۱۴۰۲-۵-۱۹ شرح اصول کافی
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا ابــــاعبـــــدالله الحسیـــــن ع
پنجشنبه ۱۹/ ۵/ ۱۴۰۲ (محرم)
روایت اول
حدیث طویل امام شناسی از امام هشتم ع
الْإِمَامُ الْأَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْأَخُ الشَّقِیقُ وَ الْأُمُّ الْبَرَّهُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیرِ وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِی الدَّاهِیَهِ النَآدِ
امام مفزع یعنی پناهگاه بندگان خدا است. به اعتقاد ما، امام حی و میت ندارد. ما نمیتوانیم ارتباط برقرار کنیم وگرنه امام حی است.
الْإِمَامُ أَمِینُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلَادِهِ وَ الدَّاعِی إِلَى اللَّهِ وَ الذَّابُّ عَنْ حُرَمِ اللَّهِ الْإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُیُوبِ الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ الْمَوْسُومُ بِالْحِلْم.
در این لقب امین نکتهای است، که در وجود امام، دغل و خیانت و دروغ راه ندارد.
امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید: هیچ امری را از شما پوشیده نداشتم مگر در بعضی از اسرار نظامی.
امام امین خدا در میان خلق اوست.
امام امانتدار خدا است.
لذا بیت المال دست امام است و خیانت نمیکند و اجازه نمیدهد کسی به بیت المال دست بزند.
نام رسول الله و لقب رسول الله، قبل از رسیدن به پیامبری، امین بود و به او محمد امین میگفتند.
رسول صدوق است. صادق است.
اگر کسی مالی نزد او امانت میگذاشت، ترسی نداشت.
امام حجت خدا بر بندگان و جانشین خداست.
الداعی الی الله،
نکته آیات قرآن که در مورد دعوت به سوی خدا است همانند آیه
و داعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ.
دعوت کننده به سوی خداست به اذن خدا هر کسی اجازه ندارد به سوی خداوند دعوت کند.
حدیث کمیل امیرالمؤمنین به کمیل فرمود: اگر کسی که متقی است، به بلاد کفر برود، آیا اجازه دارد به سوی خدا دعوت کند؟ امام فرمود: خیر باید از طرف خداوند اجازه داشته باشد.
اول باید خدا را بشناسی و بعد دعوت کنی به سوی خداوند.
دعوت به اسلام و قرآن و امام با دعوت به سوی خدا فرق دارد. آنها شناخته شدهاند و مسیر دعوت مشخص است ولی برای دعوت به خدا،
اول باید کسی خدا را اثبات کند. داعی الله بودن، اذن میخواهد.
در آیات قرآن دقت کنید همیشه کنار داعی الی الله اذن آمده است، به اذن خدا.
الذاب عن حرم
و دفاع کننده از حرمتهای الهی.
امام همیشه از حرمتهای الهی دفاع میکند و ما هم باید از حرمت الهی دفاع کنیم ولی امام وظیفه و کارش این دفاع است. اگر دفاع ائمه از دین نبود، معلوم نبود از دین چیزی به ما برسد.
الْإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُیُوبِ
الامام المطهر اشاره به آیه
إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً
امام باید مطهر از ذنوب باشد. به گناه آلوده نباشد. مبرا از عیوب باشد چه از عیوب جسمانی و چه عیوب رفتاری.
بعضی کارها گناه نیست ولی عیب است عیب باعث تنفر نفوس میشود لذا حجتهای خدا باید طوری زندگی کنند که انسان از آنها متنفر نباشند. چه از لحاظ شکل ظاهر چه از لحاظ اخلاق چه از رفتار آنها.
کسی که گناه کند نمیتواند پیشوا باشد. امام پاکیزه از گناهان است.
شخصی میگوید چند سالی خدمت امام رضا علیه السلام بودم حتی ندیدم یک بار بینی خود را پیش من پاک کند.
المبرا عن العیوب
خود کلمه عیب نزدیک به کلمه غیب است عیب آن کاریست که در پنهان انجام بدهید امام پاکیزه از گناهها و مبرا از عیوب است. عیبی از امام نمیبینید که باعث تنفر از او شود.
نکته اخلاقی: سالکی بود دعا میکرد خدایا مرا به گناهانی که در خلوت میکنم مفتضح مگردان
استادش فرمود: بگو تو در خلوت چه گناهی میکنی که از خدا میخواهی که تو را مفتضح نکند باید خلوت و جلوت تو یکی باشد.
«واعظان کائن جلوه در محراب و منبر میکنند.
چون به خلوت میروند آن کارِ دیگر میکنند»
امام باید معصوم باشد
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ.
چون خداوند فرموده از اینها اطاعت کنید باید گوش داد باید طوری باشد خلاف امر خدا نگوید پاک و معصوم باشد.
المخصوص بالعلم…
امام مخصوص به علم است. اختصاص یافته به علم است. در خصوصیات امام این است که نمیشود از او چیزی پرسید که بگوید من نمیدانم.
امام علی علیه السلام فرمودند:
«أَیُّهَا النَّاسُ سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّی بِطُرُقِ الْأَرْضِ؛ ای مردم از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید. همانا من به راههای آسمان از راههای زمین داناتر (آشناترم) هستم.
امام مخصوص به علم است، امام عصر عج وقتی میآید علومی را باز میکند که به روی مردم بسته است.
چرا ائمهی قبل، آن علوم را باز نکردند؟؟؟
اگر آن علوم را باز میکردند به دست نااهلان میافتاد.
الْمَوْسُومُ بِالْحِلْم
علامت امام حلم است چون با خلق باید سر و کار داشته باشد.
موسوم به حلم است. چون انسانها هر کدام یک طور هستند این را زمانی متوجه میشوید که یک مجموعهای را بخواهید مدیریت کنید.
خداوند به رسول الله فرموده:
و لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ.
اگر تندخو و سنگدل بودی مردم از گرد تو متفرق میشدند.
حلمی داشت که خوارج نهروان در مسجد کوفه میآمدند و به امیرالمؤمنین میگفتند تو کافری.
رسول الله فرمود: اگر همه حلم در یک نفر جمع شود میشود، او امیرالمؤمنین است.
عرب حلم را نزدیک به عقل میداند. اگر کسی عقل دارد حلم هم دارد.
امام موسوم به حلم است.
وقتی که جنازه امام حسن ع را میبردند مروان در پشت سر تابوت گریه میکرد. از او سؤال کردند تو که اینقدر او را اذیت کردی، چرا الان برای او گریه میکنی گفت من کسی را آزار دادم که از کوه حلیمتر بود.
الحمدلله علی الولایه