه خورشید میشود عین الشمس میشود
⬅️ مفتقرا متاب رو از در او بهیچ سو
زانکه مس وجود را فضّه او طلا کند
🩸معنی: باز اشاره به حدیثی که فضه یک وقتی دید وضع خانه امیرالمؤمنین ع خیلی در فقر است کیمیا بلد بود یک مس را طلا کرد آورد خدمت امیرالمؤمنین ع حضرت فرمود اگر فلان ماده را به آن میزدی بهتر نمیشد؟ گفت مگر شما کیمیا بلدهستید؟ فرمود حسین من هم کیمیا بلد است ما خودمان میخواهیم این طوری زندگی کنیم
فضهاش مس را طلا میکند تازه فضه (نقره) است آقا غیر از فضه هم دارند طلا دارند قنبر دارند سلمان دارند.
پایان شعر
⬅️فصل چهاردهم:
در بیان قرآن انزالی و تنزیلی و تفسیر انفسی قرآن کریم است.
که نکته خیلی مهمی است که قرآن یک حقیقت انزالی و تنزیلی دارد که قرآن انزالی پشتوانه قرآن تنزیلی است
آنی که پیامبر ص برای خودش دریافت کرده است قرآن انزالی دفعی و آنی که برای امتش دریافت کرده است تنزیلی وطی ۲۳ سال نازل میشود لذا قرآن میفرماید:
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ
– عجله نکن بگذار قرائت بشود بعد تو بخوان
چون پیامبر اکرم ص قرآن را برای خودش دریافت کرده است
الحمدلله علی الولایه