۱۴۰۱-۸-۱۷ فص فاطمیه جلسه ۹۰
بسم الله الرحمن الرحیم
سه شنبه ۱۴۰۱/۸/۱۷) درس فص فاطمیه جلسه ۹۰)
موضوع: فصل ۱۱ مصادیق خمس
العرش خمسه…«اعلم ان العرش خمسه: عرش الحیاه…»
خطاب به ائمه (خداوند شما را انواری آفرید و شما را به گرد عرش خویش حدقه زننده قرار داد.)
یک معنای عرش سقف است، (فَهِیَ خَاوِیَهٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا)
یک معنای عرش تخت است، عرش بلقیس (وَلَهَا عَرْشٌ عَظِیمٌ)
سؤال خداوند میفرماید ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ خداوند برعرش استیلا یافت قبل از آن خداوند کجا بود، یا اگر در عرش است در جای دیگر نیست؟
جواب خداوند لیس کمثله شیء است، در حالیکه در عرش هست در جایی دیگر هم هست. بودن در عرش مانع از بودن در جای دیگر نیست
اما عرش چه مراتبی دارد؟
عرش یکی از ابواب علم الهی است و محیط به تمام موجودات است.
خیلیها عرش را فلک الافلاک پنداشتهاند.
بعضی منجمین قائل بودند سیارات حرکاتشان مثل هم است و تعدادی از آن مثل سنجاق به فلک که گوی شفافیست وصل هستند که باهم میچرخند.
استاد علامه حسن زاده املی میفرماید: این هییت مجسمه برای تعلیم شاگردان بوده و….. واز هیئت بطلمیوسی راه پیداکرده در فلسفه…. وگرنه فلک گوی شفاف نیست بلکه حرکت سیارات را تشبیه کردند به گوی شفاف
از اینجا عدهای گمان کردند خدا بر عرش استوا دارد. یعنی بر فلک الافلاک استیلا دارد
عرش محیط است بر عالم، و اگر عرش را فلک الافلاک بدانیم پس عرش قسمتی از این عالم میشود. در حالیکه عرش جزئی از این عالم نیست
روایت: عرش و کرسی قستمی از این عالم نیست بلکه محیط بر این عالم است. آنهم نه مثل احاطه جسمی بر جسم دیگر
اقسام قلب: هر قلبی که نام میبرد یک ادراکی دارد و یک کشف و شهودی دارد.
قلب اخیر که قلب أحدی جمعی است آن قلب احدی محمدی است و وسیعترین قلب است.
دیوان استاد علامه حسن زاده
✔عجب احوال دلها گونه گون است
بیا بنگر که دلها چند و چون است )
فرق انسانها در دلهای انهاست، ظاهر انسانها باهم یکی است ودر آخرت فرق انسانها بر اساس دلهای انهاست.
✔دلی چون آفتاب پشت ابر است
دلی مرده است و تن او را چو قبر است )
ابر روی دل را گرفته و حجابی شده برای نور دل، باید این حجاب بر طرف شود، مثل داستان حضرت سلیمان و بلقیس
سوره نمل آیه ۴۲ و ۴۳
فَلَمَّا جَآءَتْ قِیلَ أَهَکَذَا عَرْشُکِ قَالَتْ کَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِینَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا وَکُنَّا مُسْلِمِینَ وَصَدَّهَا مَاکَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّهِ إِنَّهَا کَانَتْ مِن قَوْمٍ کَفِرِینَ
پس هنگامی که (بلقیس) آمد، به او گفته شد: آیا تخت تو این گونه است؟ گفت: گویا خود آن است، و پیش از این، به ما علم داده شده و ما مسلمان بودهایم. آنچه (آن زن) به جای خدا میپرستید، او را (از تسلیم شدن در برابر حقّ) بازداشته بود، و او از قوم کافران بود،
او در قوم کافری بود، و این حجاب اوشده بود
دلش مثل افتاب است ولی حجاب دارد.
رودخانه حجاب است و برای رد شدن پل نیاز دارد
روایت، امام حسین (ع): «فما الموتُ إلّا قَنْطَرهُ تَعْبُرُ بکم عن البُؤْس و الضَرّاء الی الجَنان الواسعه و النعیم الدائمهِ»«مرگ پلی است که با آن از مشکلات و سختیها به سوی بهشت وسیع و نعمت دائمی، عبور میکنیدـ» (نفس المهموم، ص)
کوهها هم حجاب هستند) فَیذَرُهَا قَاعًا صَفْصَفًا، کوهها را متلاشی میکنیم.
حدیث از اقا موسی بن جعفر ع خداوند دو حجت دارد یکی حجت ظاهری مثل انبیا و امامان.. دوم حجت درونی که عقل است،
وَیقۡتُلُونَ ٱلۡأَنۢبِیآءَ بِغَیۡرِ حَقّٖ، انبیاء را میکشند.
یک موقع هم حجت درونی یعنی عقل را میکشند.
✔ دلی روشنتر از آب زلال است
دلی تیرهتر از روی ذغال است
یک دلی نور دارد صاف است و صفا دارد و یک دل سیاه است.
✔ دلی استاره و ماه است و خورشید دلی خورشید او را همچو ناهید
یک دلی هست که خورشید با تمام عظمتش مثل ناهید است در برابرش
✔ دلی عرش است و دیگر فوق عرشست
که فوق عرش را عرشت چو فرشست
دل مؤمن مثل عرش الهی است
«قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ» قلب مؤمن عرش الهی است. که محیط بر همگان است
بایزید بسطامی، اگر عرش هزار هزار برابر شود و در گوشه قلب عارف قرار گیرد عارف آن را احساس نمیکند … و جناب ابن عربی فرمودند این قول از سعه قلب خودش خبر میدهدخودش است واگر نه حقیقت قلب بالاتر از این است.
✔دلی همراه با آه و انین است
دلی همچو تنور آتشین است
یکی از احوالات دیگر دل است که دل ناله دارد.
کتاب تذکره المتقین، در نامهها… آخوند ملاحسین قلی همدانی، باید اگر حزن ندارید تحصیل حزن کنید، درد پیدا کنید
انرا که درد نیست، مرد نیست.
✔ دلی چون کوره آهنگران است
دلی چون قله آتش فشان است
✔دلی افسرده و سرد است چون یخ سفر از مزبله دارد به مطبخ
دلی است مثل یخ، سرد است.
✔ز مطبخ باز آید تا به مبرز
جز این راهی نپیموده است یک گز
دلی که سیر سلوک نکرده… غیر از خوردن و خوابیدن وووو راه و مقاماتی هم وجود دارد.
ملائکه قوای عالماند و نظام هستی….
تمام کثرات قائم به یک حقیقت هستند، قران منطبق با نظام عالم است
الر کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ…
تمام وجود تفصیل خورده از یک حقیقت است و برگشت انها به یک چیز است و آن هم توحید است. تمام شئونات عالم برگشت انها به حق است.
قران بر اساس توحید علمی است
نظام عالم شئون عینی است. ـ
هر کدام از قوایی که در این عالم هست، اسم او را فرشته گذاشتهایم،
و ملائکه طبقاتی دارند،
هر موجودی برای خود عالمی دارد، زنبورها برای خود عالمی دارند، وحی کردیم به زنبور عسل،
جنبده ای در زمین نیست و پرندهای در اسمان نیست مگر امتی هستند. ورب العالمین باهمه هست.
استاد حکیم الهی قمشهای
✔بینی شتابان کاروانان سپهری/
و اندر ره حق بشنوی بانگ درا را
کاروانهای اسمانی میبینی با بانگ نوای کاروان (زنگوله می زند)
✔ز ️ آوازه تسبیح و تنزیه و ستایش / عرش ملائک بینی این بیحد فضا را
اگر چشم شما باز شود مشاهده میکنید تمام موجودات تسببح و تنزیه و سبوح و قدوس می گویند
تمام این عالم ذاکر حق هستند.
✔صف در صف از غیب و شهود ملک هستی/
فوج ملک بینی طبایع یا قوی را
طبایع و قوا فوج ملائکه هستند.
✔ بینی نشسته بر فراز هر گیاهی/ افراشتهای تا پروراند آن گیا را
روی هر گیاهی فرشتهای نشسته برای پرورش آن گیاه.
✔ بینی عیان در بر و بحر و کوه و صحرا /
در هر مکان آن لامکانی یار ما را
و این کمترین در قصیده ینبوغ الحیاه گفته است.
✔و قد ملأت آقطار الآفاق کلها/
ملائکه الله و الاقطار أطت
به تحقیق که ملایکه الله همه افاق را پر کردهاند
✔ ملائکه الله قوی کل عالم /
قد اشتقوا من ملک کما من ٱلوکه
و ملایکه الله قوای همه عالم هستند که مشتق شده است نام ملائک از ملک یا الوکت
الحمدلله علی الولایه